فردا نوشت: حسن روحانی و نزدیکانش میکوشند تا با تمسک به هر ریسمانی بار دیگر خود را نزد جامعه مطرح کنند. دلیل چیست؟ پر واضح است؛ انتخابات. هرچه به انتخابات نزدیک میشویم، نیروهای حامی دولت قبل با محوریت حزب اعتدال و توسعه سعی میکنند افکار عمومی را به سمت خود جلب کنند. برای تحقق این منظور آنها دو دستور کار مهم را پی گرفتهاند؛ نخست تطهیر دولت یازدهم و دوازدهم و دوم تخریب عملکرد اصولگرایان چه در مجلس و چه در دولت. البته یک راه سومی هم گویا در نظر آنهاست؛ آنکه خود را به لباس مسئولان مورد اعتماد مردم سنجاق کنند. شاهد مثال آنکه اخیرا اخیرا سایت حسن روحانی مدعی شده که روحانی به محمدباقر قالیباف پیشنهاد داده بود که معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست شود اما قالیباف مایل بود که وزارت کشور دولت روحانی را در اخیار بگیرد». این ادعا به سرعت از سوی محمدسعید احدیان، دستیار سیاسی و رسانهای رئیس مجلس رد شد او در اینباره نوشت: «قالیباف در پاسخ به این پیشنهادهای کاری، ضمن تشکر از ایشان، تمام آنها را رد کرده و به ایشان گفته است: حضور من در شهرداری کمک بزرگتری به دولت است».
اما مسئله فقط یک ادعای بیاساس سایت روحانی نیست؛ بلکه اهداف این ادعاهای کذب مهمتر از محتوای آنهاست. در سال جدید محمود واعظی، علیرضا معزی، محمد قوچانی و دیگر نفرات تیم رسانهای روحانی هر هفته جلساتی را با یکدیگر برگزار میکنند تا درباره نحوه ورود به انتخابات تبادل نظر کنند که گویا نتیجه همین جلسات رسانهای چنین خبرسازیهایی است. خود روحانی هم از مدتها پیش جلساتی را با رؤسا و وزاری دولتش برگزار میکرد.
همه اینها نشان میدهد حزب اعتدال و توسعه برنامههای ویژهای برای انتخابات دارد. حتی گفته میشود این حزب میخواهد به صورت مستقل لیست دهد اما برای این منظور با چالشهای مهمی روبهرو است؛ از جمله آنکه بر هیچکس پوشیده نیست که روحانی و نزدیکانش بدون اتصال به اصلاحطلبان رأیی تقریبا نزدیک به صفر داشتند و اگر حمایت کامل اصلاحطلبان از روحانی نبود، قریب به یقین او نمیتوانست پیروز انتخابات شود. حالا نهتنها اوضاع روحانی و همراهانش بهتر نشده بلکه بسیار بدتر از سال92 هم شده است زیرا ناکارآمدی در دولتهای روحانی چنان موج میزد که حتی حامیانش یعنی اصلاحطلبان هم در اواخر دولت دوازدهم سعی بر برائتجستن از دولت داشتند. بنابراین اعتدال و توسعهایها احتمالا میدانند که بدون ائتلاف شانسی در انتخابات ندارند. چالش دوم آن است که اکنون اصلاحطلبان میل چندانی ندارند که سرنوشتشان را بار دیگر به روحانی و واعظی گره بزنند؛ به ویژه آنکه آنها احساس میکنند واعظی به عنوان مهمترین عضو اعتدال و توسعه چند سال پیش ناسپاسی کرده است؛ زمانی که بعد از انتخابات سال96 او گفت سبد رأی روحانی به خودش وابسته بوده و اصلاحطلبان در رأیآوری روحانی نقشی نداشتهاند.
روحانی و نزدیکانش در میان اصولگرایان هم هیچ جایی ندارند؛ حتی اصولگرایان سنتی. یعنی اگر لاریجانی بتواند به پایگاه سنتی خود بازگردد اما حتما برای روحانی و به تبع او نزدیکانش این امکان وجود ندارد و به نوعی حزب اعتدال و توسعه مصداق بارز از اینجا مانده و از آنجا رانده شده است.
با همه اینها اما نشانهها حاکی از تحرکات انتخاباتی این حزب است و البته هیچ بعید نیست تلاشهای آنها در ماههای آینده برای قانعکردن اصلاحطلبان به منظور ائتلافی مجدد آغاز شود؛ موضوعی که شاید تحققش برای بار دیگر سخت باشد.