خبرگزاری فارس ــ یادداشت میهمان؛ احمدرضا هدایتی: اگرچه ممکن است بسیاری از ما در مورد مسائل و مشکلات سایر کشورها اطلاعات چندانی نداشته باشیم، اما تردیدی وجود ندارد که همه کشورهای جهان، کم یا زیاد و پنهان یا آشکار با مشکلات و ناهنجاریهایی مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته بر روند اداره امور آنها در ابعاد مختلف داخلی و خارجی تأثیر گذاشته و بعضاً افکار عمومی جامعه را درگیر اثرات و پیامدهای خود میکند.
جنبش جلیقه زردها در فرانسه، اعتراضات مستمر مردمی در آلمان و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی، آشوب و اغتشاشهای مستمر در آمریکا و حتی فیلمهای سیاسی و جنایی که توسط کارگردانها و تهیهکنندگان غربی ساخته میشود و بیعدالتی و فقر و فساد پنهان در این کشورها را به تصویر میکشد، همگی بیانگر وجود ناهنجاریها و مشکلاتی است که با همکاری رسانههای عمدتاً وابسته به نظام سلطه، یا معدود و محدود و یا معکوس و متفاوت جلوه داده میشود.
البته طبیعی است در دنیای ظالمانه عصر حاضر، کشوری مانند ایران که با اعلام استقلال خود فریاد حقطلبی و عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و ظالم را سرداده و نظام سلطه را به چالش کشیده و بیش از 42 سال دلیرانه در برابر زیاهخواهیهای استکبار مقاومت کرده است، با مشکلات طبیعی و غیرطبیعی بیشتری مواجه خواهد بود.
در واقع جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلف موجه از جمله مواجهه با حجم انبوه توطئههای خارجی نظیر جنگ تحمیلی 8 ساله، آشوب، اغتشاش، تحریم، کودتا، ترور و شببخون فرهنگی دشمنان ایران اسلامی و مزدوران داخلی آنها و یا مشکلات داخلی مانند سوءمدیریتها و ناتوانی و خیانت برخی از مدیران و مسئولین یا سوءاستفاده افراد فرصتطلبی که بهجز منافع شخصی به چیز دیگری نمیاندیشند و یا بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی، مشکلات بیشتری را تجربه کرده و در ظاهر هزینه بیشتری را نیز متقبل شده است.
نمونه بارز توطئههای خارجی، جنگ تحمیلی و پیامدهای آن مثل تخریب زیرساختهای موجود کشور و جلوگیری از اجرای اقدامات زیرساختی جدید بود، اما از شهادت و آسمانی شدن حدود 220 هزار نفر از مؤمنترین، مخلصترین، متعهدترین و بعضاً متخصصترین افراد جامعه در جریان این جنگ هشت ساله و نیز شهادت بیش از 17 هزار نفر از مردم انقلابی و مسئولین دلسوز و نخبگان و دانشمندان متعهد کشور در جریان ترورهای ناجوانمردانه دشمنان، باید بهعنوان خبیثانهترین اقدامات دشمنان نام برد.
افراد عمدتاً اندیشمند، انقلابی، تأثیرگذار و مخلصی که به معنای واقعی در ردیف نیروی انسانی تراز انقلاب قابل تعریف بودند و قرار بود نقش اصلی را در تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی بر عهده داشته باشند، اما به علت عناد و کینهورزی دشمن، فرصت ایجاد دولت، کشور و تمدن نوین اسلامی از آنها سلب شد.
با این اوصاف باید بپذیریم که اگر هر حکومت دیگری به جای انقلاب اسلامی در برابر این همه عناد و دشمنی بیگانگان قرار میگرفت، نهتنها ساختار حکومتی، بلکه شاید خاک خود را هم از دست داده بود، اما انقلاب اسلامی ایران به رغم تمام مشکلات طبیعی و یا تحمیلی، با اراده و عنایت الهی و به لطف حضور آگاهانه و مقاومت شجاعاانه مردم فهیم و بصیر ایران اسلامی و به برکت خون شهدای عزیز، با عزت و اقتدار پابرجا ماند.
