همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: آجربندیان، سالهای گذشته کارش را با نوشتن متنهای نمایشی برای رادیو شروع کرده و بعد از آن هم نمایشهای زیادی را به عنوان کارگردان و گریمور کار کرده است. نمایش سایه روشن جدیدترین کار ابه عنوان نویسنده و کارگردان است که با بازی جواد یحیوی، فربد فرهنگ، فائقه شلالوند و سحر گلشیرازی روی صحنه است. با او در باره نمایش سایه روشن صحبت کردیم:
از پروسه نوشتن متن بگویید. ایده آن چطور شکل گرفت؟
من از سال 81 نمایشنامه رادیویی مینوشتم و سایه روشن دومین نمایشنامه چاپ شده من است. ایده این متن در واقع از یک خبر در یک روزنامه در اوخر دهه هشتاد مبنی بر دزدی یک فیلمنامه در ذهنم شکل گرفت. اتفاقی که افتاده بود این بود که یک نویسنده جوان مدعی شده بود، یک فیلمساز مشهور از نوشتهاش استفاده کرده است.
مثل ماجرایی که برای «قهرمان» اصغر فرهادی پیش آمد.
بله. ماجرای اصغر فرهادی به دلیل وجود فضای مجازی خیلی مطرح شد و همه در بارهاش میدانند. اتفاقا خیلیها هم که کار من را میبینند و فکر میکنند اشاره ام به همین ماجراست. ولی این کار در جهان سابقه دارد. حتی میگویند شکسپیر هم متن کریستوفر مارلو را به نام خودش کرده است. میخواهم بگویم این ماجرا در همه ادوار و در همه جا وجود داشته و در ایران هم مثالهای زیادی داریم. در این مورد ماجرا مربوط به فیلمسازی بود که سریالی ساخته بود و نویسنده جوانی گفته بود که از کار او استفاده شده است و کار را پیگیری قضایی کرده بود. من ماجرا را تا آخر که فقط یک مبلغ خیلی جزئی برای کارگردان در نظر گرفته شده بود، دنبال کردم. مهم این بود که نویسنده توانسته بود ثابت کند، بخشی از سریال مربوط به نوشته اوست. این ماجرا بذر اولیه این نمایشنامه بود و دو سال پروسه نوشتن طول کشید و سال 96 نمایشنامه چاپ شد.
ولی از آن زمان تا امروز هیچوقت آن را اجرا نکرده بودید؟
متن سال 91 توسط شورای وقت تئاترشهر پذیرفته شد، ولی وقت اجرا داده نمیشد. پیشنهاد شده بود کار را جای دیگر اجرا کنم. ولی من چون متن در تئاترشهر تصویب شده بود، اصرار داشتم همانجا اجرا داشته باشیم. به خاطر این که برای سالنهای بلک باکس تئاترشهر مثل سایه و قشقایی هم مناسب بود. در مورد متن این را هم میخواهم اضافه کنم که چون مسئله حقوقی در متن مطرح میشود، با مشاور حقوقی خانه سینما صحبت کردم و مشورت کردم و خیالم را راحت کردند که متن از نظر حقوقی مشکلی ندارد.
چه چیزی در این سرقت ادبی برایتان انقدر جذاب بود؟
برای این که خودم مینوشتم. از وقتی خیلی جوان بودم مینوشتم و آدم برای این که اسمی داشته باشد باید خیلی زحمت بکشد. جالب است که چند سال قبل از این ماجرا که خبرش را در روزنامه خواندم، متنی را به صداوسیما برای یک فیلم کوتاه داده بودم و به نتیجه نرسید. مدتی بعد اتفاقی فیلمی را از تلویزیون تماشا کردم که ایدهاش بسیار شبیه آن کار من بود. ولی دیگر کاری نمیتوانستم بکنم. از دیگر دوستان نویسندهام هم شنیدم که ماجراهایی شبیه این برایشان اتفاق افتاده بود.
- خاطره محمود استادمحمد از بازی خسرو شکیبایی در شب بیستویکم| بازیگری که کیمیایی نتوانست جز او بازیگر دیگری را ببیند
- خشمهای انباشتهای که به قتل منجر می شوند| زوج ابدی جانی و مقدس
تمرینهای نمایش از کی شروع شد؟
نمایش در جشنواره فجر شرکت داشت و از آبان تمرینهایش را شروع کرده بودیم. هرچند در شرایط عجیب و غریب جشنواره سال گذشته خودم هم به سختی توانستم تصمیم بگیرم که شرکت داشته باشم یا نه. ولی به هر حال شرکت کردیم و بعد به دلیل تغییر بازیگر دو باره از خرداد ماه تمرینهایمان با حضور بازیگران جدید شروع شد. یعنی جواد یحیوی و فربد فرهنگ به ما اضافه شدند.
چطور سراغ جواد یحیوی رفتید و او را انتخاب کردید؟
من او را از دهه نود که به طور جدی بازیگر تئاتر شده بود، کارهایش را پیگیری میکردم. ولی آنچه باعث شد او را برای این نقش انتخاب کنم، بازی آخرش در نمایش اهل هوا بودم. نقشی که اجرا میکرد، البته ربطی به نقشی که در این نمایش بازی میکند، نداشت، ولی انعطافی که در بازیاش دیدم و حضور صحنهایاش من را متقاعد کرد که انتخاب ایدهآلی برای این نقش است.
استقبال از کار چطور است؟
بد نیست. فقط ماجرای تبلیغات را داریم. تئاترشهر از نظر تبلیغات شرایط متفاوتی نسبت به سالنهای دیگر دارد که امیدواریم رفع شود. به یمن شیوه تبلیغاتی جدیدی که پیش گرفته ایم، امیدواریم کار معرفی شود و استقبال بیشتری از آن شود.