شمال نیوز: سایت حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین در مطلبی به چگونگی انتخاب وزرا و افراد پیشنهاد شده و چگونگی آن پرداخته است که در این مطلب آمده است: روحانی که رئیسجمهور شد از مقر مرکز تحقیقات استراتژیک در خیابان نیاوران تهران رجال و جناحهای سیاسی را به حضور میپذیرفت. دو جناح راست و چپ با او در همینجا اولین دیدارها را در مقام رئیسجمهور انجام دادند: ابتدا چند تن از سران اصلاحطلبان مانند غلامحسین کرباسچی، محمدعلی نجفی، محمدرضا خاتمی و سپس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، از جمله حبیبالله عسگراولادی، اسدالله بادامچیان و مصطفی میرسلیم.
روحانی در همین مشورتها انتخاب کابینه را آغاز کرد، اما نمیخواست به هیچ حزب و جناحی قول بدهد. حضرت آیتالله خامنهای به رئیسجمهور گفتند من هیچ فردی را به شما معرفی نمیکنم و آیتالله هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فهرستی از افراد را به حسن روحانی پیشنهاد کرد. در این مطلب آمده است: حسن روحانی به علیاکبر ناطقنوری پیشنهاد کرد که وزیر کشور بشود. ناطقنوری که قبلا در آغاز دهه ۶۰ وزیر کشور دولت اول میرحسین موسوی بود به روحانی گفت حوصله چانهزنی با نمایندگان مجلس را ندارم و وزارت را قبول نکرد، اما پذیرفت مشاور عالی رئیسجمهور باشد. اما در آخرین لحظه اعلام کرد که دست نگه داشته شود و تا پایان دولت هیچ مقام رسمی حتی دبیری شورای عالی امنیت ملی را نپذیرفت.
فرد جایگزین او در وزارت کشور عبدالرضا رحمانیفضلی شد. نماینده سابق مجلس که روحانی میگوید از همان مجلس در فراکسیون عقلا «با او رفیق بودیم.» البته اصلاحطلبان پیشنهاد داشتند که اسحاق جهانگیری یا محمد شریعتمداری وزیر کشور شود. پیشنهادی که جهانگیری خیلی آن را قبول نداشت و روحانی هم به شریعتمداری چنین پیشنهادی نکرد. جهانگیری که در دولت سیدمحمد خاتمی وزیر صنایع بود، فکر میکرد روحانی به او تکرار آن وزارتخانه را پیشنهاد کند، اما روحانی به جهانگیری پیشنهاد غیرمنتظرهای کرد؛ معاونت اول. روحانی اینکه پیشنهاد به جهانگیری محصول مشورت هاشمیرفسنجانی بود را رد میکند. میگوید از قدیم با جهانگیری در مجلس و در فراکسیون عقلا و در کمیسیون برنامه و بودجه آشنا بوده و از تسلط او بر اقتصاد آگاهی داشته است و شاید، چون خود میخواست بیشتر بر روی دیپلماسی و امنیت ملی وقت بگذارد معاون اولش را از میان مدیران اقتصادی انتخاب کرد.
روحانی برخلاف آنچه بعدا اصولگرایان در جریان رای اعتماد مجلس گفتند دولت را به صورت شرکت سهامی اداره نمیکرد. اصولگرایان میگفتند رحمانیفضلی (وزیر کشور) سهمیه علی لاریجانی، عباس آخوندی (وزیر راه و شهرسازی) سهمیه علیاکبر ناطقنوری، محمود حجتی (وزیر کشاورزی) سهمیه عبدالله نوری و اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیسجمهور) سهمیه اکبر هاشمیرفسنجانی است. اما روحانی این سهمیهبندی را قبول ندارد و انتخاب وزیران را انتخاب خودش میداند. او حتی میگوید برخی انتخابها بدون توجه به روابط شخصی و تنها براساس صلاحیتهای فردی بوده است: از جمله معرفی حسن قاضیزادههاشمی بهعنوان وزیر بهداشت که به هیچ جناح سیاسی وابستگی نداشت. یا بیژن زنگنه بهعنوان وزیر نفت که گرچه اصلاحطلب و از نزدیکان میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی بود و حسن روحانی او را در وزارت نفت فردی مقتدر میدانست و تا پایان دولتش هم با وجود همه فشارها از زنگنه که شیخالوزرای جمهوری اسلامی است کوتاه نیامد.