بنابراین، اگر قرار باشد با نگاهی منصفانه کلاهمان را قاضی کنیم، باید در کنار مشکلات و نقاط ضعف عملکرد مسئولین، اولاً نقاط مثبت عملکرد مسئولین و دستاوردهای عظیم و جهشی انقلاب را هم به شکل منصفانه و منطقی مورد توجه قرار دهیم و ثانیاً علل بروز مشکلات و ناکامیها را نیز بدون تأثیرپذیری از القائات دشمن، موردتوجه قرار دهیم و ثالثاً به یاد داشته باشیم که اگرچه گاهی نتیجه مطلوب عاید نشده است، اما در هر حال این خواسته انقلاب نبوده، بلکه ناشی از عوامل مختلف و حاصل انحراف در مسیر انقلاب بوده است.
البته همانگونه که اشاره شد، بخشی از این مشکلات طبیعی و بخشی تحمیلی و بخشی نیز کاملاً غیرواقعی و صرفاً حاصل اطلاعرسانی غیرحرفهای رسانههای داخلی و یا شایعات، و یا بزرگنمایی و سیاهنمایی اخبار و یا متقابلاً کوچک جلوه دادن دستاوردها توسط رسانههای معاند، فضای مجازی، افراد و گروههای ضدانقلاب و گاهی افراده زودباور و ساده لوح برای تبدیل اخبار جعلی و یا اخبار ناقص به یک باور عمومی است.
این عملکرد دشمن مصداق همان حکایتی است که میگویند روزی ملانصرالدین برای خرید نان به نانوایی رفت و چون صف نانوایی شلوغ بود، فکری به ذهنش رسید و اعلام کرد که در کوچه بالایی آش نذری میدهند مردم برای گرفتن آش نذری، صف نان را رها کردند و به سوی آدرس غلط روان شدند هنگامی که همه رفتند، ملا در یک لحظه پیش خود فکر کرد، نکند واقعا دارند آش نذری می دهند و ما اینجا بینصیب بمانیم، به همین دلیل بدون این که نان بخرد، خود نیز به دنبال مردم به سوی محل خیالی برای گرفتن آش راهی شد!
بهعنوان مثال؛ انعکاس مستمر و مرحله به مرحله مفاسد اقتصادی که شاید در مجموع تعداد همه آنها در یک کشور هشتاد میلیونی به صد پرونده هم نرسد و گفتگوهای تحلیلی و به ظاهر تخصصی پیرامون آنها، اگرچه ممکن است به جریان شفافسازی اطلاعات کمک کند، اما طبیعی است که حاشیههای تکرار اطلاعات مربوط به یک خبر میتواند، اولاً در افکار عمومی این شبهه را ایجاد کند که چند اتفاق جداگانه و مشابه چندین بار رخ داده است و ثانیاً به یک الگو و امر عادی برای دیگران تبدیل گردد.
بنابراین اگرچه وقوع هرگونه جرم و ناهنجاری در نظام اسلامی نامطلوب و تأسفآور و مستلزم برخورد جدی است، اما انتشار اینگونه اخبار هنگامی مفید، امیدآفرین و اثربخش است که مجرم دستگیر، مسیر قضایی پرونده طی و حکم آن نیز عادلانه و بدون هرگونه تبعیضی صادر شده باشد و این در حالی است که بهنظر میرسد، دشمن به این بهانه و با این شگرد، رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای کشور را نیز در دام خود گرفتار کرده است.
به این ترتیب در کنار اثرات سوء توطئههای خارجی، باید عوامل و دلایل موجه و غیرموجه داخلی مانند؛ ضعف نظام تعلیم و تربیت که امکان کادرسازی و پرورش نیروی انسانی تراز انقلاب را با مشکل مواجه ساخته، ضعف و ناکارآمدی سیستم کنترل و نظارت که بروز مشکلات را تشدید نموده، ضعف نظام اطلاعرسانی و در واقع عدم بلوغ رسانهها که به سرگردانی وشاید ایجاد خدشه در افکار عمومی منجر شده و همچنین کج سلیقگی و خیانت و سوءمدیریت برخی از مسئولین نیز مورد توجه قرار گیرد.
