بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۵ ذیالحجه، روز خانواده و تکریم از بازنشستگان نامگذاری شده است. در این روز در سراسر کشور مراسمهای مختلفی به منظور تکریم بازنشستگان برگزار میشود.
بازنشستی دورانی است که میتواند آسیبهای جدی را به لحاظ روابط و تعاملات اجتماعی و خانوادگی، ضعف جسمانی و مشکلات روحی و روانی برای فرد ایجاد کند.
در کنار بار مشکلات معیشتی و اقتصادی که بر سفره بازنشستگان و سالمندان سنگینی میکند تصورات فرد از اینکه دوران سودمندی و فعالیت او به اتمام رسیده است میتواند برای فرد احساس افسردگی، پرخاشگری و ناامیدی را به دنبال داشته باشد؛ غافل از این که سالمندی نیز مانند دیگر دورههای زندگی ویژگیهای خود را دارد.
دوران بازنشستگی از نظر بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است چرا اگر فرد آمادگی لازم را برای ورود به این مرحله نداشته باشد، قطعا این دوران برای او با چالشها و آسیبهای روانی همراه خواهد بود.
البته آسیبهای روانی فرد بازنشسته فقط مختص نوع نگرش خودش به دوران سالمندی و بیکاری نیست بلکه نوع نگرش اطرافیان نسبت به بازنشستگی تاثیر زیادی بر احساسات فرد خوهد داشت؛ لذا اگر جامعه و اطرافیان بازنشستگی را به منزله از کارافتادگی تلقی کنند، احتمال این که فرد بازنشسته دچار خلاءهای روانی و انزاوی اجتماعی شود، بیشتر است.
به مناسبت روز خانواده و تکریم بازنشستگان و در راستای افزایش آگاهی از آسیبهای روانی دوران بازنشستگی و راهکارهای کاهش این آسیبها به گفتوگو با یک روانشناس بالینی پرداختیم.
دکتر مرضیه عزیزی معین روانشناس بالینی در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: یکی از بزرگترین مشکلات بازنشستگان اضطراب و افسردگی است زیرا بازنشستگی رها کردن نقشهایی است که عزت نفس و هویت فرد را تعیین میکرده است.
وی در خصوص علل آسیبهای روانی دوران بازنشستگی تصریح کرد: افراد بازنشسته اغلب در رابطه با نحوه گذران اوقات فراغت دچار مشکل میشوند، به خصوص اگر درآمد کافی نداشته باشند و یا این که مجبور به بازنشستگی زودتر از موعد شده باشند؛ البته این مسئله به تصور و ذهنیت فرد از خودش نیز بستگی دارد.
عزیزی معین احساس تنهایی را از دیگر مشکلات دوران بازنشستگی دانست و گفت: بازنشستگان نگران از دست دادن نزدیکان و دوستان خود هستند؛ هر یک از فرزندان شاغل و سرگرم زندگی خودشان هستند و اغلب دور از پدر و مادر بسر میبرند از طرفی ترک محیط کار باعث شده فرد بخشی از دوستان و همکارانی که با آنها سالها در گفتگو و تعامل بوده است را دست بدهد و یا دور از آنها بماند لذا تنهایی و احساس نگرانی از دست دادن دوستان و نزدیکان برای آنها بسیار سخت و ناراحت کننده است.
این روانشناس بالینی بیان کرد: اغلب بازنشستگان از اینکه موقعیت و شرایط زندگی شغلی گذشته را از دست دادن ناراحت هستند، زمانی پست و مقامی داشتند و با افراد زیادی در تعامل بودند در حالی که امروز فاقد آن هستند در واقع با نوعی حسرت، خاطرات و موقعیتهای گذشته خودشون را یادآوری میکنند.
عزیزی معین با بیان اینکه بازنشستگان به نزدیک بودن مرگ میاندیشند که به نوبه خود به نوعی بدبینی در دوره سالمندی منجر میشود، یادآور شد: این مشکل به ویژه برای کسانی که از روشهای مناسب برای انطباق با واقعیت استفاده نمیکنند و آنهایی که دوره جوانی و میانسالی خودشان را به بیهودگی گذرانده و برای دوره بازنشستگی برنامه خاصی ندارند، آشفتگی و ناراحتی بیشتری را به همراه دارد.
