اگر توهینکنندگان به دنبال نشان دادن نارضایتیشان از اوضاع اقتصادی و معیشتی کشورند، مسیر و ابزار اعلام این موضوع نه در شعار مرگ بلکه در تقویت مکانیسمهای نظارتی، تقویت جامعه مدنی و قاعدهمندی در جامعه است. مهمتر از آن مگر با بیان توهینآمیز و اعلام مرگ بر مهمترین شخصیت سیاسی کشور، مشکلات و چالشهای ما حل می شود. در کجای دنیا، جامعه با آرزوی مرگ بر مقام اجرایی به رشد و توسعه رسیده است. برعکس، تداوم چنین رفتاری میتواند موجبات زوال و اعتبار جمهوریت نظام را فراهم سازد.
با توجه به روند تسلسلی اهانت طی ماههای اخیر در کشور به نظر میرسد اقدام موتورسواران در عید وحدت ملی بیارتباط با روندهای گذشته تخریبی علیه دولت نیست.
از منظری، مخالفان دولت از هر ابزار و فرصتی برای تضعیف اعتبار اجتماعی دستگاه اجرایی و شخص رئیس جمهوری دریغ نمیورزند و این بار در روزی که در کشور طی چهار دهه گذشته نماد و تجلی وحدت ملی بوده، شخص رئیس جمهور را هدف قرار دادند و با شعاری به دور از شان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، کلیت نظام را زیر سوال بردند.
اهانتکنندگان باید متوجه چند واقعیت جدی و اساسی باشند؛ نخست اینکه در نگرش مردم، خروجی و برونداد سیستم به پای یک فرد نوشته نمی شود. به زبانی ساده تر اگر امروز کشور در شرایط دشوار اقتصادی و تجاری به سر میبرد و ارزش پول ملی کشورمان طی سالهای اخیر افت کرده و تورم و گرانی امان زندگی را برای مردم عزیزمان بریده است؛ در منظر و نگرش شهروندان، تنها دولت و شخص رئیس جمهوری مسئول این اوضاع نیست.
مساله دوم این است که سردادن شعارها علیه دولت، اعتبار و پرستیژ نظام جمهوری اسلامی را چه در داخل و چه خارج از کشور زیر سوال می برد. رئیس جمهوری نماد جمهوریت در کشور است و وقتی این چنین و آشکارا مورد اهانت واقع می شود باید پرسید چه تصویری از نظام جمهوری اسلامی ایران در فضای منطقهای و بین المللی انعکاس مییابد.
طبیعی است که اولین تصویر، ناکارآمدی و ناامیدی در درون کشور است. پیامد بعدی این موضوع کاهش اقتدار و قدرت مانور شخص رئیس جمهوری در تحقق و پیگیری منافع ملی کشورمان در مقیاس بین المللی است.
این اصلی پذیرفته شده در سیاست بین المللی است که رهبران سیاسی به هر میزان که از مقبولیت اجتماعی و سیاسی در داخل کشورش برخوردار باشد به همان نسبت سایر رهبران سیاسی به آنان احترام خواهند گذاشت. مهم تر از همه اینکه اهانتکنندگان نباید فراموش کنند که با اقدام مذمومشان زمینه را برای ترویج بی اخلافی سیاسی در جامعه فراهم می سازند.
عادی سازی توهین در هر جامعه ای خطرناک است و کاهش اعتماد سیاسی را به همراه دارد. زمانی که رئیس جمهوری چین شی جین پینگ در سالهای بعد از توافق برجام وارد کشورمان شد در تحریریه روزنامه ایران، چند گروه از خبرنگاران چینی حضور داشتند. این خبرنگاران با غرور و چهره ای سرشار از شادی و عزت در حال تماشای ورود رئیس جمهور کشورشان به تهران بودند. غرور ملی و احترام به رهبر سیاسی شان در چشمان این خبرنگاران مشهود بود.
جایی بس تاسف است که به جای تلاش برای فعال کردن موتور دیپلماسی دولت در ایجاد گشایش های بین المللی و کاهش نظام تحریم ها، این چنین هجمه و فضایی علیه دولت در کشور شکل گرفته است. این نوشتار مدعی این نیست که رئیس جمهور و دولت مستقر بری از تقصیر و ضعف است. اما وقتی نوع خواسته های مخالفان و مسیر حرکت شان را هر انسان فرهیخته ای مشاهده می کند؛ متوجه سنگ اندازی در مسیر دیپلماسی تعامل دولت می شود.
اتفاقا باید مسیر نقد و انتقاد به دولت باید این موضوع باشد که چرا دولت بیش از این در مسیر تنش زدایی و رفع تحریم ها تلاش نمی کند. چرا دولت نتوانست به شعارهایش در جهت رفع کلیه نظام تحریم ها عمل کند. مخالفان دولت اگر مدعی مردمداری هستند باید مسیر و حرکتشان در جهت کاهش آلام مردم که راهش و ابزارش در حوزه سیاست خارجی است؛ باشد و نه اینکه با اهانت و توهین به رئیس جمهوری که پشتوانه رای ۲۴ میلیونی دارد؛ به ایجاد انشقاق و دو دستگی در جامعه کمک کنند.