به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما, متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سؤال : الزامات اینکه صدا و سیما بی طرفانه ورود کند در انتخابات و همین طور فضای رقابتی را برای گروه های مختلف سیاسی با سلایق مختلف فراهم کند، از نظر شما چه است؟
بادامچیان: همین که برادرمان آقای دکتر جبلی فرمودند، طرفداری نکند از این و آن. بعضی وقت ها هم مقداری زرنگی می کنند بعضی ها که مثلاً بخواهند از موقعیتی که مربوط به نظام است استفاده کنند عناصر خودشان را جا بیندازند. اینها را ملت می فهمد، ملت ایران خیلی هوشمند و دقیق است و الزامات آن همین ها است که با نهایت بی طرفی دیدگاه ها، افکار، نگرش ها و مواضع گروه های گوناگون را برای ملت شرح بدهد تا ملت با آگاهی بیشتر و در انتخاب آزاد و آگاهانه خودش بتواند ان شاالله مجلس گام دوم را، مجلس تکامل انقلاب اسلامی، رفع مشکلات تجاری که هنوز است و پیشرفت و توسعه و ایجاد جامعه نمونه اسلامی که یک جامعه شاد و زیبا و پر از سعادت و خوشبختی است کمک کند مردم این کار را انجام بدهند که تا ان شاءالله بتوانیم به آن تمدن نوین اسلامی دست پیدا کنیم.
سؤال : یک بندی است در سیاست های کلی ابلاغی رهبر انقلاب درباره انتخابات، ما ببینیم اول و بعد برگردیم و نظر شما را دوباره بپرسیم.
پخش گزارش
سؤال : الزامات اینکه صدا و سیما بتواند امکاناتش را به صورت برابر در اختیار نامزدهای انتخابات مجلس قرار دهد چه است؟ البته روشن است که امکانات صدا و سیما فقط شبکه های تلویزیونی و رادیویی نیست گرچه شبکه های رادیویی، تلویزیونی استانی هم داریم چون معمولاً درباره انتخابات مجلس گفته می شود که نامزدها تعدد دارند و این اجازه نمی دهد که صدا و سیما مثلاً این فضایی که شبیه آن چیزی که در انتخابات ریاست جمهوری در اختیار نامزدها قرار می دهد، این را در اختیار نامزدهای مجلس قرار دهد. سکوهای مجازی دارد صدا و سیما و امکانات دیگر. این الزامات چه است؟
بادامچیان: این دوره از انتخابات ما تکثر داریم. یعنی کثرت حضور خیلی زیاد است و علت آن هم این است که گروه های گوناگون علاقمند هستند که در مجلس گام دوم حضور داشته باشند. تحریم هم نمی شود یعنی بعضی ها فکر می کردند که بعضی از گروه ها به اصطلاح و بعضی هایشان هم عنوان های گوناگونی مثل اصلاح طلبان دارند، اینها می آیند انتخابات را تحریم می کنند چنین کاری در این دوره انجام نمی شود علت آن هم روشن است، انتخابات جایی است که با انتخاب مردم افراد در موقعیت های حکومتی قرار می گیرند و اگر کسی تحریم کند و نیاید خودش را محروم کرده است یعنی خودکشی سیاسی کرده است به عبارتی. بنابراین اینکه حضور پیدا کنند بله حضور پیدا می کنند و تکثر است. حالا اینکه در این تکثر و تعدد نامزدها که حضرتعالی فرمودید، چگونه می شود امکانات برابر داد، کار هنرمندانه ای می خواهد آن هم از هنرمندهای صدا و سیما برمی آید بعد از چهل و چند سال تجربه خیلی از آنها می دانید که برای گرفتن روز ۲۲ بهمن در اقامتگاه امام من در محضر شهید محلاتی و دوستان گفتم شهید محلاتی و بیایند بالا برای گرفتن صدا و سیما که شروع کردن برنامه و بعد هم از آنجا دیگر تقریباً کار ما با صدا و سیما آن سال های اول انقلاب خیلی زیاد بود به تدریج کم شد. علت آن هم روشن است خود بچه ها آمدند و مشغول شدند بهتر هم دارند انجام می دهند. به نظر من مشکلی شما ندارید تقسیم می کنید اما قطعاً همین اعتراض را خواهید داشت حوصله کنید خیلی بحث نکنید آن کاری را که وظیفه تان است را انجام دهید.
سؤال : شما باز اشاره ای به بحث مشارکت مردمی در انتخابات کردید، یک بخشی از سخنان رهبر انقلاب را در این باره را ببینیم و بشنویم.
