سحر جعفریان-روزنامهنگارخودکشی ازجمله آسیبهای اجتماعی بحرانزا در سراسر جهان است که کارشناسان بسیاری درصدد واکاوی کمی و کیفی آن هستند تا ضمن مهار این پدیده شوم، شتاب منحنی نمودار آن را بکاهند. در حال حاضر آمار مرتبط با پدیده خودکشی در ایران نسبت به آمار جهانی در وضعیت مطلوبی قرار گرفته است. وضعیتی که البته به اذعان کارشناسان و مسئولان حوزه بهداشت و سلامت روان، به بررسیهای تخصصیتر و پایدارتری نیاز دارد تا دومینوی آن را پایانی خوش باشد. پاسخهای سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران ایران و پژوهشگر حوزه آسیبهای اجتماعی به سؤالات ما درباره ابعاد پیدا و پنهان پدیده خودکشی را در ادامه دنبال کنید.
گونههای یک مرگ برنامهریزی شده
خودکشی را میتوان براساس نظریات جامعهشناسی که معروفترین آنها، نظریه امیل دورکیم است، به انواع گوناگونی تقسیمبندی کرد. خودکشی فردگرایانه یا خودمدارانه یکی از انواع خودکشی است که حاصل احساس تنهایی، درونگرایی، انزوا و یا نوعی اختلال روانی است. معمولا در خودکشی خودخواهانه همبستگی فرد با خانواده و جامعه به حداقل رسیده و از سویی ایمنی او نیز نسبت بهخودکشی از میان رفته است. این نوع خودکشی در میان مجردان بسیار دیده میشود در نقطه مقابل خودکشی فردگرایانه، خودکشی دگرخواهانه و ایثارگرایانه قرار دارد و در آن ارتباط فرد با جامعه به حداکثر خود رسیده است و فرد حاضر است برای حفاظت از جامعه و جمع، جان خود را به خطر اندازد و یا حتی به کام مرگ فرو رود. در واقع در این نوع خودکشی، فرد وظیفه اخلاقی عمیقی را در خود احساس میکند و علاقهمند میشود تا خود را فدای دیگران کند. وقتی فردی به احساس همبستگی و انسجام قوی نسبت به یک گروه فوق العاده یکپارچه و متحد مقید باشد، ارزشها و هنجارهای گروه را از آن خود میداند و بین منافع خود و گروه فرقی نمیگذارد. در جوامعی که از همبستگی گروهی بالایی برخوردارند، خودکشی دگرخواهانه بیشتر رواج دارد. خودکشی ناشی از بیهنجاری یا بیقانونی (آنومیک) هم زمانی اتفاق میافتد که نظارت جامعه بر رفتارها و هنجارها، ضعیف یا حذف شود. در این حالت بیهنجاری یا نابسامانی در جامعه به وجود میآید. بیهنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی نیز ناشی میشود و اغلب با بحرانهای بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است. خودکشی تقدیرگرایانه یا جبری، نوعی واکنش به کنترل و تنظیم افراطی اجتماعی جامعه است؛ زمانی که جامعه بهصورتی افراطی و شدید اقدام به ایجاد نظمی دستوری میکند تا با ایجاد تسلط اجتماعی فراگیر، همه امور را تهدید و کنترل کند؛ این نوع از خودکشی فرصت بروز مییابد.