وی بی نظمی را یکی دیگر از چالشهای دوران بازنشستگی معرفی کرد و گفت: فردی که سالها سر کار میرفته و یک روال منظمی برای ساعات شبانهروز داشته است وقتی به یکباره با ساعات خالی زیادی در روز مواجه میشود به ایجاد نظم و داشتن یک برنامهریزی روزانه نیاز دارد.
عزیزی معین یادآور شد: معمولا چند روز اول بازنشستگی را افراد دوست دارند چون سالها مشغولیت فراوان داشتند و حالا میتوانند استراحت کنند و با خانواده وقت بیشتری را بگذرانند اما بعد از گذشتن مدتی کم کم شروع میکنند به مداخله در کارهای خانه و بچهها و به این ترتیب خانواده را دچار فشار عصبی میکنند؛ بنابراین همسر فرد بازنشسته در ایجاد آرامش و سازگاری او با شرایط و کمک به فرد برای تعیین اهداف جدید نقشی پررنگی دارد.
این روانشناس بالینی ادامه داد: تغییر در بینایی، شنوایی، رنگ پوست، رنگ مو، زمان بروز عکس العمل به محرکها و همچنین کاهش توان جسمی از جمله مشکلات این قشر است؛ برخی بازنشستگان با این تغییرات سازگار میشوند و زندگی عادی خودشان را دارند اما برخی دچار افسردگی میشوند و برای آنها زندگی سخت سپری میشود.
وی بیان کرد: خستگی معمولاً به سه شکل ظاهر میشود؛ خستگی عضلانی ناشی از انجام کار فیزیکی در درازمدت، خستگی فکری حاصل از فعالیت شدید ذهنی و خستگی ناشی از فقدان انگیزه و محرک که این خستگی نوع سوم در سالمندان بازنشسته بیشتر بروز میکند.
عزیزی معین تصریح کرد: پژوهشهای بسیاری نشان دادند که در دوران بازنشستگی زنان استرس و افسردگی بیشتری را نسبت به مردان دارند به نظر میرسد تفاوتهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی در دو جنس، عوامل اقتصادی و اجتماعی، سطح تحصیلات زمینه ساز و تشدید کننده اختلالات میباشد؛ استرسهای محیطی و به دنبال آن ناتوانیهای به دست آمده در زنان بسیار بیشتر از مردان است.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه جمعیت بازنشستگان مترادف با افراد جهاندیده و با تجربه است، افزود: افراد بازنشسته می توانند نقش مشاور را برای جوانانی داشته باشند که در حوزههای مختلف شغلی فعال هستند و تجربیاتشان را در اختیار آنها قرار دهند لذا باید شرایطی را فراهم کنیم که سالمندان احساس پویایی داشته باشند.
وی ادامه داد: ارتباط صحیح اطرافیان با افراد بازنشسته و در واقع افرادی که وارد دوران سالمندی شدند نیاز به آگاهی و افزایش مهارتهای درون فردی دارد.
عزیزی معین با بیان اینکه باید به افراد بازنشسته کمک کنیم تا برای خودشان هدف گذاری داشته باشند، عنوان کرد: همواره جوانان را خیلی تشویق میکنیم که برای خودشان هدف داشته باشند و برای آن اهداف تلاش کنند، پس سالمندان را نیز باید تشویق کنیم که برای خودشان هدفی داشته باشند؛ این اهداف میتواند اهداف روزانه و بسیار ساده همچون انجام ورزشهای روزانه باشد که دسترسی به آنها برای فرد راحت است.
وی تصریح کرد: برای کارهای کوچک مثل انجام دادن ورزش های روزانه آنها را تایید و تشویق کنید شاید تایید و تشویق برای جوانان خیلی معنا نداشته باشد ولی برای فرد سالمند بسیار با ارزش است و به فرد احساس رضایت بیشتری میبخشد.
این روانشناس بالینی تاکید کرد: گوش کردن به خاطرات و تجربیات افراد بازنشسته، تشویق آنها به استفاده از فناوریهای روز دنیا و ارتباط با دوستان از این طریق، ایجاد احساس سودمندی و مشورت گرفتن از آنها در انجام کار، تقویت مهارتهای سازگاری فرد با شرایط جدید و تمرین انعطاف پذیری از دیگر مواردی است که میتواند آسیب روانی دوران بازنشستگی را به حداقل برسد.
انتهای پیام