پخش گزارش
سؤال: چرا به نظر شما رهبر انقلاب این قدر بر مشارکت تأکید دارند؟
بادامچیان: برای اینکه اصلاً نظام جمهوری اسلامی، نظام تمام مردمی است. از آغاز انقلاب اسلامی ما در سال ۱۳۴۱ که خداوند توفیق داد در محضر امام بودیم، امام انقلاب را با گروه های سیاسی و اینها شروع نکرد، با مردم شروع کرد. خطابش خطاب عام بود برای حفظ اسلام در برابر توطئه براندازی اسلام به نام اصلاحات، سازش و اینها و رفراندوم قلابی که داشت. این مسائل امام با مردم صحبت کرد و اصلاً همه کار را به پای مردم گذاشت و در همان آغاز هم که ما در محضر ایشان بودیم، نظرشان این بود که مردم باید این کار را دنبال کنند. در همان سال ۴۱ یکی از دوستان ما شروع کرد جلوی امام که ما باید مردم را چه کار کنیم، او با یک نگاه عتاب آلودی فرمودند من و شما چکاره ایم، ما وظیفه داریم به مردم آگاهی دهیم مردم وقتی آگاه شدند خودشان می دادند چگونه عمل کنند این برای سال ۱۳۴۱ یعنی ۶۱ سال پیش امام است این را هم که می گویم عین عبارت امام است. بعد به ما فرمودند که شما هر کاری می خواهید بکنید سه محور را توجه کنید، اول ایمانی اش کنید، دوم مردمی اش کنید و سوم با برنامه کار کنید ولی بدانید که دنیا امورش تدریجی است به تدریج پیش می روید.
بنابراین نگاه امام نگاه تمام مردمی بود، انقلاب اسلامی انقلاب تمام مردمی بود. من که می گویم تمام مردمی، چون از همان سال هایی که همه این صحنه های گوناگون انقلاب، از زندان و بیرون زندان و گروه ها و همه اینها شاهد قضایا بوده ام، می بینم که امام چگونه انقلاب را مردمی پیش برد. در سال ۵۶د، ۵۷ هم شما ملاحظه می کنید که حرکت میلیونی مردم در همه خیابان ها و سراسر کشور موجب شد که امریکا و انگلیس و فرانسه و همه کشورهای غربی، با حمایت همه جانبه از رژیم شاه، وجود ژنرال کاستر و مستشاران نظامی امریکا در امریکا و وجود ژنرال هایزر با اختیارات محض در کشتار مردمی ما شکست خورد و رژیم چند هزارساله شاهنشاهی فرو ریخت و به جای آن نظام جمهوری اسلامی پیش آمد و حتی امام که به ایران آمد در کمیته استقبال از امام می بینید که استقبال، استقبال مردمی است، استقبال های دولتی و این چیزها و این قضایا نیست.
بعد از پیروزی انقلاب هم امام نظام جمهوری اسلامی را مردمی پیش بردند، از انتخابات هایی که بالای ۴۰ و خورده ای درصد ما انتخابات داشتیم برای خود نظام و برای دیگران. خیلی ها به امام می گفتند نیازی به این همه انتخابات نیست. امام معتقد بود که باید در همه امور مردمی انجام شود. پس بنابراین مسئله نظام و انقلاب ما اصلاً پایه و اساس آن و همه چیز آن تمام مردمی است. حالا جالب است که فرهنگ ایران حتی از چند هزار سال قبل، آن هم فرهنگ مردمی است، خیلی ها می گویند که دموکراسی از یونان آمده است، من کتابی که اخیراً دارند منتشر می کنند و تمدن یونان، جالب است که چنین چیزی نیست قبل از اینکه یونان شکلی بگیرد آقای هرودوت یونانی در کتاب خودش می نویسد که گروه داریوش دور هم جمع شده اند روز پنجم بعد از سرنگونی گئومات غاصب و در آنجا بحث کردند در نوع حکومت، نام می برد هرودوت، می گوید آقای هوتانه گفت بیایید حکومت را به جای اینکه به پادشاه بدهیم به مردم بدهیم. یک شعار زیبا را نقل می کند از او که هنوز هم بلندترین شعار است اگر آدم بررسی کند، مثل گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک. می گوید زیرا همه چیز از آن مردم و برای مردم است.
دو هزار و پانصد سال پیش این بحث را کرده است. جالب است که گروه داریوش هشت نفره شان با این امر مخالفت ندارند اما آقای مگابیزو می گوید که همه مردم که نمی توانند حکومت کنند، بهتر است که ما برویم نخبگان را از سراسر کشور دعوت کنیم، نخبگان در انتخاباتی آزاد با حمایت مردم آن فرد مطلوب را برای اداره کل سر کار بیاورند و خودشان اداره کنند و آقای داریوش می گوید بله این کار بسیار خوبی است و همین هم رأی می آورد و جالب است که با رأی اکثریت هم رأی می آورد. حساب کنید دو هزار و پانصد سال پیش ما بحث حکومت مردمی، بحث حکومت نخبگان را داریم و حالا در نظام جمهوری اسلامی، حکومت ما تمام مردمی است، چرا، ولی امر که در رأس نظام جمهوری اسلامی ولایی است در انتخابات دو مرحله ای مردمی انجام می شود، چون این امر تخصصی است ولی فیقه، شناخت ولایت و فقه و عدالت و همه اینها را می خواهد. مردم می آیند خبرگان شان را انتخاب می کنند که امسال هم باز انتخابات خبرگان را در اسفندماه داریم و بسیار انتخابات مهمی است بخاطر اینکه دشمنان برای نفوذ در این انتخابات که ولی امر را انتخاب می کند و نظارت بر او دارد، طراحی دارند می کنند که اگر بتوانند نفوذی بفرستند یا حداقل آدم های مزاحم بفرستند. حالا به چه دلیل، آن را الان من وارد آن نمی شوم ولی طراحی جدی است و به همین علت انتخابات مجلس خبرگان ما در امسال هم انتخابات بسیار مهم و سرنوشت سازی است که در این انتخابات خبرگان مردم خبرگان را انتخاب می کنند، خبرگان با رأی آزاد و اکثریت ولی فقیه را انتخاب می کنند. همینطور که مقام معظم رهبری را بعد از رحلت امام(ره) انتخاب کردند. بنابراین این بخش بالا مردمی است کاملاً، بخش پایین در ریاست جمهوری، در مجلس، در شوراها، همه چیز مردمی است یعنی تمام یک مرحله ای مردمی است. آن دومرحله است این یک مرحله ای مردمی است بنابراین مردم می آیند در انتخابات رأی می دهند هر کسی را رأی دادند آن است. حالا یک دروغ هایی برای ما می سازند که می نویسند فلانی، می خوانند فلانی، بعد دیدند نه خیر نوشتن که نوشتن همان شده است و هیچ بحثی در آن نیست. بنابراین انتخابات ما یک انتخابات مردمی و تمام مردمی است.