روحانی در انتخاب وزیران از ستادهای رقیب هم سختگیر نبود. علی طیبنیا، عضو ستاد محمدرضا عارف بود، اما وقتی محمدباقر نوبخت او را برای تصدی وزارت اقتصاد و دارایی معرفی کرد، روحانی پذیرفت. طیبنیا از بهترین وزیران کابینه شد وقتی دو سال بعد عارف از کابینه انتقاد کرد نوبخت در پاسخ گفت ما فکر میکردیم آقای طیبنیا بهعنوان نماینده و رابط آقای عارف، اطلاعات و توضیحات را به دکتر عارف میدهد! حرفی که با واکنش عارف و طیبنیا مواجه شد. روحانی حتی حسین دهقان را به وزارت دفاع انتخاب کرد که رئیس بنیاد شهید در دولت سیدمحمد خاتمی و عضو ارشد ستاد محمدباقر قالیباف در جریان انتخابات بود، اما روحانی او را به وزارت دفاع انتخاب کرد.
از پیشنهاد به ولایتی و خرازی تا قالیباف
انتخاب روحانی برای وزارتخارجه از آغاز البته محمدجواد ظریف بود. دیپلمات کارکشتهای که نهتنها چپ نبود بلکه به جناح راست گرایشهایی داشت. روحانی از مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ با ظریف آشنا بود و از همان آغاز به او پیشنهاد کرد نهتنها عهدهدار وزارت امور خارجه شود بلکه مسئولیت پرونده هستهای را هم بر عهده بگیرد. برای شورای عالی امنیت ملی حسن روحانی همانگونه که گفتیم در آغاز به علیاکبر ناطقنوری پیشنهادی دبیری این نهاد را داد. اما با تغییر موقعیت این پیشنهاد به سمت شمخانی رفت.
پس از آنکه محمد فروزنده وزیر اسبق دفاع هم پیشنهاد روحانی را نپذیرفت. روحانی بر انتخاب شمخانی اصرار کرد تا همچون دهقان، شمخانی هم در دولت روحانی احساس مشارکت کنند. روحانی حکم نمایندگی مقام رهبری را برای شورای امنیت ملی هم گرفت و او را بهعنوان دبیر شورایی انتخاب کرد. شاید علیاکبر ولایتی انتظار داشت این مقام به او پیشنهاد شود چرا که نقش خود را در ریاستجمهوری روحانی مهم میدانست. روحانی به رقیبانش هم پیشنهاد کرده بود که وارد دولت او شوند.
او به محمدرضا عارف پیشنهاد کرد وزیر علوم شود و عارف فکر میکرد با انصرافش در پیروزی روحانی نقشی جدی دارد و حداقل باید معاون اول رئیسجمهور شود با عصبانیتی که لهجه یزدیاش را تشدید کرده بود این پیشنهاد را رد کرد و گفت قصد دارد دو سال دیگر نامزد مجلس شود. روحانی به محمدباقر قالیباف هم پیشنهاد کرد معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست شود. قالیباف البته مایل بود و آماده که وزارت کشور را در دولت روحانی عهدهدار شود و حتی یکی از متنفذترین و نزدیکترین افراد به حاکمیت نیز به روحانی پیام مشابهی داده بود که تردیدی نکنید که محمدباقر قالیباف بهترین وزیر کشور برای دولت شماست. روحانی به علیاکبر ولایتی هم پیشنهاد کرد که نماینده ایران در سازمان ملل متحد شود. به کمال خرازی هم پیشنهاد کرد وزیر علوم شود چراکه خرازی قبل از آنکه دیپلمات باشد دانشآموخته علومشناختی بود. اما هیچکدام این پیشنهادها را نپذیرفتند که اگر میپذیرفتند دولت روحانی به دولت وحدت ملی و دولت ژنرالها بدل میشد.