ضرورت تشکیل نظام ثبت خودکشی
نرخ خودکشی در ایران فراز و فرودهایی داشته است که در چند سال اخیر شاهد آن بودیم. نکته مهم در ارتباط با آمارهای دقیق و رسمی پدیده خودکشی این است که اگر این آمارها دقیق باشند، میتوانند در پیشگیری و کنترل خودکشی بسیار مؤثر واقع شوند. اما بنا به دلایلی، این آمارها چندان دقیق نیست و در دورههایی بهصورت نسبی و حدودی مطرح میشوند. دلایلی مانند عدم پوشش بیمهای و تضعیف جایگاههای اجتماعی نزدیکان فردی که دست بهخودکشی زده است، مانع از ثبت دقیق آمار میشود. ضمن اینکه از هر ۱۲تا ۲۰ اقدام بهخودکشی، یک مورد به مرگ منجر میشود که اگر آن اقدام بهخودکشیها نیز به درستی ثبت شوند، در تحلیل آماری به محققان و در نتیجه سیاستگذاران کمک میکند. تاکنون در این ارتباط سازمان پزشکی قانونی کشور به خوبی عمل کرده است و جزو معدود سازمانهای دولتی است که هر ساله، آمارهای سال گذشته خود را به روزرسانی میکند. تشکیل نظام ثبت رسمی خودکشی، از الزامات پیشگیری از خودکشی است.
چطور اخبار خودکشی را منتشر کنیم؟
آمار خودکشی در ایران با وجود رشدی که طی سالهای اخیر در آن ایجاد شده، نسبت به سایر کشورهای جهان، وضعیت مطلوبی دارد؛ وضعیتی که باید مورد توجه مسئولان مرتبط قرار گیرد تا از قرمز شدن و یا به هشدار رسیدن آن جلوگیری شود. مانند شهر ایلام که در دهه ۸۰ به سبب آمار صعودی خودکشی ساکنانش، «پایتخت خودکشی» نام گرفت و در رسانههای مختلف خبر از فعال شدن گسل خودکشی در مناطق مختلف آن میدادند. نام و عنوانی که مسئولان را پای کار آورد تا امروز که بهطور چشمگیری این آمار کاهش یافته است. جنبه یادگیری خودکشی هم از جمله جوانب این پدیده پیچیده است که اخبار خودکشی سلبریتیها را که افکار عمومی نسبت به آنها حساستر هستند، در صدر قرار میدهد و به نوعی با پر رنگ شدن در گردش اطلاعات فضاهای مجازی، به خطری بزرگ تبدیل میشود. به واسطه همین جنبه و ویژگی پدیده خودکشی است که میگویند در پوشش رسانهای اخبار خودکشی، باید دقت عمل بیشتری صورت گیرد. این نه فقط در ایران که در همه جای جهان جزو الزامات محسوب میشود و ارتباطی هم به سانسور رسانهای بهمعنای خفقان خبری ندارد. توصیه میشود اخبار خودکشی، کوتاه، بدون پرداختن به جزئیات و ذکر شیوه و مکان اجرای آن منتشر شود تا افراد آسیبپذیر و هایریسک در این زمینه با تکانههای عصبی فراوان، به خطر کشانده نشوند. پرداختن به جزئیات یک خودکشی بهویژه خودکشی گروهها و افراد مرجع باعث میشود که افراد با شیوههای نوین خودکشی آشنا شوند. بنابراین باید توجه شود که رسانههای رسمی و تخصصی کشور، نخستین منبع انتشاردهنده اخباری از این دست باشند تا ضمن جلب اعتماد افکار عمومی، به درستی به سؤالات آنها پاسخ داده شود. اخبار فیک در فضاهای مجازی میتوانند به مثابه سمی کشنده در این ارتباط عمل کنند.
از آموزش تا نهادهای متولی
مهارت تابآوری، مدیریت بحران، حل مسئله، انگیزهسازی برای ادامه زندگی و معنادرمانی ازجمله راهکارهای مناسب برای پیشگیری از اقدام بهخودکشی در مواقعی است که با چالشی مواجه شدهایم. باید بدانیم که همیشه همه چیز بر وفق مراد نیست و باید از پس عبور از موانع و مشکلات بر بیاییم. تقویت قوه تعقل افراد به امیدآفرینی میانجامد. خانواده و جامعه برای برخورداری از مهارتها و توانمندیهای نام برده، جزو نخستین نهادهای متولی هستند که باید دست بهکار شوند. آگاهیهای پایه در خانواده و توسط والدین در افراد نهادینه میشود. با ورود افراد به جامعه، بخشی از این وظایف به سازمان آموزش و پرورش، دانشگاهها، رسانهها و انجمنهای آموزشی و فرهنگی مرتبط محول میشود. مداخلات تخصصیتر در این حوزه به ارگانها، نهادها و گروههای متخصص بازمیگردد که افراد درصورت مواجهه با افکار خودکشی میتوانند به آنها مراجعه کنند.
