جدا از واکنشها و تحلیلهای رسانهای و سیاسی از تحولات اخیر فلسطین اشغالی و بحرانهای داخلی رژیم صهیونیستی، محافل آگاه عبری درباره جدی بودن وضعیت امنیتی کرانه باختری هشدار میدهند.
اما نکته خطرناکی که صهیونیستها به آن اشاره میکنند این است که حوادث کرانه باختری و مشخصاً منطقه جنین همزمان با دو چالش بزرگ داخلی و خارجی اسرائیل در حال رخدادن است. بزرگترین چالش داخلی کنونی رژیم صهیونیستی مربوط به پرونده تغییرات قضایی است که کابینه راستافراطی بنیامین نتانیاهو و وزرای فاشیست وی قصد تصویب آن را دارند. مخالفان این طرح و نیز اپوزیسیون رژیم صهیونیستی به نتانیاهو و متحدان وی درباره آغاز موج بزرگی از اعتراضات که بهمراتب خطرناکتر از دور قبلی است هشدار دادهاند.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی همانطور که بارها رسانهها و حتی مقامات این رژیم اعتراف کردهاند، خود را در محاصره گروههای مقاومت از همه جبههها میبیند و درگیر سناریوی جنگ چندجبههای است، این خطر زمانی شدید میشود که کابینه افراطی نتانیاهو با اقدامات حسابنشده خود درواقع دستورالعمل مرگ پروژه صهیونیستی را صادر کرده است.
در این میان کرانه باختری مهمترین دغدغه اسرائیلیها در داخل فلسطین محسوب میشود. ناظران امور معتقدند که تقویت عملیاتهای ضداسرائیلی در کرانه باختری تنها محدود به ایجاد رعب و وحشت و احساس ناامنی میان شهرکنشینان صهیونیست نخواهد بود و میتواند به تضادهای جامعه داخلی اسرائیل و حتی روابط بینالمللی این رژیم ضربه بزند و زمینه انفجار پروژه صهیونیستی را از داخل فراهم کند.
«یشای گرین» یکی از معترضان به تغییرات قضایی رژیم صهیونیستی میگوید که نتانیاهو عملیات جنین را آغاز کرد تا افکار عمومی را منحرف و از اعتراضات گسترده اسرائیلیها و تعطیلی فرودگاه بنگوریون جلوگیری کند و واقعیت آن است که نتانیاهو و دوستانش هیچ ارزشی برای جان اسرائیلیها قائل نیستند.
علاوه بر آن اتفاقاتِ چند هفته گذشته بیانگر مجموعهای از شاخصها و نشانههاست مبنی بر اینکه کرانه باختری بهشکل قابلتوجهی رویکرد امنیت داخلی رژیم اشغالگر را تحت تأثیر قرار داده است. برخی با اشاره به انتفاضه دوم فلسطین در سال 2000 که درواقع اولین انتفاضه مسلحانه بود و با فریبکاری طرفهای بینالمللی و وعدههای دروغین در سال 2005 متوقف شد معتقدند که شاید این اتفاق در مرحله کنونی نیز رخ دهد.
اما حقیقتی که طرفداران این رویکرد فراموش کردهاند آن است که شرایط فعلی فلسطین تفاوت زیادی با 18 سال قبل دارد و خیلی از امور تغییر کرده است، بهعبارت دیگر نه فلسطین، فلسطینِ سابق است و نه صهیونیستها برگ برندههای آن زمان را در دست دارند، علاوه بر آن شرایط بینالمللی نیز کاملاً عوض شده است و حامیان آمریکایی و غربی رژیم صهیونیستی دغدغههای بزرگتری همچون جنگ اوکراین و بحران سوخت و ظهور قدرتهای جدید جهانی و... دارند، اما مهمتر از همه، محور مقاومت طی این سالها تبدیل به یک قدرت بزرگ منطقهای شده که بزرگترین کابوس اسرائیل است.
همچنین کارنامه نظامی رژیم صهیونیستی در 18 سال گذشته چیزی جز شکست به ثبت نرسانده است. بعد از شکست خفتبار اسرائیل از حزبالله در جنوب لبنان در سال 2000، این رژیم بار دیگر در جنگ جولای 2006 مقابل مقاومت لبنان تحقیر شد. در این دوره همچنین هیچ یک از جنگهای ارتش اسرائیل با مقاومت فلسطین همراه با پیروزی نبود و صحنه فرار صهیونیستها از نوار غزه فراموش نمیشود.
