مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، بیان داشت: اینترنت جزء اقلام اساسی سبدهای خانواده است و هرگونه اختلالی در این حوزه می تواند منجر به ایجاد مشکلاتی برای مردم شود. اختلال خودخواسته یا فیلترینگ بحثی است که باید به صورت جداگانه به آن پرداخته شود.
وی افزود: دولت ها در طول 3 دهه اخیر تلاش زیادی کردند تا سرویس اینترنت را در 4 گوشه کشور به مردم عرضه کنند و در این زمینه محدودیت های بسیاری وجود داشت هم به لحاظ محدودیت های جغرافیایی و هم بودجه ای اما علی رغم این محدودیت ها این خدمت همزمان با توسعه اینترنت در جهان در کشور ما نیز در سطح عموم عرضه شد.
این پژوهشگر اجتماعی عنوان کرد: مردم نقد جدی به کیفیت سرویس اینترنت در کشور دارند و نه تنها این سرویس را به صورت مطلوب دریافت نمی کنند بلکه در کنار آن برخی از شبکه های پرکاربرد که گوشه ای از نیازهای مخاطبان را برطرف میکند را نیز دچار فیلترینگ مشاهده می کنند و این منجر به برخی نارضایتی ها در بین مردم شده است.
کیارسی ادامه داد: حاکمیت دغدغه های مختلفی دارد و این دغدغه ها منجر به اعمال فیلترینگ می شود. در وهله اول حاکمیت سعی دارد مردم را محتواهای نامناسب دور کند اما ما اگر به تجربیات سالهای قبل مراجعه کنیم می بینیم که از اوایل دهه 60 تا اواخر دهه 80 تجربیات مختلفی از جمله برخورد با نوار کاست در خودروها، برخورد با دارندگان ویدیو در منزل و همچنین دارندگان دستگاه ماهواره در منزل یا مکان های دیگر رو به رو خواهیم شد که همه این ها نه تنها تجربیاتی شکست خورده محسوب می شوند بلکه هزینه هایی را نیز برای نهادهایی مانند نیروی انتظامی که در عرصه مجری آن بودند تحمیل کرد و این هزینه ها شامل هزینه های مادی و معنوی بود.
وی اضافه کرد: ما باید دلسوزانه به حاکمیت این پیام را بدهیم که اگر در مورد اینترنت نیز قصد دارد برخورد سلبی انجام دهد و دسترسی به آن را از طریق فیلترینگ محدود کند باید تجربیات گذشته مراجعه کند زیرا از این طریق نه تنها نمی توان جلوی جریانات اجتماعی را گرفت بلکه توان جلوگیری از نفوذ تکنولوژی در بین مردم و بسترهای اجتماعی از جمله خانواده را هم نمی تواند بگیرد.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: یکی از ضعف هایی که ما اکنون در کشور با آن مواجه هستیم این است که دانشگاه های ما فارغ التحصیلان بسیاری را به جامعه تحویل داده اند اما مدیرانی که همزمان مجهز به فن، علم و هنر مدیریت باشند بسیار کم است و همین مساله یکی از دلایل عمده برخورد سلبی با اشکال مختلف تکنولوژی به جای مدیریت آن جهت برخورداری هرچه مطلوب تر مردم شده است.
کیارسی یادآور شد: متاسفانه در کشور ما همه امورات به مسائل سیاسی گره خورده است و حتی سمت های تخصصی نیز رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است و ما اکنون شاهد این هستیم که بسیاری از مدیران ما سالهاست در یک سمت ماندگار شده اند، گویی آن سمت مادام العمر متعلق به آن فرد است.
وی گفت: یکی از دلایل عمده مواجهه اینگونه حاکمیت با پدیده های اجتماعی این است که برخی از الگوهای رفتاری که توسط حاکمیت الگویی ضد ارزش تلقی می شد، در بین مردم نه تنها ضد ارزش نبود .
این پژوهشگر شبکه های اجتماعی بیان کرد: دغدغه حاکمیت در مورد اینترنت به دو مساله محتوای نامناسب و محتوای ضد امنیتی برمی گردد و راهکارهای حاکمیت نیز در این مساله کاملا سلبی است شواهد نشان می دهد که راهکار دوم یا سوم نیز در این زمینه وجود ندارد.