در این رابطه اگرچه علت بروز بخش عمده مشکلات متوجه مسئولین است و کمکاری آنها قابل اغماض نیست، اما نباید از نقش بیگانگان و نیز افراد فرصتطلب و زالو صفتی که در سطوح و اقشار مختلف همواره تلاش میکنند تا از هر فرصتی برای پرکردن جیب گشاد و شکم سیری ناپذیر خودشان بهره ببرند، نیز غفلت کرد.
افرادی مانند؛ کسانی که برای تأمین نیاز کشور و مردم طلا و ارز دولتی دریافت کردند، اما به هموطنان خود خیانت کردند، سرمایهدارانی که در این شرایط اقتصادی مبلغ اجاره خانه و ملک و مغازههای خود را چندین برابر افزایش دادند، دلالان و واسطههایی که با احتکار و گرانفروشی خون مردم را در شیشه کردهاند و همه کسانی که به هر شکل با زیر پا گذاشتن قانون و وجدان خود، در تشدید نابسامانیها سهم داشتهاند.
واردکنندگانی که به سلطان شکر و موز و گوشت و امثال آن مشهور شدهاند و با واردات کالاهای ضروری و گرانفروشی آن یا واردات کالاهای لوکس و غیرضروری باعث رکود در بخش تولید و بیکاری جوانان شدهاند.
رانتخوارانی که کارخانجات دولتی را با قیمت ناچیز خریداری و حالا با گرانفروشی محصولات خود و یا با تغییر کاربری ملک، ماشینآلات و تجهیزات آنها را حراج کردند و حتی تولیدکنندگان و اصنافی که با ترجیح منافع کوتاهمدت بر منافع بلندمدت، کالا و خدمات خود را با قیمت غیرمنصفانه عرضه میکنند.
و در نهایت خود ما که ممکن است با انجام برخی رفتارهای غلط و ناصواب مانند، انتخاب نادرست و غیراصلح در انتخابات، کمکاری، کمفروشی و امثال آن، در بروز این مشکلات نقش و سهم داشته باشیم.
شاید تکرار این نکته خالی از لطف نباشد که متأسفانه هیچ کدام از ما نمیگوییم این کار بد را انجام نمیدهیم تا دیگران هم انجام ندهند، بلکه میگوییم ما اینگونه عمل میکنیم چون دیگران نیز اینگونه عمل میکنند و متقابلاً هیچ یک از ما نمیگوید این کار خوب را انجام میدهم تا الگویی باشد برای دیگران، بلکه اغلب میگوییم ما انجام نمیدهیم چون دیگران نیز چنین نمیکنند.
این روند چرخه معیوبی است که ریشه در نقص نظام فرهنگی و تعلیم و تربیت فعلی ما دارد و سبب میشود تا به جای توجه به واقعیات بیرونی و درونی و نیز بررسی نقش خود در بروز مشکلات، معایب و نواقص را به غلط به انقلاب و نظام اسلامی نسبت دهیم و یا فقط در وجود دیگران جستجو کنیم.
این واقعیت بیانگر آن است که متأسفانه در بسیاری از موارد از جمله در طراحیها الگوهای انقلاب و اجرای برنامههای موردنظر، اصول و ارزشهای اسلامی و ایرانی نادیده انگاشته شده و یا حداقل به اندازه کافی موردتوجه مردم و مسئولین ذیربط قرار نگرفته است، بنابراین خیانت یا بدفهمی، کجسلیقگی و ضعف عملکرد برخی از مجریان و متولیان انقلاب را نباید به حساب انقلاب و اسلام بنویسیم.
کلام آخر اینکه؛ تجربه بیش از 40 ساله انقلاب نشان داده که به رغم تمام مشکلات و فشارهای داخلی و خارجی، قطار انقلاب به یاری خدا تا رسیدن به مقصد نهایی و حل همه مشکلات با سرعت به مسیر خود ادامه خواهد داد، با همه این اوصاف نکند خدای ناخواسته هرکدام از ما در نهایت تحت تأثیر القائات هدفمند و شیطانی دشمنان قرار بگیریم و از قطار انقلاب پیاده شویم و بعداً از کرده خود در حالی پشیمان شویم که فرصتی برای جبران باقی نمانده باشد و شرمنده خون شهدا و دیگر هموطنان خود شویم.
انتهای پیام/