اگر ایران این نظر را دارد فرهنگ ما و تمدن بزرگ ایران این بحث را دارد، اسلام بحث کامل تر آن را دارد. چون اسلام تمام مردمی تر از همه چیز است. خدا برای کیه، خدای همه مردم است، بنابراین یعنی همه میلیاردهای آدم های دنیا، می خواهد بت پرست و غیره همه برای چه کسی هستند، خدا الله اینها است. اسلام للناس، قرآن برای کیه، انزله لناس، پیغمبر برای کیه، ارسلناه الناس دیگر، کعبه قبله ما است ورود غیر مسلم در آن اشکال دارد، در حقیقت یک مسلمان باید نگاهش به جهان نگاه هشت و نیم میلیاد نفر باشد. و جالب است که از پیغمبر پرسیده اند دوست داشتنی ترین مردم نزد خدا چه کسی است، فرمودند آن کسی که بیش از هم برای این هشت و نیم میلیارد مردم نفع اش می رسد آن محبوب ترین نزد خدای همین مردم است. اسلامی وقتی که چنین چیزی دارد به همین ارسال رسول هم اجباری نیست، اکراهی نیست، بلکه انتخابی است. خدا می گوید انا هدیناه سبیل ما شاکراً و انا کفورا، ولی می خواهد که همه در این مردمی و تمام مردمی باشند.
بنابراین اسلام، فرهنگ ایران و ایرانی، مسئله عقل، مسئله علم، مسئله دانش، مسائل حقوقی، همه چیز می گوید یک جامعه متعلق به مردم آن جامعه است. یعنی ایران برای ۸۶میلیون مردم است و آن گاه اگر بخواهد این جامعه اداره شود، بهترین روش برای مدیریت و اداره این جامعه، مبنای مردمی است و مردم سالاری است که اسم آن را دموکراسی بگذاریم یا مردم سالاری بگذاریم. منتها کدام مردم سالاری، یک پسوند قشنگ دارد، مردم سالاری ارزشی، این ارزش را هم به این علت می گویم، چون ما می گوییم مردم سالاری اسلامی، مردم سالاری دینی درست است، اما ارزشی به این علت می گویم برای کلان جهان که در جهان یک ارزش های الهی داریم توسط انبیاء است که ارزش های خدایی است، یک ارزش های انسانی است، بعضی از انسان ها هستند که اصلاً خداپرست نیستند اما آدم می بیند چه انسان باصفای خوبی است اهل کار خوب است، اهل خدمت است، دروغ به فلک نمی زند، خداپرست نیست ولی این ارزش های انسانی را قبول دارد. کدام مردم سالاری، مردم سالاری هوس ناکی، مردم سالاری که جمع شوند با هم همجنس گرایی را رسمیت ببخشند یا گناه و فساد را ترویج دهند، نه، مردم سالاری ارزشی.
بنابراین در دنیا بهترین و مطلوب ترین حکومت، نظام مردم سالاری ارزشی است که ما در ایران نظام جمهوری اسلامی ولایی داریم. همه در ارزش است، حکومتش، کارش، انقلابش و بقیه اش همه چیز آن در این مردم سالاری است. حالا این مردم سالاری چگونه انجام می شود و به انتخاب چه کسی، دیگران می آیند و برای آدم تهیه می کنند، نه مردم سالاری با انتخاب خود مردم. یعنی یک انتخاب آزاد تمام مردمی. به همین علت آن چیزی که ولی امر ما می خواهد، آن چیزی که امام می خواست، آن چیزی که عقل می خواهد، آن چیزی که علم می خواهد، آن چیزی که تجربه می خواهد، آن چیزی که خدا هم می خواهد، هر آن چیزی که هر انسان ارزش گرایی می خواهد، این است که این انتخابات آزاد و مردمی و ارزشی باشد. بنابراین اصرار همه دوستان همین است که آقا هم که می فرمایند که بیایید و شرکت کنید می گویند ضدارزش ها مثل استکبار باطل گرایان عالم دل شان نمی خواهد هیچ مملکتی انتخابات آزاد آگاه مردمی داشته باشد می خواهد خواست استعمار در آنجا حاکم شود و لذا اگر مثلاً در الجزایر انتخابات مردمی می شود، بعد فرانسه می آید در آنجا آن انتخابات را باطل می کند توسط عناصر دیکتاتور خودش و لذا از نظر ما دیکتاتوری و استبداد و اینها چیز خوبی نیست.
