خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: گزارشهایی مبنی بر قدمگذاشتن عربستان در مسیر عادیسازی با رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر منتشر شده است. در این میان عدهای توافق برقراری روابط دیپلماتیک میان ریاض و تلآویو را قطعی دانسته و معتقدند بهزودی این موضوع علنی خواهد شد. واقعیت ماجرا اما چندان ساده نیست و محمد بن سلمان و نتانیاهو راه درازی برای رسیدن به توافقی احتمالی در پیش دارند. عربستان باوجودآنکه انعطاف قابلتوجهی را در مواضع خود آشکار ساخته؛ اما به نظر میرسد همچنان قادر به پذیرش توافقی مشابه با پیمان آبراهام نیست.
شروط عربستان برای عادیسازی روابط
در سالهای اولیه قرن جدید در اجلاس سران اتحادیه عرب در بیروت ابتکار صلحی تحت عنوان ابتکار صلح عربی با اکثریت آراء به تصویب رسید که بر اساس آن کشورهای عربی در صورتی رژیم صهیونیستی را به رسمیت میشناختند که تلآویو از سرزمینهای عربی اشغال شده از جنگ ۱۹۶۷ عقبنشینی کند، سازوکاری برای بازگشت پناهندگان فلسطینی فراهم کند و دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی را به رسمیت بشناسد.
این شرایط البته هیچگاه محقق نشد؛ اما آنچه امروز مواضع سرسخت عربستان را تا حدودی منعطف کرده، از یک سو زمامداری بن سلمان و تفکرات کمتر سنتی وی نسبت به ملک سلمان و از سوی دیگر تغییر مناسبات منطقهای است. سیاست عربستان در قبال فلسطین این روزها توسط محمد بن سلمان، ولیعهد جوان خاندان آل سعود تعیین میشود و دور از انتظار نیست که عادیسازی روابط با تلآویو که در تفکر ملک سلمان بدون تحقق شرایط ذکر شده در ابتکار صلح عربی خط قرمزی آشکار بود حالا به موضوعی قابلمذاکره تبدیل شده باشد. اکنون مقامات عربستان معتقدند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به نفع منطقه است؛ اما همچنان بیان میکنند که این اتفاق بدون درنظرگرفتن مسئلة فلسطین و راهحل دو کشوری نخواهد افتاد.
عربستان بهویژه در دو سال اخیر به دنبال حل پروندههای منطقهای خود بوده بهگونهای که اختلافات خود با دیگر کشورها را حل کند و از این طریق امنیت خود را تأمین نماید، امنیتی که بن سلمان تصور میکرد با کمرنگشدن روابط عربستان و آمریکا مورد تهدید قرار میگیرد.
اکنون ریاض اهمیت توافق عادیسازی خود با رژیم صهیونیستی را برای آمریکا درک کرده و به دنبال آن است تا حمایت مورد انتظارش را در ازای پذیرش توافق از آمریکا دریافت کند، امری که هم در آمریکا و هم در کابینه نتانیاهو مخالفان جدی دارد. شروط جدید عربستان برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی شامل این موارد است؛
۱-آمریکا با ایجاد تأسیسات غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان موافقت کند.
۲-روابط نظامی با آمریکا افزایش یابد و عربستان امکان خرید اف ۳۵ از ایالات متحده را به دست آورد.
۳-روابط اقتصادی و تجاری با آمریکا توسعه یابد.
۴-آمریکا به انتقادات خود از عربستان بهویژه در زمینه حقوق بشر و به طور خاص در مسئله جمال خاشقچی پایان دهد.
فارغ از محتمل یا غیرمحتمل بودن پذیرش این شروط توسط آمریکا، مسئلة مهم مذاکره عربستان بر سر عادیسازی است، به عبارتی ریاض با اصل توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی مخالفتی ندارد؛ بلکه برای شروط این توافق در حال مذاکره است. چنین رویکردی از عربستان در راستای سیاست موازنه سازی این کشور قابلتبیین است. مقامات ریاض پس از عادیسازی روابط خود با جمهوری اسلامی ایران اکنون برای برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی، رقیب منطقهای ایران نیز چراغسبز نشان دادهاند تا بدینوسیله در سیاست منطقهای خود موازنه ایجاد کنند.
آمریکا به دنبال چیست؟
زمانی که جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد در یکی از نخستین سخنرانیهای خود از مجازات عربستان به دلیل نقض حقوق بشر خبر داد و در ماههای نخست زمامداری خود نیز به محمد بن سلمان ثابت کرد که آمریکای دموکراتها حامی بی قید و شرط وی نخواهد بود.
