به گزارش همشهری آنلاین علی شجاعی هافبک سابق پرسپولیس که با این تیم قهرمانی لیگ برتر را تجربه کرده و گل صعود به فینال آسیا را زده بود، بعد از ترک اردوی تراکتور بخشی از ماجراهای ۷۲ ساعت حضور در این تیم را شرح میدهد.
* علاقه قلبیام ادامه کار با نساجی بود
از همینجا از آقای مهدی رحمتی تشکر میکنم که به من لطف داشتند؛ یکبار از طرف باشگاه اعلام شد که برای مذاکره و تمدید بروم و یکبار هم بعد از آن دو روز مستقیما با هم در تماس بودیم و ارتباط داشتیم و گفتگو کردیم. واقعا از ته دل دوست داشتم در نساجی باشم و با آقای مهدی رحمتی کار کنم اما به خاطر اتفاقاتی که پارسال در آن تیم برایم رخ داد و بسیار اذیت شدم و مورد توهین قرار گرفتم، تصمیم به جدایی گرفتم، وگرنه علاقه قلبی خودم این بود که در این تیم ادامه بدهم و با آقای رحمتی کار کنم. با وجود پیشنهادی که برای تمدید به من دادند، نظرم منفی بود و به خاطر این اتفاقاتی که سال قبل رخ داد، از این تیم جدا شوم.
* گفتند آقای خمس تو را برای دفاع چپ میخواهد
پیشنهادات خیلی خوبی به دست من رسید و مورد ارزیابی قرارشان دادم. حتی از خارج از کشور پیشنهاد داشتم و دو پیشنهاد جدی هم از کشور کرواسی و یونان داشتم که یکباره با من از طرف باشگاه با من تماس گرفتند و گفتند آقای خمس نیاز به دفاع چپ دارد و در آن پست احساس کمبود میکند و فیلم شما را مورد بررسی قرار دادند و پسندیدند؛ برای عقد قرارداد به باشگاه بیایید. وقتی پیشنهاد تراکتور به دست من رسید، از لحاظ کیفیتی و تیمی احساس کردم تراکتور گزینه بهتری نسبت به سایر پیشنهاداتم است.
فکر میکردم تراکتور مدعی قهرمانی میشود
از طرفی تراکتور هم امسال در حال بستن تیم خوبی بود و فکر میکردم امسال سال خوبی خواهد شد. وقتی این پیشنهاد به دستم رسید، بلافاصله روز بعد پای مذاکره نشستیم و پس فردا عقد قرارداد شد. عقل سالم من میگفت تیمی را که امسال میتواند مدعی قهرمانی باشد، به پیشنهاداتی که در اروپا داشتم ترجیح بدهم و این باعث شد زمانی که با من تماس گرفتند، وارد مذاکره شوم و دو روز بعد به توافق برسیم و امضا کنیم. بعد از آن داستان من شروع شد.
خسته راه بودم اما برای تراکتور بازی کردم
فصل که تمام شد، من ۱۵-۲۰ روز استراحت داشتم و از لحاظ بدنی پایین بودم و فکر میکنم خود تراکتور هم از پنجم کارش را شروع کرده بودم و من قرار بود از هجدهم به اردوی ترکیه اضافه شود. حرفهای زیادی برای گفتن هست و جالب است بدانید که من حدودا هجدهم- نوزدهم به ترکیه رسیدم و بیستم در بازی یک دوستانه مورد استفاده قرار گرفتم. در واقع با وجود شرایطی که من از نظر بدنی داشتم و از طرفی خستگی راه، من را در ترکیب قرار دادند و بازی کردم و و حتی نگذاشتند دو جلسه با بدنساز تیم تمرین کنم و بالا بیایم و چنین شرایطی را برایم ایجاد کردند.
* در بازی دوستانه وینگر بازی کردم
یکی دو روز بعد از آن بازی، با وجود اینکه صحبت کرده بودند که به عنوان دفاع چپ جذب شوم در بازی دوستانه به عنوان وینگر بازی کردم و حتی به گوشم رسید که خود آقای خمس پست من را نمیدانسته که دفاع چپ هستم و فکر میکردند فقط میتوانم وینگر بازی کنم و حتی به خود آقای خمس اطلاعات صد درصدی نداده بودند که این بازیکن دفاع چپ است. این اتفاقات باعث سردرگمی و تعجب بسیار من شد که چطور میشود به من اعلام میکنند مربی بازیهای تو را دیده و برای پست دفاع چپ تو را میخواهد اما در بازی دوستانه در پست وینگر به من بازی میدهد.
* تا چند روز بعد تصمیم میگیرم
من فسخ قراردادم را از تراکتور گرفتم و دیگر قراردادی با این باشگاه ندارم. من پیشنهاد یونان را همچنان دارم و در حال بررسی هستم و چند پیشنهاد هم از ایران دارم و در حال ارزیابی هستم تا ببینم این بار چه تصمیمی خواهم گرفت که دیگر اشتباه نکنم و از شرایط سختی که الان دارم، بیرون بیایم.
* متاسفم که در موردم دروغ نوشتند
برای من بسیار تاسف آور بود که در این بین دروغهای زیادی هم علیه من منتشر شد. در حالی که همیشه بازیکنی بی حاشیه بودم، سعی کردم به رسانهها احترام بگذارم، با هواداران تیمهای رقیب هم محترمانه برخورد کنم اما متاسفانه حجم دروغهایی که دربارهام نوشتند بسیار زیاد بود و فقط این را میگویم که واقعا قلبم شکست و از آنها نمیگذرم.