سؤال: رهبری از گروه هایی صحبت کرده بودند که مخالف مشارکت بالای مردم در انتخابات هستند به نظر شما چه گروه هایی هستند که مشارکت بالا را نمی خواهند؟
بادامچیان: هر گروهی که از حضور گسترده مردم نگران است و مردمی نیست. ممکن است ادعای مردمی کند چون ببینید هر کس در انتخابات ها می آید همه ادعای مردمی، خدمت برای مردم می گوید برای مردم اما ته جیبش را می خواهد پر کند، درست است، امریکا هم می گوید دموکراسی، راست می گوید از همه دیکتاتورها در دنیا حمایت می کند، بمب سر مردم می ریزد، مردم ویتنام را با بمب، الان آمده است بمب خوشه ای دارد می دهد برای اینکه مقاصدش را در اوکراین به کار ببرد. ببینید اینها که ادعایشان زیاد است. به ادعا نمی شود توجه کرد باید دید کدام گروه از مردمی بودن نگران است، حالا در این موقعیت بعضی ها برای اینکه خودشان رأی بیاورند، می گویند بهتر است اگر مردم ما را قبول ندارند، بهتر است که شرکت نکنند و فقط آنهایی شرکت کنند که ما را قبول دارند. حالا این را گاهی اوقات روی ساده باوری می گوید یا اینکه نه روی انگیزه اینکه خود به قدرت برسد. ما به اینها چکار داریم در دنیا همه جور است در بین مردم هم همه جور آدم است، آدم خوب، ارزشی، آدم بد، آدم ضد ارزشی، آدم دزد، آدم پاک، آدم سلامت، آدم علاقمند به حضور مردم، آدم گذشت کار، آدم شجاع، آدم ترسو، همه جور است دیگر، ما چرا برخورد کنیم با آنها، اینکه مقام معظم رهبری تذکر می دهند برای اینکه ملت توجه کنند و اگر کسی ساده اندیشی می کند ساده اندیشی نکند. برکت در حضور عظیم و تمام مردمی است.
انتخاباتی مؤثر و مفید است که مردم رأی بدهند. مردم هر کسی را انتخاب کردند خودشان با او همراهی می کنند اگر هم دیدند که به درد نخورد چه کارش می کنند، بیچاره اش می کنند. بنی صدر چه شد، بنی صدر با رأی صد در صد به قول خودش، آمد من در تمام آن جریانات حضور داشته ام و می دانستم چه خبر است بعد ایشان آمده است با رأی صد در صد. امام قبل از روز انتخابات یک پیام داد، فرمودند که بروید همه در انتخابات شرکت کنید و رأی بدهید و به آن کس که فکر می کنید بیشتر از همه رأی می آورد به او رأی بدهید. یعنی امام دعوت کرد اگر ملت شما بنی صدر را بیشتر قبول دارید، بروید و به او رأی بدهید. خیلی جالب است این عبارت که می فرمایند. خدا رحمت کند شهید حسن اجاره دار آمد ضبط صوت همراه اش بود، آمد بالا در حزب جمهوری اسلامی دفتر من، گفت آقای بادامچی پیام امام را شنیده اید برای انتخابات، گفتم نه، گفت من الان می گذارم، گذاشت، داشت گریه هم می کرد، گفتم چرا گریه می کنی، گفت من باید بروم به بنی صدر رأی بدهم، گفتم به هر کسی که بهشتی به او رأی داد رأی بده برای اینکه آن موقع من دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی بودم. گفتم آقای بهشتی که از من و تو بیشتر به امام نزدیک است من فکر نمی کنم امام خودش به بنی صدر رأی بدهد تو به هر کسی بهشتی رأی داد رأی بده. ببینید امام این را فرمود منتها بعد از آن یک عبارت گفت، فرمودند اگر رئیس جمهور خلاف کند، ملت او را به جهنم خواهند فرستاد. یعنی حواست جمع باشد انتخاب کردن سرجایش، اگر انتخاب کردی ولش نکن. ببینید همان مسیر را دارد می رود یا خلاف می رود، اگر خلاف رفت حالا به جهنم فرانسه بفرستش. و فرار کرد از دست مردم. امام حتی آقای بنی صدر را مردمی علاج کرد در هرجای دنیا این رقابت بین قدرت مدارها و حتی خدمت محورها کشته و اینها دارد. بنی صدر از ایران رفت، آیا یک نفر درگیری و چیزی شد، امام فرمانده کل قوا را هم به او داد. به ملت او را شناساند وقتی ملت چهره بنی صدر را شناخت و فهمید که بنی صدر یک روشن فکر آزاداندیش نیست، یک ژانرال پینوشه امریکایی است که آن دیکتاتوری و ذات خبیثش را روز نهم اسفندماه در دانشگاه نشان داد، ملت برگشت گفت سپهسالار پینوشه ایران شیلی نمی شه. چرا، چون امام با مردمی حرکت را انجام دادند. الان هم اگر انتخابات، من الان خیلی جالب است بعضی وقت ها می بینم مردم می گویند که مشکل است، فلان است، تورم است، چه است، دولت چرا فلان کار را نمی کند، آقا ببخشید تمام دولت های این دوازده تای تا الان دولت سیزدهم، انتخاب چه کسی است، انتخاب مردم است دیگر، درست است، تمام این دوازده دوره مجلس ما همه با انتخاب چه کسی است، با مردم است، مردم انتخاب کردند همه هم در آن بوده اند.
