به گزاش پارس نیوز به نقل از فارس ، یکی از احساسات عجیبی که یک خانم میتواند تجربه کند، مادر بودن است. فرقی نمیکند که مادرِ دختر باشی یا پسر! هرکدام پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و هر دو مادر را ملزم میکند تا مهارتهای لازم را برای تربیت کودک کسب کند. در این نوشتار به ویژگیهای کودکانِ کمتر از ۶ سال میپردازیم. رعایت نکات زیر به شما کمک میکند که یک رابطه امن را برای کودکان خود بسازید.
دنیای زیبای مادری از دوران جنینی و بارداری شروع میشود. با کودکتان قبل از تولد حرف بزنید. مطمئن باشید که او درک میکند و میشنود. اسم خوبی برایش انتخاب کنید و این دوران را از دست ندهید. (آرامش روحی، خستگی، برنامههای معنوی، تفریحی، تغذیه، خواب و همه آنچه شما در این مدت انجام میدهید روی کودکتان اثرخواهد گذاشت)
با تولد فرزند، مراقبتها و رسیدگیهای ویژه شما شروع میشود. با او خوب رفتار کنید. سعی کنید الگوی مناسبی باشید. برایش کتاب بخوانید و متناسب سن او کتاب (پارچهای، پلاستیکی و…) در اختیارش قرار بدهید. با او زیاد صحبت کنید و برایش وقت اختصاصی بگذارید. توجه داشته باشید که کودکان ما اعم از پسر و دختر نیاز دارند از روزهای اول زندگی آغوش شما را بسیار تجربه کنند. بگذارید بغلی شوند و به شما بچسبند.
بچهها یکسری نیاز دارند مانند گرسنگی، تشنگی، در آغوش بودن و… که باید برطرف کردنِ آنها اولویت مادر باشد. اگر آن نیاز به اوج خود برسد، کودک شروع به جیغ و فریاد میکند. سلامت روان آینده کودک، مرهون دو سال ابتدایی زندگی اوست؛ ما در پاسخگویی به نیاز فرزندانمان چگونه عمل میکنیم؟ ایا تا فرزنمان تا گریه نکند به او شیر نمیدهیم؟ آیا معتقد هستیم، لازم است بچه به اوج خواستهاش برسد و بعد نیازش را مرتفع کرد تا لوس نشود؟ یا از والدینی هستیم که در عین توجه به نیازهای کودکمان، کمکم تمرین صبوری و سختی را هم به آنها خواهیم چشاند؟
پایههای سلامت و روان بچهها در دوران خوب نوزادی و دو سال ابتدایی زندگی شکل میگیرد. سعی کنید در این دوران مقطع زمانی، شاغل نباشید. اگر شاغل هستید یا میخواهید او را ساعتی تنها بگذارید، حتماً کودکتان را به یک فرد امن بسپارید و دلبستگی ایمن ایجاد کنید. اصلاً او را از این خانه و به آن خانه نکنید. مثلا یک دفعه خانه مادر خودم، یک روز خانه مادر همسرم، یک روز مهدکودک و… چراکه این موارد ایجادعدم امنیت میکند.
در سالهای ابتدایی زندگی بچهها مدام وسایل خانه را به هم میریزند، راه میافتند و به دنبال تجربیات جدید هستند. به جای محدودکردن کودک، محیط را امن کنید. این کار در به دست آوردن احساس کفایت و ارزشمندی و استقلال او مؤثر است.
در فاصله بین دو تا شش سالگی، کودک شما گاهی اسباببازیهایش را به کسی نمیدهد. گاهی مخصوصاً کاری میکند که صدای والدین را در بیاورد. گاهی لجباز و بهانهگیر میشود. ما پدر و مادرها باید ویژگیهای هر سنی را بدانیم و متناسب با آنها واکنش نشان دهیم. کودکمان با ما سر جنگ ندارد. توجه داشته باشیم که مدارا کردن با او و غیر طبیعی ندانستن کارهایش میتواند از شدت رفتارهایش کم میکند.
گاهی اوقات انقدر قانونها را زیاد میکنیم که کودک نمیتواند از پسِ قانونها بر بیاید و هر روز جنگ و جدال بین مادر و کودک اتفاق میافتد. برای گرفتن نتیجه بهتر، قانونها و خط قرمزها را کم کرده و برای اجرای قانونهایمان قاطع و مهربان و محکم برخورد کنیم.
جمله «خودم بلدم» را از اکثر بچهها میشنویم. آنها دوست دارند بر اوضاع مسلط باشند. حس خوبِ مسئولیت و مستقل بودن را از کودکمان سلب نکنیم و اجازه بدهیم کارهایی که میتوانند را خودشان انجام بدهند.
بازی بهترین وسیله
یکی از دغدغههای مشترک مادرها این است که از چه روشی استفاده کنیم تا بچهها طبق معیار و اصول اخلاقی ما رشد کنند و به مقصد برسند؟ شاید بهترین راه برای بچههای دو تا شش سال، بازی باشد. به جای تحکم، امر و نهی و سخنرانی، با کودکمان بازی کنیم و اصول و معیارهای خود را در خلال بازی و قصه، به بچهها منتقل کنیم.
جلب توجه
بچهها در این سن نیاز دارند که دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند. بهتر است بیشتر برای آنها وقت بگذاریم. به کودکانمان بگوییم: «من تو را دوست دارم چون تو فرزند من هستی»، نه به خاطر اینکه دیشب نقاشی قشنگی کشیدی، یا به خواهرت کمک کردی. «تو را به خاطر خودت دوست دارم ولی از تو ممنون هستم که به خواهرت کمک کردی». در نظر داشته باشیم که بچهها در این سن گاهی برای جلب توجه کار زشت انجام میدهند مثلا وقتی مادربزرگ وارد خانه میشود توپ به سوی او شوت میکنند. با این کار در واقع میخواهد توجه جلب کند و بگوید «من هستم، من را ببینید».
غر زدن، شکایتکردن، اضطراب و خستگی شما را کودکتان میبیند. وقتی مدام این کارها را انجام میدهیم، بچهها احساس میکنند که خودشان دلیل این رنج و ناراحتی هستند و عذاب وجدان میگیرند. آنها وابستگی عاطفی زیادی به مادرشان دارند و دوست دارند مادر شاد و با نشاطی داشته باشند. دیدن تنشها و ناراحتی و حالِ بد مادر باعث میشود که آنها ببینند والدینشان نمیتوانند هیجانات خود را مدیریت کنند و حالشان خوب نیست و آنان نیز دچار تنش و استرس و مشکلاتی خواهند شد.
کودکان در سن سه تا پنج سال، حرکات ورزشی و پرتحرکی شامل فوتبال، دویدن زیاد و ماشین بازی انجام میدهند. با گفتن جملاتی مانند: «بشین»، «ندو»، «مراقب باش نیفتی»، تنها اتفاقی که میافتد این است که اعتماد به نفس آنها کم شده و ترس بچهها نسبت به محیط بیشتر میشود؛ پس سعی کنیم شرایطی که در آن امنیت وجود دارد را فراهم کنیم تا آنها آزادانه بازی کنند.
استاد مدرس:ترمه علیدوستی