آسیبهای فضایمجازی هر روز شدت و عدت بیشتری پیدا میکند و مدتها است زنگِ خطر را برای سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان اصلی حوزه رسانه و فرهنگ به صدا درآورده است. خصوصاً در زمانهای که آسیبهای این فضا، کودک و نوجوان و زن و مرد نمیشناسد و گریبانِ خانوادههای ایرانی را گرفته است.
احمد آذرسا مدیرکل توسعه شبکه تنظیمگران اجتماعی سازمان تنظیم مقررات صوت و فراگیر صدا و سیما به سؤالاتی در این باره پاسخ داده که در ادامه میخوانید:
* با گسترش اینترنت و رشد تکنولوژی در جامعه امروزی، فضای مجازی به امری مهم و فراگیر در بین اقشار مختلف بدل شده است و یکی از اصلیترین دغدغههای افراد در حوزههای مختلف به شمار میرود؛ به گونهای که میتوان گفت جزیی جدایی ناپذیر در زندگی است، از نظر شما فضای مجازی چه نقشی در زندگی امروز ما ایفا میکند؟
امروز فضای مجازی به جزء لاینفکی از زندگی تبدیل شده است و شیوع ویروس کرونا هم به این شرایط کمک کرد تا بسیاری از اتفاقات در بستر فضای مجازی رخ دهد. همه اقشار جامعه در جغرافیای مختلف درگیر فضای مجازی بوده و این فضا بستر مهمی را برای کسب درآمد و مباحث اقتصادی فراهم کرده است؛ همین امر سبب شد تا نتوانیم به سادگی از کنار آن بگذریم. به واقع فضای مجازی بخشی از دنیا واقعی این روزهای ما شده است. در طول تاریخ، بشر با مزایا و آسیب های هر نوع نوآوری که ابداع و اختراع شد روبهرو بوده است، بنابراین چنین نیست که در آینده نوع و فرهنگ زندگی همان باشد که در گذشته بود.
ضمن اینکه آگاهی نداشتن از فضای مجازی منجر به بروز رفتار هیجانی و آسیب به خود و دیگران میشود. از این رو مراوده و انتخاب ما برای حضور در این فضای نکته حائز اهمیتی است که باید به آن آگاهی پیدا کنیم.
در برخی موارد از رفتارها در مدت کوتاه و پیش از اینکه نتیجه آن بروز پیدا کند حتی به عنوان موفقیت تلقی میشود اما بعد از مدتی مشخص میشود که این رفتار آسیب بوده است؛ همانند رفتارهایی که این روزها از بسیاری از بلاگرها و اینفلوئنسرها شاهدیم که آسیب هایی را در حوزههای مختلف اقتصادی، روحی و اخلاقی برجای گذاشته و سبب شده یک فضای افسارگسیخته غیرفرهنگی در این فضا بروز یابد.
در جامعه شناسی دورهای در اقتصاد و هنر به عنوان دوره "فوردیستی" نامگذاری شده است که من نام آن را "دوره پایداری" می گذارم. نام این دوره به دلیل نگاهی که هنری فورد صاحب کارخانه اتومبیلسازی فورد در مورد تولید محصولات مقاوم و با طول عمر بالا داشت، گذاشته شده است. ماشینهای فورد ماشینهای بسیار مقاومی بودند و مردم در این دوره به دنبال خرید اجناس مقاوم بودند اما از این دوره که عبور کنیم با امروزه مفهومی به نام "خلق در لحظه" روبهرو میشویم که به این دوره "سافورد" میگویند چه در تولید خودرو و چه پوشاک که به آن ها fast fashion گفته میشود. در این دوره ما به تولید زیاد و متنوع و با عمر کوتاه رو آوردهایم. دقیقا نگاهی که در تولید محتوا هم به وجود آمده است و پلتفرم های انتشار محتوا ما را حریص کردهاند و مدام به دنبال محتواهای تازه و نوییم.
* گمان نمیکنید مقایسه کردن خودرو با فرهنگ چندان متناسب نباشد؟ اینها دو مقوله جدا از یکدیگر بوده و وجه اشتراکی با هم ندارند.
همه این موارد بر یکدیگر اثرگذارند و اگر نخواهیم باور کنیم، عقب میمانیم، به واقع همه اینها به صنعت تبدیل شده و با این چیزهاست که چرخ اقتصاد میچرخد. نمیشود مرز عمیقی بین آنها قائل شد همان گونه که وقتی شرایط اقتصادی خراب میشود کیفیت و کمیت محصولات فرهنگی افت میکند و بزه و جرم افزایش مییابد و معضلات اجتماعی بیشتر میشوند. این موارد نشان دهنده ارتباط تناتنگ بین آنها بوده و به واقع زندگی تلفیقی از اینها است.
