امروز با علی اکبر لطیفیان : مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟ ای علمدار حرم مثل معما شده ‌ای

عصر ایران پنج شنبه 05 مرداد 1402 - 00:36
سلام بر بزرگمرد ادب و ایثار ، علمدار حرم ، حضرت ابوالفضل العباس (ع)

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای

آب از هیبت عباسی تو می‌لرزد
بی عصا آمده‌ای حضرت موسی شده‌ای

به سجود آمده‌ای یا که عمودت زده ‌اند
یا خجالت زده‌ای وه که چه زیبا شده ‌ای

یا اخا گفتی و ناگه کمرم درد گرفت
کمر خم شده را غرق تماشا شده ‌ای

منم و داغ تو و این کمر بشکسته
توئی و ضربه‌ای و فرق ز هم وا شده‌ ای

سعی بسیار مکن تا که ز جا برخیزی
کمی هم فکر خودت باش ببین تا شده ‌ای

مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حرم مثل معما شده ‌ای

مادرت آمده یا مادر من آمده است
با چنین حال به پای چه کسی پا شده ‌ای

تو و آن قد رشیدی که پر از طوبی بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ‌ای

 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.