برترینها: پس از 16 سال که ایران عضو ناظر پیمان شانگهای بود، حالا دیروز خبر رسید که ایران عضو رسمی این پیمان شده، واکنشها دو سویهی کاملا متفاوت دارد، از طرفی رسانههای رسمی و.وابسته هستند که به شدت این عضویت را به عنوان یک موفقیت بزرگ تیتر یک کردند، رسانههایی مثل کیهان و یا حتی صداوسیما و روزنامه ایران(روزنامه دولت)، از آن طرف مردم معمولی کوچه و خیابان که حتی احتمالا خیلیهایشان این خبر را نخواندهاند و نشنیدهاند، گو این که طی سالهای اخیر اخباری از این دست، مثل خبر آزادسازی منابع ایران در کره جنوبی آن قدر تکرار شده که وجوه کمیک پیدا کرده و مردم حتی با آن شوخی هم میکنند.
این نمونهای از واکنش رسانههای رسمی است که البته خوشحال هستند
اخبار حول پیمان شانگهای یک بُعد دیگر هم دارد، دعوای نخ نما شده و فرسایشی اصلاحطلب و اصولگرا که برای هم کُری میخوانند. اصلاحطلبان مثل این که قبلتر گفته بودند بدون پذیرش افایتیاف پذیرش در شانگهای ممکن نیست و اگر هم ممکن باشد، موثر نیست، اصولگرایان و کاربران به اصطلاح ارزشی هم از دیروز که عضویت رسمی شده، مشغول کُریخوانی هستند. ما در اینجا خیلی خلاصه و به زبان ساده ابعاد مختلف ماجرا بررسی کردهایم، همراهمان باشید:
اصلا این پیمان شانگهای از کجا آمد و چه اهمیتی دارد؟
ماجرا از جایی آغاز شد که شوروی از هم پاشید، چین و روسیه تصمیم گرفتند یک اتحاد یا توافقی با هم داشته باشند که در مقابل قدرتهای بزرگ و غربی مصونیتی ایجاد کنند، توافق حاصل شد و خب طبیعتا ابعاد امنیتی و اقتصادی آن در اولویت قرار داشت، بعدتر قرقیزستان، ازبکستان وتاجیکستان هم اضافه شدند و این توافق شکل یک پیمان و سازمان جهانی پیدا کرد، بعدر هند و پاکستان هم اضافه شدند. خب حالا آنها شامل یک جمعیت زیاد از جهان و وسعت قابل توجهی شده بودند، پس رفته رفته موفق شدند در برخی معادلات جهانی هم نقشآفرینی کنند، ایران 16 سال منتظر بود که از جایگاه ناظر به جایگاه رسمی تغییر وضعیت بدهد.
چرا ایران دوست داشته و دارد که عضو این پیمان باشد؟
اول این که خب چنین عضویتی علیه انزواییست که ممکن است ایران دچارش شده باشد، خصوصا این که مساله شفافیتها معمالات ایران که در گرو پذیرش افایتیاف هم هست؛ هنوز حل نشده و متعاقبا برجام و اینها هم عملا به آن شکل قبلی روی هواست و آن ممه را لولو برده! پس ایران نیاز دارد که نشان بدهد منزوی نیست و البته با عضویت در چنین پیمانی آن نگاه ایدئولوگ چرخش به شرق هم احیا میشود و به نوعی در پناه چین و روسیه قرار میگیرد. این که چقدر میشود به مثلا افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی در این سیکل شانگهای دل بست، مسالهایست که باید منتظر ماند، آیا ایران میتواند صادراتش را افزایش بدهد و صرف قرارگیری در پیمان شانگهای ایران را عاقبت به خیر میکند؟ شاید سادهانگاری باشد. پس نتیجتا ایران از هم از لحاظ سیاسی و هم اقتصادی و هم ابعاد رسانهای به چنین چیزی در چنین برههای واقعا نیاز دارد، تاثیرگذاریاش اما در عالم واقعیت فعلا قابل اندازهگیری نیست. این همان چیزیست که مردم کوچه و خیابان به نوعی با بیمحلیهایشان دارند پیشبینی میکنند.
این تیتر متعلق به روزنامه شرق و مربوط به ماهها پیش است حالا همین تیتر ابزار کُریخوانی وابستگان به دولت فعلی شده است
خواندن برخی از واکنشها شاید به شناخت بیشتر ما از ماجرا کمک کند:
محسن جلالپور، تحلیلگر مسائل اقتصادی: موضوع این است که ما قادر به بهرهبرداری و خوشهچینی از این اتفاق یا هر اتفاق مشابه دیگر نیستیم، پس اصل اتفاق مهم است؛ اما احتمالا برای ما نتیجهای نخواهد داشت چرا که ما در سالهای گذشته با هیچ کشوری رابطه اقتصادی نداشتیم و برای اینکه تجارت به درستی کار کند، باید مقدماتی فراهم شود.
سیامک قاسمی، فعال اقتصادی: یادش به بخیر، یه زمانی قیمت دلار با خبر عضویت در پیمان شانگهای یا آزاد شدن پول از عراق و کرهجنوبی، کمی واکنش نشان داده و کاهش پیدا میکرد. از بس هر هفته عضو پیمان شانگهای شدند و دلار آزاد کردند که بازار دیگر این خبرها را به هیچیش هم نمیگیرد و قیمت دلار اصلا تکان هم نمیخورد
کامبیز مهدیزاده، داماد حسن روحانی: پیمان شانگهای که سهل است، عضو ناسا و ایستگاه فضایی بینالمللی هم بشوید، تا برجام و اف ای تی اف (FATF) حل نشود مشکلی برطرف نخواهد شد. با این قطار پیشرفت اندازه سفره مردم تبدیل به دستمال شده است. شما به مردم و رهبری قول دادهاید. یادتان که هست؟!