درباریان زمان قاجار بعضاً به دو دستهٔ روسوفیل و انگلوفیل یعنی دوستداران روسیه و دوستداران انگلستان تقسیم شده بودند و به جای آنکه منافع ایران را در نظر داشته باشند، برای تأمین منافع دو همسایهٔ زورمند و قلدر کوشش میکردند.
نمونهای از این رسوایی ملی و اخلاقی را مرحوم علی حاتمی در فیلم سلطان صاحبقران به صورتی هنرمندانه به تصویر کشیده است.با این همه، رجال وابستهٔ دربار قاجار معمولاً علایق بیگانهگرایی خود را پنهان میکردند و از افشای آن شرم داشتند.در روزگار ما، اما پس از چند دهه شعار نه شرقی نه غربی، پای قدرتهای بیگانه به سیاست داخلی کشور چنان باز شده است که برخی محافل و رسانهها حتی شرم دفاع از یک قدرت بیگانه را نیز از یاد بردهاند و در روز روشن سینهچاک رهبران قدرتهای جهانی شدهاند!
طبعاً گریبان چاک دادن برای امثال ترامپ و بایدن همانقدر ننگ است که برای پوتین و شیجین پینگ! محافل رسمی در ایران هرگونه گرایش به غرب را مذموم میدانند و کتمان نمیتوان کرد که بخشی از مخالفان نظام نیز به جای دفاع از توازن در سیاست خارجی کشور، نوعی شرقستیزی را توصیه میکنند و پارهای هم ثناگوی دار و دستهٔ ترامپ و نتانیاهو شدهاند.
این حرکات، اما از ننگ و سخافت حمایت مطلق و عریان از پوتین در محافل سیاسی کشور ذرهای نمیکاهد.اینکه گریبان دریدن برای رهبر روسیه از سوی برخی رسانهها و صاحبمنصبان تا این اندازه عادی و راحت شده است، در تاریخ ایران سابقه ندارد.
گویی برای عدهای کار از دفاع از یک رابطهٔ گرم و دوستانه و حتی اتحاد استراتژیک با رژیم پوتین هم گذشته و به دریوزگی کشیده است!این عده به هموطنان خود دشنام میدهند که چرا نسبت به پوتین دلبستگی قلبی ندارند و از بروز مشکل برای او عزا و ماتم نمیگیرند؟حقا که روسوفیلهای دربار قاجار هم پیش اینان یک پا ملیگرا بودهاند!
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۲۰