به گزارش ورزش سه، یک ماه پس از عقد قرارداد با جواد نکونام و در شرایطی که باشگاه استقلال دست به تغییر مدیرعامل خود زده است، نابسامانی مالی در این باشگاه به حد بیسابقهای رسیده و بازیکنان تمرین امروز را در اعتراض به مسائل مالی تعطیل کردهاند.
این اتفاق در شرایطی است که کوچکترین سیگنالی از بهبود اوضاع وجود ندارد و مطالبات سال گذشته بازیکنان و همچنین مبالغی که باید برای خرید ستارههای جدید در صندوق باشگاه باشد، وجود خارجی ندارد. ضمن اینکه امور جاری باشگاه نیز با توجه به بسته شدن حساب باشگاه استقلال به سختی پیش میرود.
این سیاهچالهای بزرگ در این باشگاه پرطرفدار دولتی است که بازیکنان باتجربهاش دیروز در مصاحبههای مختلف درباره آن صحبت کردند؛ از جمله ارسلان مطهری که با استفاده چندباره از عبارت "اوضاع خیط" سعی کرد تصویری واضح از شرایط کنونی آبیپوشان را به نمایش بگذارد.
البته مسائل مالی مربوط به باشگاه استقلال، موضوع جدیدی در فوتبال ایران نیست اما آنچه که آنها در این فصل درگیرش هستند، چیزی است که قبلا در برخی از باشگاههای خصوصی ورشکسته یا دولتیهایی که نهاد تصمیمگیر دست از آنها میشست، به چشم دیده بودیم؛ شمایی از یک ورشکستگی کامل و نبود پول و البته فقدان برنامهای برای آینده تحت تاثیر اتفاقات روز.
همه اینها در فاصله دو هفته تا آغاز رقابتهای لیگ برتر، استقلال را تبدیل به یک تیم عجیب در رقابتهای این فصل فوتبال ایران کرده است؛ تیمی که نارضایتی در آن حرف اول را میزند و احتمالا از مربی و بازیکن و احتمالا مدیر باشگاه، هیچکس از شرایط راضی نیست. آنها برای بهبود شرایط و آغاز کار در یک وضعیت استاندارد به یک نقدینگی گزاف نیاز دارند که در حال حاضر شرایط اقتصادی کشور هم طوری نیست که بشود از جایی کمک قابل توجهی گرفت و کار را روی غلتک انداخت. بنابراین علی خطیر که هر روز با چهرهای گرفته از دفتر خود خارج شده و باید به سوالات هواداران نگران استقلال پاسخ بدهد نیز در باتلاقی گرفتار شده که شاید در روز اول حضور در استقلال تصورش را نمیکرد.
آنچنان که مشخص است در رقابتهای لیگ برتر امسال، هیچ باشگاه دیگری در شرایط استقلال قرار ندارد و ۱۵ تیم دیگری که در لیگ ایران حضور دارند، به فراخور ظرفیت و توقع هواداران و جایگاه خود، کارهایشان را کرده و تیمشان را آماده رقابتهای لیگ برتر میکنند اما استقلال در چم و خم اولیهای گرفتار است که باعث نگرانی هوادارانی دست که ناباورانه اوضاع را زیر نظر دارند.
اعتصاب بازیکنان، آن هم در تمرینات پیشفصل، چیزی نیست که چندان در فوتبال ایران سابقه داشته باشد، به خصوص که غالبا تیمهای مختلف فوتبال در ایران در این اوقات سعی میکنند با وعده یا با هزینه کردن درصدی از قراردادها، روال را به سمت آینده پیش ببرند و در انتظار معجزه مالی بمانند اما استقلال حتی از این موهبت برخوردار نیست که بتواند با وعده یا پرداخت درصدی از قراردادها، لبخند رضایت را به لب بازیکنانش بیاورد و دل آنها را نسبت به آینده اقلا کمی قرص کند؛ چیزهایی که باعث میشود کابوسی شبیه به تعطيلی در انتظار آبیها و تیمشان باشد.
البته که روال کاری در استقلال و باشگاه ادامه خواهد داشت اما حقیقت امر این است که هیچکس دل و دماغ دل دادن به تمرینات و حضور در تمرینات سخت بدنسازی و بهبود شرایط کیفی تیم را ندارد؛ چیزی که میشد نتیجهاش را در نمایش نیمه دوم استقلال در بازی روز گذشته مقابل آلومینیوم هم دید که چندین هوادار حاضر در ورزشگاه دستگردی را متعجب و آنها را از آینده نگران ساخت.
در حال حاضر مسئله اصلی، نبود راهحلی سریع برای رفع مشکلات است. هیچکس نمیداند که استقلال چطور قصد دارد مبلغی را برای پرداخت بدهیها و پیشپرداخت فصل آینده جور کند تا اعضای اداری و اجرایی و همچنین بازیکنان کارشان را از سر بگیرند؛ صندوق استقلال تهی است و گاوصندوقی که باید پر از اوراق بهادار باشد، در خلا خاک میخورد.
به نظر میرسد برای استقلال راهحل چندانی روی میز باقی نمانده باشد؛ یکی امانه و دریافت کمک هواداری که قبلا هرگز از آن استقبال نشده و دیگری پیدا شدن ناگهانی فردی که حاضر باشد مبلغی گزاف را برای تغییر ناگهانی شرایط به باشگاه هدیه کند، شاید هم داوطلب شدن یک نهاد اقتصادی برای پرداخت وجه به عنوان قرض تا استقلال از این پیچ عبور کند و در آینده پس از رسیدن به یک درآمد پایدار این مبالغ را برگرداند؛ همه اینها در حال حاضر راهحلهای دور از دسترسی هستند و علی خطیر هم هیچ کمک خاصی از سوی هیچ نهادی دریافت نکرده است، چرا که شرایط اقتصادی کلی نیز طوری نیست که بشود فعلا انتظار چنین گشایش بزرگی را داشت.
برای پایان دادن به این مطلب باید یک سوال عمومی را متوجه افرادی کرد که اداره و مسئولیت باشگاه را در اختیار دارند؛ افرادی که مهمترین آنها حمید سجادی است که خود در آستانه ترک صندلی پرسروصدای خود در وزارت ورزش است. چیزی که به مشکلات استقلال اضافه کرده و باید در انتظار بود تا نتیجه تغییرات آتی را در اداره باشگاه استقلال مشاهده کرد؛ اگرچه وزارت ورزش آنقدرها هم نهاد قدرتمندی نیست که بتواند تحول خاصی را برای استقلال ایجاد کند.
پس چه باید کرد؟ این سوال امروز هیچ جواب روشنی ندارد. اگرچه میشود آن را ساعتها به بحث گذاشته و به راهحلهایی هم رسید اما در اجرا، نتیجه همین چیزی است که میبینیم؛ تعطیلی تمرینات پیشفصل در سالی که تیم استقلال توان خرید بازیکنان جدید و تکمیل کردن کادر نیروی انسانیاش را ندارد.