وقتی عکس دختر جوان حین دزدی آبرویش را در کل جهان برد

برترین‌ها سه شنبه 13 تیر 1402 - 10:23
از روز گذشته عکسی از دختر جوان فرانسوی که در جریان اعتراضات و با چهره‌ای خندان فروشگاه زارا در پاریس را غارت کرده در فضای مجازی وایرال شده که جنجال‌های زیادی ایجاد کرده.

برترین‌ها: از روز گذشته عکسی از دختر جوان فرانسوی که در جریان اعتراضات و با چهره‌ای خندان فروشگاه زارا در پاریس را غارت کرده در فضای مجازی وایرال شده که جنجال‌های زیادی ایجاد کرده. 

وقتی عکس دختر جوان حین دزدی آبرویش را در کل جهان برد

جواد نقوی، خبرنگار روزنامه فرهیختگان در یاداشتی درباره این عکس نوشت: رسانه لحظه‌ای را نمایش می‌دهد که هرچند قابل تفسیر و قابل بحث است اما آن لحظه در پس تحولاتی رقم زده شده که دیگر به آن توجه نمی‌شود. تصویر آشکار است دختر با خنده و شوق دست به دزدی از فروشگاه زارا زده است، بعید می‌دانم شهروندان فرانسه از هر قوم و نژادی این مقدار را متوجه نباشند که قطعا تصاویر آنها در عصر پلتفرم‌ها و دوربین‌ها گسترده نظارتی قابل شناسایی است و به زودی دستگیر می‌شوند و حتی جریمه‌های سنگین را باید پرداخت کند. اما چرا شهروند جامعه نظارتی و مدرن با چنین شوقی که تصویر نمایان است، دست به چنین اقدامی می‌زند؟

پاسخ در منطق سرمایه‌داری متأخر و رواج تخیل وسیعی که برای شهروندان از انسان خوشبخت به تصویر کشیده، فرانسه یکی از کشورهایی است که صعنت مدلینگ با قدرت در آنجا در جریان است و گویی انسان خوشبخت فردی است که چند تیکه لباس از مارک‌هایی مثل زارا و گوچی را به تن کند و این بحث ناخوداگاه انسان‌ها در فرانسه شده است، خوب طبیعی است برخی دست به زدن چنین قماری بزنند، حتی اگر خروجی آن زندان و جریمه سنگین باشد و این خنده‌ها هم برگرفته از ناخودآگاهی است که خودش را ناخواسته نشان می‌دهد.

وقتی عکس دختر جوان حین دزدی آبرویش را در کل جهان برد

رسول اسدزاده، روزنگار نیز در همین رابطه نوشت: این عکس در فضای مجازی دست به دست می‌شود در حالی که ده‌ها خودرو و بانک در شهرهای فرانسه به آتش کشیده شده فروشگاه زارا، لویی ویتون، نایک و اپل و ده‌ها مغازه سیگار فروشی و کافه غارت شده ، به منزل یک شهردار حمله تروریستی شده تلفات انسانی این بلوا هنوز یک آتش نشان و آن جوان کشته شده توسط پلیس است. راست گراهای افراطی تاکنون بیش از یک میلیون یورو کمک برای خانواده پلیسی که نائل را کشته جمع کرده‌اند و مغازه‌داران فرانسوی با انتقاد شدید از مکرون خواستار حضور ارتش در خیابان‌ها برای جمع کردن این آشوب‌ها هستند و در این میان سخنگوی وزارت خارجه، دولت فرانسه را به گوش دادن به خواسته‌های معترضان و پرهیز از خشونت دعوت کرده است.

مهدی تدینی، نویسنده و پژوهشگر هم اینگونه توصیف کرد: اگر قرار بود با یک تصویر رخدادهای فرانسه را روایت کنیم، همین خانم جوان کافی بود ــ لبخند آزمندانه‌ای که بر لب دارد؛ با بغلی پر از لباس‌های دزدی شتابان از فروشگاه غارت‌شده بیرون می‌دود. 

همه‌چیز با قتل ناجوانمردانۀ یک نوجوان به دست یک مأمور پلیس آغاز شد. طبعاً اینکه این نوجوان کلکسیونی از خلاف‌های کوچک را در این سن کم داشته، قتل او را هرگز توجیه نمی‌کند ــ این‌هم که قصد فرار داشته همین‌طور. شورشی بزرگ به پا شد؛ رقم عجیبی خودروی عمومی و خصوصی به آتش کشیده شد (که البته هزینۀ آن را مردم فرانسه باید بپردازند؛ یعنی شهرداری‌ها از مالیات و بیمه‌ها از حق‌بیمۀ پرداختی مردم) و موارد متعددی غارت فروشگاه‌ها رخ داد که برای هر انسان متمدنی منزجرکننده است (به همان اندازۀ شلیک به نوجوان سرکش).