* در کشور ما شرایط چگونه است؟ جامعه ما چه مقدار درگیر این مسائل است؟
کشور ما کشوری جوان است و چنین آسیبهایی به وفور دیده میشود و این مسائل پررنگ است؛ بستر بسیاری از اتفاقات ناگواری که طی چند سال اخیر در کشور رخ داد فضای مجازی بوده است. از کشته شدن دختری توسط پدرش به دلیل منتشر شدن عکس او با یک پسر در فضای مجازی گرفته تا لایو یک بلاگر جنسی با پسر 14 ساله و صحبتهای ناخوشایند بین این دو کاربر تا موضوعات سیاسی و اقتصادی. علت این آسیبها این است که ما نمیدانیم و نیاموختهایم که چگونه در فضای مجازی حضور داشته باشیم و فعالیت کنیم؛ به عنوان مثال نمیدانیم باید با هویت حقیقی خود در این فضا حاضر شویم یا هویت مجازی، یا چرا بسیاری از رفتارهای زشت و زننده در فضای واقعی، در فضای مجازی چنین جلوه نمیکند یا برعکس.
در این زمینه خلأیی که مشاهده میشود این است که وقتی آسیبی در فضای مجازی رخ داد کاربران آسیب دیده و حتی خانواده آنها چگونه باید با این آسیبها مواجه شوند، چه باید بکنند و... در وهله اول باید کاربران آموزش ببینند تا گرفتار رفتارهای هیجانی در فضای مجازی نشوند. پس از آن اگر کسی در این فضا آسیب دید باید سازمان، نهاد یا مرکزی وجود داشته باشد که از فرد آسیب دیده مراقبت کند یا به او آموزش دهد تا ادامه زندگی او قابل تحمل شود.
در مسائل اجتماعی مثل اعتیاد، مشکلات خانوادگی و زناشویی، اورژانس اجتماعی و کلینیکهایی داریم اما در مورد فضای مجازی و آسیب های آن، که بخش زیادی از زندگی ما در آن شکل میگیرد، راه حلی اندیشیده نشده است؛ درواقع آسیبهای اجتماعی فضای مجازی متولی ندارد و تنها از جنبه ارتکاب جرم اقداماتی انجام میشود.
چالشهایی این روزها در فضای مجازی گذاشته میشود، مثل اینکه برای مادر خود موزیک هجوی که داری کلمات رکیک است پخش کنید و واکنش او را ثبت کرده و نشر دهید. به واقع اینها چه تبعاتی خواهد داشت؟ آیا ما در جراید میتوانیم افراد را به هرکاری دعوت کنیم؟ شاید در گذشتهها چنین بود اما امروز قواعدی برای این وجود دارد. از این رو ضروری است که نهادهای قانونگذار برای حل این مسئله قوانین خوبی را تنظیم کنند و نهادهای فرهنگی و مردم نهاد هم باید پا به میدان بگذارند تا به آسیب دیدگان از فضای مجازی کمک شود.
* راه حل شما برای حل این مسائل این است که دولتها باید به این حوزه ورود پیدا کرده و قواعد فراگیرتری اعمال کنند؟
یکی از راه حلها از سوی نهادهای قانونگذار است اما این قواعد را نباید صرفاً سانسور یا مقابله با آزادی بیان در نظر بگیریم. مثل اینکه کسی حق ندارد در خیابان عکسی از خانواده شما را دست به دست کند، کسی حق ندارد عکس شما را بدون اجازه و اطلاع شما در فضای مجازی منتشر کند. مثل اینکه مذموم است که کودکی را در سر یک چهار راه به فال فروشی مجبور کنیم و البته آزار کودکان برای جمع کردن لایک هم مذموم و غیرقانونی است.
اما بخشی از این خلأ را می توان با ورود سازمانهای مردم نهاد مرتفع کرد؛ هم به لحاظ پیشگیری هم به لحاظ اقدامات بعد از بروز یک آسیب. اتفاقاً اینجور مواقع مؤثرتر هم هست زیرا سازمانهای مردم نهاد برخاسته از خود مردماند و هم در قانونگذاریها میتوانند مؤثر باشند و پیشنهادهای خوبی ارائه دهند و هم در حل مشکلات و آگاهی رساندن مؤثرند زیرا غیرانتفاعیاند و از سر دغدغه ورود پیدا میکنند و این وابسته نبودن سازمان های مردم نهاد به سازمان یا ارگانی بسیار مؤثر است.
به عبارت دیگر در کنار اهمیت قانونگذاری در این زمینه، افراد فرهیخته و سازمان های مردم نهاد و دغدغهمندان، که برخاسته از خود مردماند، باید وارد گود شوند و برای کاهش این آسیبها آستین همت بالا بزنند. ما در ساترا هم به عنوان نهادی که یکی از اصلیترین وظایفش حمایت از کاربران است هر آنچه بتوانیم در این جهت از سازمان های مردم نهاد و دغدغه مندان حمایت می کنیم و دست آنها را برای همکاری در بهبود وضع موجود به گرمی میفشاریم.