این هنرمند یادآوری کرد: اصالت در ماندن و ساختن است. ساختن سخت است و ویران کردن آسان. به همین دلیل فرار از مشکلات ساده و مانند مسکنی است که درمان نمیکند، بلکه موقتا درد را آرام میکند ولی ماندن و تحمل مشکلات و ساختن دشوار است. همچنانکه حافظ و فردوسی ماندند و ساختند و در دوران خودمان هم مردمان منطقه هورامان با وجود تمام سختیها ماندند، آنان طبیعت را ویران نکردند بلکه آن را ساختند. او با توضیح نقش روشنفکر در هر جامعهای افزود: روشنفکر کسی است که در زمان و مکان خود زندگی میکند و به وضعیت جامعه و زمانه خویش کاملا آگاه است. او بحرانهای اجتماع را میبیند و به مردم نیز کمک میکند تا این بحرانها را ببینند. بزرگترین کار یک روشنفکر این است که مردم را برای گذر از این بحرانها یاری کند. صادقی همچنین با اشاره به نقش هنرمند ادامه داد: هنرمند نه پیامبر است و نه ایدئولوگ یا تئوریسین اجتماعی، بلکه کار او روایت صادقانه بحرانهای اجتماع در آثار خویش است. این کارگردان و پژوهشگر تئاتر در پاسخ به پرسشی درباره پایان تراژیک نمایشنامهاش گفت: دیدگاهم درباره هنر و جهان، تراژیک است. معتقدم تماشاگر را باید با یک درد به خانه فرستاد تا تاثیرگذاری درام بیشتر شود.