محسن مهدیان؛ مدیرمسئول: متن ذیل یادداشتی است که به همکارانم در مؤسسه همشهری و در روز خبرنگار تقدیم کردم، اما بهانهای است برای یک دلنوشته راهبردی- صنفی در عصر پلتفرم که مخاطبش انسانرسانههاست. حرفی است روی زمین مانده از رسانههای جدید و در ابعاد حکمرانی نوین. مختصر است، اما مختصات این روزهایمان را همین تحول بزرگ تغییر داده است. اگر همراه تاریخی این تحول بزرگ نشویم و مهیای نبرد جدید نباشیم، بازنده تاریخ خواهیم بود و خواه و ناخواه سمت باطل میایستیم و آیندگان به تلخی قضاوتمان خواهند کرد.
همکار خوبم
گذشت روزگاری که مردم منتظر میماندند تا ساعت 21شود و تماشای خبر کنند.
گذشت روزگاری که مردم کنجی مینشستند و چای و قهوه نوشجان میکردند و روزنامه و مجله میخواندند.
گذشت روزگاری که هر صبح قبل از شروع کار، سراغ رسانههای برخط میرفتند تا ببینند در دنیا چه میگذرد.
گذشت روزگاری که برای کسب خبر سراغ من و شما میآمدند.
امروز رسانه، منبع خبری آدمها نیست؛ محل زندگی آنهاست.
با رسانه فقط کسب اطلاع نمیکنند؛ با رسانه میبینند، میشنوند و تصمیم میگیرند.
امروز فضای مجازی، فضای واقعی است، بلکه فضای زندگی است.
پیرامون انسانها را نه واقعیت، بلکه رسانهها گرفتهاند.
رسانه امروز، تنها ابزار انتقال اطلاعات نیست. رسانه امروز دنیایی است که انسانها در آن زیست میکنند.
واقعیت و دنیای خارج انسانها را همین رسانهها شکل میدهند و حرفهاست در این میان.
دنیایی که تصاویرش بیش از عالم واقع در عالم خیال رقم میخورد، بیاعتنا به واقعیت نیست، اما آن هم نیست؛ روایتی است از واقع و چه بسا ناواقع.
این زیست رسانهای نیز در اغلب مواقع ناخودآگاه و غیرارادی است.
خلاصه اینکه امروز من و شما، نه بخشی از اطلاعات افراد که درون نظام تصمیمگیری و ارادی انسانها قرار داریم.
ما غایب باشیم، دیگران جای خالی را پر میکنند؛ دیگرانی که چهبسا غریبهاند...
در این عصر جدید که مدیریت ذهن و خیال، نقطه کانونی اداره عالم است، نقش تاریخیمان را پیدا کنیم.
از خبرنگاری خارج شویم و پیامبر شویم. فاصله خبرنگاری تا پیامبری را معلمی پرمیکند و این مهم میسر نیست مگر ساخته شویم تا بسازیم.
روزتان مبارک