این مجلس ها و این دولت ها هم کار کرده اند. اینهایی که بگویند مطلق سفید و سیاه کنیم، غلط است، اگر ایران امروز به این اقتدار رسیده است که در دنیا امریکا در مقابل اش هیچ غلطی نمی تواند کند، البته این سال ها هم غلطی نتوانست بکند، اگر این اقتدار، این قدرت، این دانش، این علم، این فضا، این ماهواره، این حضور، این بیچاره کردن رژیم غاصب اسرائیل، این نجات ملت یمن، این وادار کردن بعضی ها به مذاکره با ایران آمده اند و این قضایا و رساندن اقتصاد ما به جایی که به رغم همه این مشکلات، برابر شده است صادرات غیرنفتی و واردات ما، یعنی ۵۰ میلیارد دلار، در حالی که سال ۵۷ ، ۴۷۷ میلیون دلار صادرات نفتی ما بوده است، ۲۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار واردات ما بوده است. یعنی اگر شما می خواستید کشور را اداره کنید هیچ چاره ای جز فروش نفت و خریداران نفت هم چه کسانی بودند، بحمدالله بعد از این مدت در زیربناهایی که ساخته شده است امروز ما در برجام هم رسیده ایم به اینجا که نیاز دیگر به فروش نفت نداریم تحریم ها و اینها را هم اگر قرار بود این برابری صادرات غیرنفتی, حالا 200 میلیارد دلار ما هم بلوکه کرده اند در غرب ایران دارای یک ذخیره اینجوری است و مجبور هم هستند که بدهند و هیچ چاره ای هم ندارند و یک دولت قوی دارد الان می رود شکایت کند بگوید این کره جنوبی بیا و پول ما را بده. بالاخره به این سادگی هم نمی دهند.
اگر به این اقتدار رسیده است همه اینها این کار را کرده اند. حالا هم ملت بزرگ ملت عزیز اگر می خواهید از مشکلات نجات بیابی در انتخابات مجلس برو نمایندگانی را انتخاب کن که مشکل شکن باشند. انتخاب دست خودت است برو رأی بده اگر ملت دوباره رفت به این گروه باند قدرت رأی داد آدم هایی که آدم های خوبی ممکن است باشند یا اینکه نه سلیقه شان این است که ما باید حاکم باشیم، این دو قسمت هستند یک قسمت حق می دانند خودشان را که سر کار باشند یک قسمت هم می گویند ما برای مقام و ریاست آمده ایم که رئیس خودمان باشیم بعد هم که می آیند سر کار باند خودشان را می چینند. می فهمد که طرف آن لیاقت و کارآمدی برای این کار ندارد چون باند خودش را می آورد این را نگذارد، درست است، نرو دنبال اینها نرو دنبال فهرست هایی که اینجوری باشند، برو دنبال آدم هایی که قوی باشند، پاک باشند، سالم باشند، مقتدر باشند، شجاع باشند، ترسو نباشند، فکر این نباشند که دفعه بعد رأی بیاورند یا نیاورند، بخاطر رأی آوردن بعدی از ارزش هایشان بگذرند، نه، اگر دید یک وزیر لایق نیست، با شجاعت استیضاح اش کند و بگذارد او را کنار. اینکه آقا اینکه یک وزیر را استیضاح می کند، بعد دوباره رأی می دهد بعد دوباره .. این غلط است این را دیگر رأی نده، بگذار کنار، قرص، یک آدم های محکم قوی بیایند بعد بگوید شما چرا مثلاً، بگو آقا نماینده ای را بفرست که هر کار می کند برای ملت شفاف بگوید، آقا شاسی بلند لازم بوده است بگیری، در استان کوهستانی بوده باید نمی شود باشیم، بیا شفاف بگو من شاسی بلند گرفته ام، اگر قرار نیست بگیری، به این نماینده شاسی بلند بگیر دیگر رأی ندید. اگر این نماینده محافظه کار است، به او رأی ندید، اگر این نماینده برو از بین اینها بگرد، راه آن هم آسان است، سابقه این آدم چه جور است، پاکی اش، سلامتش، مقتدر بودنش، کارآمدی اش, بیخودی اهل دعوا و جنجال بعضی ها می بینید همه اش دعوا می کنند، آقا به این آدم های جنجالی رأی نده، برو به یک آدمی رأی بده که وقتش را صرف این درگیری ها نکند.