کیارسی افزود: اگر نگاهی به نحوه مدیریت اینترنت در کشورهای غربی و حتی شرقی داشته باشیم آنها نیز محدودیت هایی را مطابق با سن افراد و نوع سیاست های خود اعمال می کنند اما آنها این مساله را بعد از تعریف به اتاق فکر ارائه می دهند و از آنها می خواهند تا برای این مساله پاسخ مناسبی ارایه دهند در حالیکه اتاق فکر آنها متشکل از افرادی است که علم حل آن مساله را دارند اما در کشور ما گاها تصمیم گیری در مورد یک مساله به افرادی سپرده می شود که اندک آگاهی نسبت به خود مساله ندارند چه برسد به اینکه آن را برای جامعه ای به بزرگی جامعه ایران حل کنند.
وی اظهار داشت: زمانی که دایره تصمیم گیری حاکمیت محدود شود به یک سری افرادی که از فیلترهای مختلف رد شده اند نمی توان انتظار داشت که بتوانیم به راه حل های مناسب دست پیدا کنیم و زمانی که این افراد برای جامعه تصمیم می گیرند متاسفانه هزینه هایی را بر جامعه و حاکمیت تحمیلی می کنند که جبران آن شاید سخت باشد و این در صورتی است که در کشورهای دیگر به جای تحمیل هزینه، رویکرد آگاهسازی نسبت به سود و زیان این مساله برای مردم شفاف می شود.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: روش های آگاه سازی افکار عمومی به جای اینکه هزینه ای برای دولت ها ایجاد کند با ارائه یک استانداردهای حداقلی از سواد رسانه ای سعی می کند به مخاطبان ابزارهای لازم جهت تمییز و تشخیص محتواهای نامناسب و آسیب زا را از محتواهای مناسب و سودمند به آنها بدهد.
کیارسی تاکید کرد: در سال 1400 نزدیک به 40 هزار میلیارد تومان گردش مالی اقتصادی شبکه اجتماعی اینستاگرام در کشور بود که البته بر سر این آمار اختلاف نظرهایی بین دولت و فعالان بخش خصوصی وجود دارد که این مساله در پاییز 1401 دچار اختلال جدی شد و در دو ماهه اول پاییز سال گذشته نزدیک به 50 درصد کاهش فروش در بستر اینستاگرام داشتیم.
وی اضافه کرد: اینترنت در 6 ماهه دوم سال گذشته به گونه ای پیش رفت که مردم از اوایل دی ماه شروع به خرید فیلترشکن پولی کردند و این هزینه به سبد خانوارهای ایرانی اضافه شد این در حالی بود که محل کسب آنها در اینستاگرام اول تعطیل و در ادامه دچار مانع شد. علاوه بر آن ارتباطات خانواده ها از فاصله های دور قطع شد و همچنین کسب و کارهای خردی که در این بسترها شکل گرفته بود از بین رفت و بسیاری از اتفاقات دیگر که سلسله وار منجر به اتفاقات ناگوار و محدودیت های بسیاری شد.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: تمامی این اقدامات از سوی حاکمیت برای این بود که مساله و مشکل پیش آمده مدیریت و حل شود و اکنون سوال این است که آیا مساله حل شده است یا نه؟ آیا نارضایتی پیش آمده رفع شده است یا به همان شکل باقی مانده؟
کیارسی گفت: در مقطع فعلی باید پرسید که چرا حاکمیت سعی در حل مساله و کاهش شکاف بین خود و مردم نیست و به طور مثال چرا با رفع فیلترینگ سعی ندارد مساله خود با جامعه را حل کند؟
وی افزود: بارهای رهبری انقلاب تاکید داشتند که باید برای حل مسائل فرهنگی راه حل های فرهنگی داشته باشیم و هیچ وقت نگفته اند که باید مساله را به طور کلی پاک کرد و متاسفانه متولیان امر به دلیل عدم بهره مندی از دانش کافی، توانایی عملی کردن منویات رهبری انقلاب را ندارند و اینگونه به کشور آسیب می زنند.
این پژوهشگر اجتماعی بیان داشت: متاسفانه به نظر می رسد عده ای به دنبال التهاب آفرینی و هزینه سازی برای کشور هستند و تصمیماتی را که باید بگیرند را نمی گیرند زیرا الان اغلب مردم به این بسترهای فیلتر شده دسترسی دارند .پس چرا حاکمیت این مساله را به سرعت رفع نمی کند در حالیکه این تصمیم باعث شده است تا مردم بعد از نصب فیلترشکن الان به تمامی محتواهایی که در قبل به آن دسترسی نداشتند، اکنون دسترسی پیدا کرده اند.