وقتی عکس دختر جوان حین دزدی آبرویش را در کل جهان برد

اگر دلیل و توجیه این اعتراضات خشونت‌آمیز «رفتار خشن پلیس» باشد، واقعیت این است که این «دلیل و توجیه» از آزمون واقعیت سربلند بیرون نمی‌آید. زیرا این چه پلیس خشن و بی‌رحمی است که زیر سایه‌اش می‌توان این‌همه آتش افروخت و غارت کرد و زنده ماند؟ پس اینجا بحث حتی «منصف» بودن نیست؛ بلکه پذیرش یا عدم پذیرش «عقل» است. اگر خشونت پلیس یک مسئلۀ عمومی و سیستماتیک است، باید در این چند روز ده‌ها کشته روی دست مردم فرانسه می‌ماند! 

پس اجازه دهید، ما به عنوان شهروند جهان‌سوم، عاقل‌تر از جهان‌اولی‌ها بمانیم و نپذیریم در اینجا خشونت یا تبعیضی سیستماتیک وجود دارد. هر چه هست، چپ رادیکال با تعریفی به شدت انتزاعی از مفهوم تبعیض و نابرابری چنین اعتراضاتی را توجیه و تئوریزه می‌کند، و در مقابل تنها برندۀ آن راست رادیکال است؛ جناحی که از قضا با موجودیت اتحادیۀ اروپا مخالف است. همان دو خرابکار همیشۀ تاریخ!

اما نکتۀ اساسی‌تر، این است که هر گونه مقایسۀ آشوب‌های فرانسه با اعتراضات اخیر ایران را خطایی محض می‌دانم. قصد دارید با این مقایسه نشان دهید این‌همه اعتراض کشته و مجروح نداشته است، اما قبل از این نتیجه‌گیری، در مقدماتِ قیاس خود، یک جنبش مدنی برای حقوق شهروندی را با آشوب‌های کور برابر کرده‌اید. از خیر این مقایسه بگذرید که هر قیاسی سودمند نیست. 

وقتی عکس دختر جوان حین دزدی آبرویش را در کل جهان برد

البرز زاهدی اما درباره دو سوء تفاهم در واکنش‌ها به این تصویر گفت

این پژوهشگر علوم سیاسی نوشت: دو سو تفاهم در واکنش‌ها به این تصویر مشاهده می‌شود. اولی داخلی است. دور ماندن جامعه ایران از غرب و درواقع جدایی جهان‌ ذهنی ما از زیست‌جهان غربی باعث سو تفاهمات بسیاری در این سال‌ها شده که عمدتا طبقه متوسط جدید که این "جدید" را باید "زمانی" فهمید نه براساس کارکرد اجتماعی، درگیر این وهم هستند. طبقه‌ای که از دل مناسبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی دهه هفتاد و هشتاد برآمده‌اند. لزوما حکومتی نیستند اما جامعه‌پذیری‌شان در متروپل و تجربه زیستی شان در نهادهای دولتی و رسمی پایتخت و شهرهای بزرگ،  به واسطه جامعه مدنی و منابع و معناهایی بوده که با دستکاری سیستم و منقطع از باقی جهان شکل گرفته است. چنین است که دنیا را از منظری دانشنامه‌ای و کتابخانه‌ای می‌فهمند. کامنت‌ها را که ببینید متوجه حیرت جامعه از رفتار دختر نوجوان می‌شوید. براساس تصویری دانشنامه‌ای که عملا از غرب و شهروند غربی تیپی یوتوپیایی ساخته، انسان غربی آنی‌ست که انسان جهان سومی نیست. 

نکته دوم اینجا ادامه و پاسخی به نکته اول است و جنبه جهانی دارد. این خوانش برآمده از الهیات "گنوسی" یعنی انسانی که توانایی بدل شدن به "انسان کامل" را دارد و "اشرف مخلوقات"ی‌ست که روسو در ادامه تامس مور و سنت صوفیان در ادامه مزداییان، آن را در حصار تمدن تعریف می‌کنند ریشه حیرت از واقعیت آدمی‌ست. تمدن تنها مانعی‌ست که به کمک ابزار قانون و نظام پاداش و تنبیهش، هوموساپین را که نود و هشت درصد ژن‌هایش با چیمپانزا و بابون یکی‌ست و تنها به واسطه جهش‌هایی ژنتیکی توانایی‌هایی بیشتر یافته را از توحش بازمی‌دارد.  

منبع خبر "برترین‌ها" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.