اکنون اما بایدن میداند نمیتواند بدون درنظرگرفتن پیامدهای جدی، عربستان را از خود دور کند؛ عربستان هم در معادلات منطقهای و هم در بازار نفت کشوری تأثیرگذار است، ازاینگذشته ریاض امروزه شرکای خود را متنوع کرده و از چین و روسیه گرفته تا همسایگان خود مانند ایران و سوریه، همه را به همپیمانان خود بدل ساخته؛ لذا دیگر تحتفشار قراردادن این کشور مانند گذشته ممکن نیست.
لذا بایدن در اواخر دوره نخست ریاستجمهوری خود تصمیم گفته تا مجدداً عربستان را به جمع کشورهای نزدیک خود بازگرداند این امر بیش از هر چیز در راستای جلوگیری از برقراری نظم چینی در منطقه است. زمانی که آمریکا در حال کاهش حمایت خود از عربستان بود، ریاض و تهران با میانجیگری چین روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند، مقامات کاخ سفید برای پیشگیری از تکرار چنین رویدادی در تلاشاند تا همزمان با افزایش مجدد نقشآفرینی خود در منطقه از تأثیرات حضور چین بکاهند.
توافق عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی برای بایدن در انتخابات پیش رو نیز امتیاز بزرگی محسوب میشود؛ لذا آمریکا در ازای همکاری عربستان به این کشور قول حمایتهای نظامی و نیز حمایت از برنامه هستهای غیرنظامی عربستان را داده است. هر چند عربستان پیشازاین با چین، روسیه، فرانسه و کره جنوبی تفاهمنامه همکاری در زمینه انرژی هستهای غیرنظامی امضا کرده و به نظر میرسد آمریکا باید امتیازات بیشتری برای جلب نظر مقامات ریاض پیشنهاد کند.
ایالات متحده در حمایت از انرژی هستهای عربستان به دنبال نیل به این هدف است که برنامه هستهای این کشور از ابتدا برنامهای آمریکایی و کنترل شده باشد، عربستان نیز تنها به حمایت هستهای بسنده نکرده و خواستار آن است که بهعنوانمثال شریک دفاعی اصلی خارج از ناتوی ایالات متحده باشد، امری که موافقت سنای آمریکا با آن بعید به نظر میرسد.
آیا نتانیاهو قادر به عملیکردن توافق عادیسازی با عربستان است؟
از زمان روی کار آمدن مجدد نتانیاهو وی دو هدف اساسی برای سیاست خارجی خود تعریف کرد؛ نخست آنکه از دستیابی ایران به سلاح هستهای پیشگیری کند و دوم عادیسازی روابط با عربستان سعودی. نتانیاهو معتقد است عربستان تأثیرگذارترین کشور هم در جهان عرب و هم در جهان اسلام محسوب شده و درصورتیکه آل سعود رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد موج عادیسازی روابط با دیگر کشورهای عربی و مسلمان با سهولت انجام خواهد گرفت.
با اینحال از زمان بهقدرترسیدن نتانیاهو، دولت وی درگیر تنشهای داخلی مربوط به اصلاحات قضایی شد، تحولات منطقه اما راکد نماند و در زمانی که دولت نتانیاهو در حال رسیدگی به اعتراضات داخلی در کشور خود بود، روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان ازسرگرفته شد و دولت سوریه نیز مناسبات خود را با کشورهای عربی منطقه مجدداً آغاز کرد، در واقع گرفتار شدن با وقایع داخلی به بهای عقب ماندن از تحولات منطقه برای رژیم صهیونیستی بود.
در حال حاضر نیز احزاب راست افراطی در این کشور به دنبال گسترش شهرکهای یهودینشین و اعمال فشار بیشتر بر تشکیلات خودگردان فلسطین هستند و تمرکز مفرط بر این موضوع مانع پیشبرد سیاست منطقهای خواهد شد. نتانیاهو تنها در صورتی قادر به عملکردن به پیمان خود مبنی بر عادیسازی روابط با عربستان است که بتواند میان سیاست داخلی و سیاست خارجی خود تعادل مطلوبی برقرار کند.
فرجام کلام
از دید بسیاری از تحلیلگران و حتی از نگاه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، مسیر دستیابی به توافق عادیسازی مسیری طولانی و دشوار خواهد بود، از یک سو عربستان حمایت خود از فلسطین را متوقف نکرده و بهتازگی یورش نیروهای صهیونیستی به اردوگاه جنین را محکوم کرده و از سوی دیگر راستگراهای رژیم صهیونیستی مخالف حمایت آمریکا از برنامه هستهای عربستان هستند، آنها معتقدند عربستان ممکن است در پوشش برنامه هستهای غیرنظامی اقدام به ساخت سلاح اتمی کند و اگر چنین امری لازمة توافق عادیسازی با ریاض است، دولت بهتر است از توافق چشمپوشی کند. در چنین شرایطی سادهانگارانه است که توافق عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو را رویدادی قریبالوقوع بدانیم.
*هدی یوسفی،کارشناس مسائل خلیجفارس