اگر این نماینده ها را انتخاب کردید که انتخاب هم دست خودت است یک مجلس مقتدر، قوی و شجاعی که به جای دعوای با دولت یا برخورد با دولت یا نرمش بلاجهت با دولت و با وزراء و با اینها، یک مجلس مقتدری است که همراه با یک دولت قوی کار می کند دولت هم حساب می کند که اینها حرف ملت را می زنند. آخر نماینده ملت اگر رفت سازش کرد، به نماینده هایی که به نامزدهایی که یکی از مشکلات بزرگ این انتخابات مسئله پول خرج کن ها است. نماینده می آید میلیاردی دارد خرج می کند، شام می دهد، غذا می دهد، پول می دهد، بعضی ها هم پول می خرند، طرف هم رأی اش را می فروشد. به این رأی نده اینکه نماینده ملت نیست، این آمده است دارد پول خرج می کند میلیاردی چون حقوق نماینده مجلس که کفایت از این پول ها نمی دهد هرچقدر هم که گران بگیرند عیبی ندارد. اصلاً به نماینده ای که حقوق زیاد می گیرد رأی نده. این آقای نماینده رفته است آنجا به جای اینکه یادتان است دختر یکی شان آمد گفت چیه مگه بابام حقوق نجومی گرفته است، به نماینده ای که به حقوق نجومی اعتراض ندارد، رأی نده، اگر خودش حقوق زیاد بگیرد به او رأی نده. خب مثل حاج سعید عماری رأی بده، حاج سعید عماری آمد در مجلس پول نمایندگی اش را همه داد در راه خدا، با بچه هایش هم اداره اش کردند، تک چک های نمایندگی اش هم دست من است دور انداخت و من برداشتم و نگه داشتم، همه را در راه خدا داد برای خودش برنداشته است به این آدم رأی بدهید. نه به یک آدمی که نیامده در مجلس می خواهد دو میلیارد تومان سه میلیارد تومان خرج کرده است حالا می آید در مجلس می خواهد چه کار کند، زد و بند کند بعد این پول این ۳ میلیارد را که به دست می آورد ۷ میلیارد هم بیاورد ۱۰ میلیارد گیرش بیاید. اگر تو به این رأی دادی تو مقصر هستی، خودت این کار را کرده ای. گفت طرف که خودم کردم که لعنت بر خودم باد. خب پول نگیرد. به طرف داشت از همین خریدها گفت آقا ما گرفتار هستیم آقای بادامچیان ما پول داریم می دهیم، پول خوبی هم دارد می دهد، اما این پول را نمی شود نگیریم، گفتم ببین این پول را بگیرید گناه است. اگر می گویی هر چه دلت می خواهد بگویی از این چیزها به ضرورت داری می گیری گناه اول را کردی، گناه دوم را که بالاتر است را نکن. گفتم خب رأی به او نده. گفت آخه من پول ازش گرفتم، گفتم خب پول حرام گرفته ای برو پول را گرفته ای رأی خودت را درست بده شاید خدا ببخشد تو را. بنابراین اگر مجلس آینده می خواهد یک مجلس تمام مردمی، پاک، سالم، قوی و مرتبی باشد، ملت باید به نمایندگانی رأی بدهد با دقت، با تحقیق، که آدم های پاک و ساده و خوب باشد.
سؤال : درباره نخبگان هم بگویید مجلسی که قرار است نخبگان در آن بیشتر باشند چه تأثیری دارد در اداره کشور؟
بادامچیان: مجلسی که شما می فرمایید نخبگان، همه مجلس ها در هیچ جای دنیا نخبگان نمی شود. چرا نمی شود، برای اینکه نماینده مجلس غیر از وزیر است، غیر از دانشگاه است که نخبه انتخاب کنید. نماینده مجلس کسی است که مردم او را انتخاب می کنند. حالا نماینده داشته ایم در این دوره ها چون من از تمام این انتخابات ها از انتخابات اول در حزب جمهوری اسلامی، نماینده حزب این انتخابات تا ائتلاف بزرگ و بعد هم در مؤتلفه اسلامی و الان هم باز مسئول انتخابات هستم، یعنی ما در مؤتلفه اسلامی در معاونت سیاسی مدیریت دائم انتخاباتی داریم الان هم شورای انتخاباتی داریم شورای انتخابات مان را هم راه انداخته ایم در استان ها هم به همه دبیران مان در ۳۱ استان گفته ایم آدم های معتبر را چه حزبی و چه غیرحزبی شناسایی کنند، شناسایی هم کرده اند، گفته ایم که حساب شده بروند و ثبت نام کنند. هر کسی هم خواست برود ثبت نام کند که اشکالی ندارد وزیر کشور باید بیاید بفرماید همه بروید ثبت نام و هر کسی هم ثبت نام کرد بپذیریدش. اما اینکه یک حزب، یک گروه یک تشکل، یک جریان یک جناح، می گوید آقا برو به همه همین جوری، خب چرا، نه ما در مؤتلفه اسلامی به اعضایی داریم می گوییم که یک عضو حزب باشند و به درد مجلس بخورند دوم آدم هایی باشند عضو حزب نیستند ولی انصافاً به درد مجلس می خورند. به قول شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی می فرمود که اگر ما یک حزبی و غیر حزبی داشته باشیم، که هر دو برای یک مسئولیت با هم برابر باشند، ما قطعاً آن حزبی را می گذاریم، چرا، چون این یک امتیاز بیشتر دارد برای چی، برای کار جمعی کردن. اما اگر آن غیرحزبی افضل از این باشد، ارجح از این باشد، قطعاً آن غیرحزبی را معرفی می کنیم و حمایت می کنیم و آن فرد حزبی باید برود از آن حمایت کند. این بر مبنای حدیث پیغمبر است، این حدیث خیلی مهم است. پیغمبر اسلامی می فرماید، من تقدم علی المسلمین، هر کس بین مسلمان ها خودش را جلو بیندازد برای مسئولیتی درست است و هو یری ان فیهم من هو افضل من، ببینید در بین اینها شایسته تر از او هست، یک آدم شایسته تر است، بعد پیغمبر می فرماید، فقد خان الله و رسوله والمؤمنین، خائن به خدا و پیغمبر را مردم مؤمنین و مؤمنات است به جامعه اسلامی است. یک نفر بهتر از من می تواند کار کند من حالا بیایم بایستم و بگویم من دبیرکل هستم، من از همه بهتر هستم، نه، هر موقع دیدم یک نفر از من بهتر است سریع او را باید بیاورم.
