روایت‌هایی از هراس مالی

دنیای اقتصاد دوشنبه 12 تیر 1402 - 00:06
چند سال پس از آنکه کاربرد عبارت «هراس مالی» به اوج خود رسید و در پی هراس مالی سال۱۹۰۷ دو لایحه در ایالات متحده تصویب شد: لایحه الدریج - وریلند (۱۹۰۸) که نتیجه آن تاسیس انجمن‌های پول ملی به‌عنوان طلایه‌داران بانک مرکزی بود و تصویب لایحه جانشین آن یعنی لایحه فدرال‌رزرو (۱۹۱۳) که به تاسیس بانک مرکزی ایالات متحده انجامید و هدف از تاسیس آن ارائه «درمانی برای هراس‌های تجاری» بود.

یکی از روایت‌های تاثیرگذار آن دوران ماجرای فرد مشهوری به نام جی.پی.مورگان بود که خیلی‌ها او را یکی از ثروتمندترین افراد در آمریکا می‌دانستند. او در نبود بانک مرکزی ایالات متحده در طول هراس۱۹۰۷، برای نجات نظام بانکی پول خودش را وسط گذاشت و سایر بانکدارها را هم متقاعد کرد که به این کار کمک کنند. نجات ایالات متحده از رکودی جدی به واقع داستان تاثیرگذاری بود و شهرت مورگان را بیشتر کرد. سپس ساختمان دفتر مرکزی‌اش را در خیابان بیست‌وسوم وال‌استریت بنا کرد. این ساختمان که در سال۱۹۱۳ تکمیل شد هنوز هم پابرجاست؛ هرچند خود مورگان پیش از آنکه بتواند در آن ساکن شود از دنیا رفت. ساختمان دفتر مرکزی مورگان درست مقابل ساختمان بورس نیویورک (که ساخت آن در سال۱۹۰۳ به پایان رسید و هنوز هم کار می کند) و روبه‌روی عمارت فدرال قرار داشت که در سال۱۸۴۲ ساخته و جایگزین ساختمان اولیه کنگره کنفدراسیون ایالات متحده آمریکا شده بود.

جرج واشنگتن در سال۱۷۸۹ به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور ایالات متحده روی پله‌های عمارت فدرال سوگند یاد کرد. مورگان دلش می‌خواست ساختمانش فوق‌العاده ساده و کوچک باشد که این امر با روحیات خیرخواهانه‌اش جور درمی‌آمد.

پس مورگان به‌عنوان قهرمان محوری و مثال‌زدنی آمریکا وارد روایت شد. بازگشت اطمینان هراس ۱۹۰۷ تا حد زیادی اطمینان به یک نفر بود بانک مرکزی ایالات متحده بر اساس کنسرسیوم بانکدارها که مورگان در سال۱۹۰۷ ارائه داد، تاسیس شد.

مطابق روایت، بانک مرکزی جدید با اینکه از سوی دولت فدرال تاسیس شد، به لحاظ فنی در مالکیت بانکدارها بود. تک‌تک روسای بانک مرکزی آمریکا از زمان تاسیس تاکنون، به‌صورت تمثال جی.پی.مورگان در این روایت جای می‌گیرند.

پس از سال۱۹۳۰ این روایت جهش یافت و در جهت متفاوتی شایع شد. کاهش ضریب اطمینان کسب‌وکار و پس از آن ضریب اطمینان مصرف‌کننده بیشتر با ناامیدی تداعی می‌شدند تا ترس. تا آن زمان واژه Depression (به معنای رکود) نیز معنای دیگری گرفته بود: وضعیت روانی افسردگی یا اندوه.

پس کاربرد واژه «رکود» برای توصیف انقباض اقتصادی بازتابنده روایت اقتصادی جدیدی در آن زمان بود که مبنای روان‌شناختی داشت.

در طول رکود دهه۱۹۳۰، جرج گالوپ، مبدع نظرسنجی‌های گالوپ و یکی از پیشگامان سنجش افکار عمومی، نخستین دانشمند علوم اجتماعی بود که نظر مردم درباره اطمینان کسب‌وکار و مصرف‌کننده را با استفاده از روش‌های علمی نظرخواهی جویا شد.

سپس در دهه۱۹۵۰، روان‌شناسی به نام جرج کاتونا در دانشگاه میشیگان شروع به «تکوین شاخص انتظارات و تمایلات مصرف‌کنندگان*» کرد. مرکز پژوهش‌های نظرسنجی دانشگاه میشیگان هنوز هم این شاخص را که کاتونا در سال۱۹۵۲ ابداع کرد، محاسبه می‌کند. در سال ۱۹۶۶ موسسه تحقیقاتی کنفرانس برد «شاخص اطمینان مصرف‌کنندگان» را درست کرد هر دوی این شاخص‌ها مبتنی بر پرسش‌هایی‌اند که مصرف‌کنندگان درباره برداشت‌هایشان از قدرت اقتصاد در حال حاضر و آینده نزدیک به آنها پاسخ می‌دهند هیچ‌یک از پرسش‌های به‌کاررفته در ساخت این شاخص‌ها نظر پاسخ‌دهندگان درباره ریسک هراس بانکی یا هجوم ناگهانی سرمایه‌گذاران را جویا نمی‌شوند و این امر بازتابنده روایت تغییریافته درباره کسب‌وکار است. ولی تغییر کلی نیست و آتش زیر خاکستر روایت‌های هراس مالی هنوز هم احتمال شعله‌ور شدن را دارد. نمونه چنین اتفاقی را در سال۲۰۰۷ درباره بانک نورثرن راک در بریتانیا دیدیم که نخستین هراس بانکی این کشور پس از سال ۱۸۶۶ بود.

Index of Consumer Sentiment*

منبع: اقتصاد روایی، رابرت شیلر، ترجمه سعید زرگریان

 نشر: آموخته. صص ۱۸۳ - ۱۸۲

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.