تخصصیترین نهاد برای پیشگیری از خودکشی
«اورژانس اجتماعی»، تخصصیترین نهاد مرتبط با پدیده خودکشی است که از سال ۱۳۸۳فعالیت خود را آغاز کرده است. ابتدا با خط ارتباطی ۱۴۸۰و بعدها با شماره رند ۱۲۳که به نوعی سهولت در ارتباط با استرسآورترین لحظات را در اولویت قرار داد. مرکز مداخله در بحران، پایگاه خدمات اجتماعی، خط تلفن و خدمات سیار اورژانس اجتماعی ازجمله مهمترین حوزههای عملکرد سازمان بهزیستی در ارتباط با خودکشی است. طبق گزارش سالانه این سازمان، ۵ تا ۶هزار نفر در سال از خدمات اورژانس اجتماعی بهره میگیرند. باید امکان بهرهمندی از این خدمات بهصورت فراگیر فراهم شود تا بتوان مدعی بود که در این زمینه به قدر کافی مؤثر بودهایم. در حال حاضر گروه سنی غالب در کشور که اقدام بهخودکشی میکنند، گروه سنی ۱۵تا ۲۹سال است که متأسفانه با تغییری محسوس، شاهد افزایش خودکشی در میان گروه سنی سالمندان نیز هستیم.
راههای پیشگیری از خودکشی
زندگی فراز و فرودهای فراوان دارد، فراز و فرودهایی که برای گذر از هر یک از آنها بهمعنا، هدف یا انگیزهای نیاز است. معنا و هدف در زندگی به مثابه سپری در برابر افکار شوم و پلید خودکشیاست که در سر میپیچد. سپرهای خود را با فکر انتخاب کنید.
افسردگی، پایه اقدام بهخودکشی است. یک بیماری بدون چهره و نشانه که شما میتوانید با کمی همصحبتی با فرد افسرده، پی به آن ببرید. در این مرحله بهترین واکنش، معرفی فرد به مراکز و افراد متخصص در حوزه سلامت و بهداشت روان است.
اصول همصحبتی با فردی که افکار خودکشی دارد به قرار زیر است: مهربان، جدی و مصمم باشید. آرام سخن بگویید. قضاوت و نصیحت نکنید. بیشتر گوش کنید. با او اشک بریزید. سرزنش نکنید و از کلمات امیدبخش استفاده کنید.
اگر فکر میکنید یکی از دوستان یا اعضای خانواده دچار افکار خودکشی است میتوانید با اشاره به خاطرات مشترک و خوش به او یادآوری کنید که برایتان قابل اهمیت است و دلایل ناراحتیاش را پیگیری میکنید تا زمانی که بهبود کامل یابد.
تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی یکی از مؤثرترین شیوههای پیشگیری از اقدام بهخودکشی محسوب میشود. دورهمی و مهمانیهای ساده برگزار کنید تا اوقات فراغتتان به بهترین شکل ممکن، ساماندهی شود.
لیستی از کارهای مورد علاقه خود و نزدیکانتان تهیه کنید تا در اسرع وقت و در کنار هم به آنها بپردازید. از استرس و مصرف انواع موادمخدر بپرهیزید. در ازای آنها، شادی و بهانه برای مهربانی و خنده را جایگزین کنید. با خود تکرار کنید: من همین یکبار فرصت زندگی دارم.