سؤال : به شاخص ها نزدیک شدید..
بادامچیان: حالا از این قضیه شما می گویید نخبگان، بنابراین اصل قضیه همین است که مجلس نمایندگان ملت دارد ممکن است ملت نخبه را انتخاب کند و ممکن است غیرنخبه را انتخاب کند. مهم این است که او نماینده واقعی و پاک و صمیمی مردم باشد.
سؤال: اینکه باید مردم انتخاب کنند که بدیهی است بحث اینجا است که مثلاً اگر مردم انتخاب داشته باشند بین نخبگانی و غیر نخبگانی و آن نخبگان را انتخاب کنند، به فرض اقتصاددان ها، جامعه شناس ها، فرهنگ شناس ها، اینجور مجلسی را شما مفیدتر می دانید برای حکمرانی؟
بادامچیان: چه کسی است که مفیدتر نداند. اما شرط اش این است که این آقای نخبه که مقصود شما دانشمند و کارشناس است،
سؤال: بله
بادامچیان: این کارشناس اقتصادی عقلش به اقتصاد کامل مورد نیاز و علمش به این اندازه برد. ببینید ما الان یک مشکل بزرگ مان این است که دانشگاهی اقتصاددان ما فقط این را بلد است، در دانشگاه ما هم چه چیزی یاد می دهند، تاریخ اقتصاد یاد می دهند. از اقتصاد فقه اسلامی بی بهره است یعنی جامعه ما جامعه اسلامی است و نظام ما هم نظام اسلامی است. من در این کتابی که پارسال نوشته ام، اقتصاد اسلامی به بیان ساده و کتاب درسی است ۴۷ درس است و تا الان هم چند بار چاپ شده است و همه از آن استفاده می کنند. آنجا شرح داده ام که کدام اقتصاد، حالا این آقای از آن طرف یک حوزوی ما، این هم اقتصاد اسلامی را بلد است، اما اقتصاد دانشگاهی و جهانی را بلد نیست. هر دویشان نمی توانند مفید باشند برای مجلس. حالا هر دوی اینها اقتصاد دانشگاهی را بلد باشد اقتصاد حوزوی را هم بلد باشد اما در میان آنها اقتصاد بومی و محلی ایران را بلد نباشد، همین می شود نشسته است در اتاق فکر می کند که مثلاً قانون بیاید مالیات گیری را بر طریق غرب بنویسد همین است که مالیات نه حقش وصول می شود نه چیزی در حالی که به راحتی می شود قانون مالیات را به گونه ای نوشت که نه مردم در اذیت باشند و نه سازمان مالیاتی کشور تحمیلی بر مردم داشته باشد بلکه مردم بتوانند راحت از درآمدشان بدهند. فرار مالیاتی هم میسر نشود. می شود. خب حالا اگر می خواهیم برای مجلس دوازدهم یک اقتصاددان انتخاب کنیم، اقتصاددانی باید انتخاب بشود که دارای این ویژگی باشد اقتصاد اسلامی را بداند، اقتصاد جهانی را بداند، اقتصاد دانشگاهی را بداند، اقتصاد اداری را بداند برای کشور، اقتصادش و اقتصاد بومی ایران را بداند. اگر اینها را بداند، این را چه کسی می تواند تشخیص دهد، اینجا جایگاه حزب و تحزب مشخص می شود که آنها بیایند تازه اگر این اقتصاددان ها را حالا مشکل اینجا است که اینها بروند در مجلس منفرد باشند می شود کاری که در دولت جناب آقای رئیسی انجام شد، دوستان خوب علاقمند به اقتصاد را دعوت کرد ولی بعد دید اینها همه شان خیلی خوبی هستند آدم های بسیار خوبی هستند اما آنچنان با هم ناهماهنگ هستند باهم که از این جمع ناهماهنگ یک کار اقتصادی کامل در معیشت مردم برنیامد.
سؤال: در بعضی از دولت های دیگر هم سابقه این را داشته ایم.
بادامچیان: آن که بدتر.