در یک دهه اخیر نیز گروههای فلسطینی با تجهیز به سلاحهای پیشرفته از جمله فناوری موشکی معادلات درگیری با دشمن را تغییر دادند و نبرد «شمشیر قدس» و «وحدت میادین» و «انتقام آزادگان» و عملیاتهایی که اخیراً رزمندگان فلسطینی در جنین انجام دادهاند مؤید همین امر بوده و صهیونیستها را عملاً درمانده کرده است.
رژیم صهیونیستی که در دهههای گذشته از انجام هیچ تجاوزی علیه کشورهای عربی و مشخصاً فلسطینیان ابایی نداشت اکنون در شرایطی قرار گرفته است که جرئت برچیدن چادرهای حزبالله در نقطه مرزی لبنان و فلسطین اشغالی را ندارد و از ترس این حزب به سازمان ملل متوسل شده است. یمن و عراق نیز دو جبهه جدیدی هستند که کنار سوریه و ایران و لبنان و فلسطین، صهیونیستها را محاصره کردهاند.
داخل فلسطین اشغالی نیز علاوه بر غزه، کرانه باختری و قدس اشغالی و حتی اراضی اشغالی 1948 نیز به محور یکپارچه مقاومت در برابر اشغالگری پیوستهاند.
بر این اساس وضعیت با سال 2005 که انتفاضه مسلحانه فلسطین متوقف شد تفاوت زیادی دارد و نمیتوان مرحله فعلی را با دوره قبلی مقایسه کرد، در چنین شرایطی بحث لزوم تسلیح کرانه باختری که رهبران مقاومت بارها به آن اشاره کردهاند بسیار داغ است؛ بهویژه بعد از چندین عملیات موشکی بیسابقهای که طی چند هفته گذشته از این منطقه ضد مواضع صهیونیستی انجام شده و زنگ خطر را برای اشغالگران به صدا درآورده است.
محافل عبری بر این باورند که تسلیح کرانه باختری بهمراتب خطرناکتر از تسلیح نوار غزه میباشد؛ چرا که کرانه باختری در قلب مواضع اسرائیل قرار دارد و میتواند امنیت اسرائیلیها را بهکلی نابود کند.
علاوه بر آن علامت سؤالهای زیادی درباره توانایی حامیان بینالمللی اسرائیل برای محافظت از این رژیم در برابر مقاومت وجود دارد. اوضاع آشفته سیاسی و اختلافات داخلی و هرجومرج میان صهیونیستها نیز به این وضعیت دامن میزند و تصمیمگیری را برای تلآویو بسیار سخت میکند.
در این شرایط تأثیر عملیاتهای کرانه باختری بر رژیم صهیونیستی چند برابر میشود. «گرشون هاکوهن» روزنامهنگار اسرائیلی اتفاقات اخیر کرانه باختری را بهعنوان یک تغییر استراتژیک توصیف و تأکید کرد، آنچه در جنین رخ داد بیسابقه است. تحولات کرانه باختری تنها مربوط به حمله چند فلسطینی به خودروی زرهی ارتش اسرائیل نیست بلکه صد مرد مسلح پشت این عملیاتها هستند و یک صفبندی وجود دارد که بهطور سازمانیافته علیه اسرائیل میجنگد.
«نیر دووری» یکی از کارشناسان نظامی شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز عملیاتهای اخیر در کرانه باختری را نشان جرئت و خلاقیت فلسطینیها دانسته تأکید کرد که گروههای مقاومت در این منطقه به آزادی عمل ارتش اسرائیل آسیب زده و آن را مجبور کردهاند قبل از هر اقدامی علیه کرانه باختری دوبار فکر کند.
«تسوی یحزکیلی» کارشناس امور عربی در شبکه 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز با هشدار درباره تسلیح کرانه باختری درباره عملیاتهای خطرناک آینده از این منطقه علیه مواضع اسرائیل هشدار داد.
روزنامه عبری معاریو به نقل از یک منبع سیاسی اسرائیلی نوشت که هدف از حمله به جنین احیای بازدارندگی اسرائیل و جلوگیری از تبدیل شدن این شهر به پایگاه مقاومت بود؛ زیرا تلآویو معتقد است که اگر اقدامی در برابر جنین انجام ندهد این شهر تبدیل به «لبنان دوم» برای اسرائیل میشود.
روزنامه اسرائیل هیوم نیز در گزارشی آورده است: از ابتدای سال جاری تاکنون 132 عملیات مختلف در کرانه باختری انجام شده که نسبت به سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته است.
در پایان شواهد حاکی از آن است که خطر کرانه باختری برای رژیم صهیونیستی تنها محدود به جنین نمیشود، بلکه موفقیت فرآیند تسلیح کرانه باختری در آینده نزدیک، کشتی سوراخ اسرائیل را غرق خواهد کرد.