سؤال: یعنی همین ناهماهنگی.
بادامچیان: البته چرا مثلاً در دولت سازندگی بعد از جنگ, مرحوم آقای هاشمی در آنجا خب ایشان اولاً خودش مسلط بود کاملاً در ثانی از همه فکرها استفاده کرد دولتش یک دولت باندی نبود، یک دولت یک طرفه نبود و در نتیجه در بازسازی بعد از جنگ با همه مشکلات بعد از جنگ، خوب کار کرد. حالا ممکن است یک کسی از نظر بعضی ارزش ها و اینها به آنها ایراد بگیرد من به آن کاری ندارم، اما در مجموع می خواهم بگویم شیوه مرحوم آقای هاشمی در بازسازی بعد از جنگ به علت همین که از همه نیروها استفاده کرد، خبرگان، آدم های مسلط، و یک نوع هماهنگی را خودش هم مدیریت می کرد بسیار جالب بود.
سؤال: شما درباره این شاخص ها برای نمایندگان مجلس نظر بدهید من می خوانم، طعم فقر را چشیده باشد.
بادامچیان: ببینید این کسی که طعم فقر را چشیده اما اقتصاد متوجه نیست چه کارش کنیم؟
سؤال: نمی گوییم که این همه شرط است به عنوان یکی از شاخص ها؟
بادامچیان: بهتر از آن ما در حزب نزدیک به کلی شاخص داریم این شاخص ها ابعاد مختلف است من نمی دانستم شما این سؤال را می کنید و الا برای شما می آوردم که بگویم که این شاخص ها عبارت است از یک، پاک بودن دوم، اینکه این رجحان است رجحان عقلی است. اگر یک کسی مسلط دانشگاه آگاهی های لازم را دارد ولی در جوانی در خانواده اش فقر را چشیده است مثل خودم. من اجاره نشینی کرده ام سال ها، کاسبی کرده ام، طلبگی هم کرده ام. این نکته مهمی است که اگر این بفهمد که فقر یعنی چه، خیلی مهم است. در یکی از معلم های بچه های ما در قبل از شاه در شمال شهر نوشت فقیر کیست در مدرسه، یک دختر نوشته بود همسایه بغلی ما که فقط یک ماشین دارد خدمتکار هم ندارد، این چون فقر نمی داند چیست خیال می کند این فقر است اما آن کسی که فقر را چشیده است درد فقرا را می داند.
سؤال: زندگی اشرافی نداشته باشد؟
بادامچیان: این که قطعی است. کسی که زندگی اشرافی دارد و کسی که بعد از رسیدن به مقام زندگی اشرافی پیدا کرده است خیلی بدتر است.
سؤال: وامدار گروه های سیاسی و ثروتمندان نباشد.
بادامچیان: اصلاً وامدار هیچکس غیر از خدا و ارزش های الهی نباشد. چرا فقط گروه ها، انسان آزاد باشد. آزاده باش و اسیر نباش.
سؤال: فساد ستیزی؟
بادامچیان: فساد ستیزی این است که اول خودش پاک پاک باشد، دوم آدم شجاعی باشد، سوم آدم فهیمی باشد، چهارم آدم مدبری باشد برای اینکه با شبکه های فساد الان ما یکسری شبکه های فساد پنهانی داریم بین اینهایی که می گویند اصولگرا، اصلاح طلب، اینها بین اینها هم هست اینها جیب پرکن ها هستند. رفته است مجلس, لایحه می گذارد جیبش را پر می کند. اصلاً رفته است در دولت خانه برای چه گران شد مسکن برای چه گران شد، برای این گران شد که برج سازهای آن طرف رفتند با آن آقایان در دولت قبلی، چرا دلار گران شد، چه دلیلی داشت، برای اینکه رئیس بانک مرکزی نتوانست دلار را مهار کند، اگر خودش هم مقصر نباشد که به نظر من مقصر اصلی خودش است، بدون هیچگونه برو و برگرد، اما نتوانست مهار کند. الان هم این دولت بخواهد یکهویی بیاوردش پایین, مشکل داریم. آدم های نابلد و ناکارآمد و اینها مگر ما نداریم، خیلی آدم خوبی است ولی نابلد است. حالا مجلس هم اگر از این تیپ ها می خواهند انتخاب کنند ما در مؤتلفه اسلامی از این آدم ها نمی دهیم، آدم های خوب و مطمئن و خاطرجمع، چون در هیچ یک از این اختلاس ها شما یک ردپا از مؤتلفه ای ها پیدا نمی کنید. کمیته امداد امام خمینی را چه کسی ساخته است، عسگراولادی و ما ساخته ایم شفیق است خدا رحمت کند آقا سیدرضا نیری. آیا تاکنون شما یک خبر از اختلاس و رانت و خلاف در کمیته امداد دیده اید؟ شبکه به این گستردگی با این همه پول در اختیارش با این همه خانواده های بی سرپرست. چون به محض اینکه یک جا احساس چیز کنند. در دوران مرحوم شهید لاجوردی، شما در دادستانی و زندان یک رانت را بردارید یاران ما ما آدم های پاک معرفی می کنیم اگر طرف یک ذره بلنگد ما معرفی اش نمی کنیم.