روزنامه فرهیختگان در گزارش امروز خود، روایت محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در نشریه آگاهی نو که سردبیری آن را برعهده دارد، از نحوه انتخاب آذر منصوری به ریاست جبهه اصلاحات منتشر کرده است؛ قوچانی در این متن سپرده شدن ریاست جبهه اصلاحات به آذر منصوری را متاثر از پیام محمد خاتمی دانسته و عنوان دیکتاتوری به آن میدهد.
محمد قوچانی در تشریح جلسه جبهه اصلاحات به ریاست آذر منصوری ختم شد مینویسد: «در جلسهای که خانم آذر منصوری با نقل قول از رهبر جبهه اصلاحات بدون هیچ رقیبی به ریاست جبهه رسید، الیاس حضرتی دبیرکل حزب اعتماد ملی از جلسه خارج شد و گفت از این پس فقط در سطح نماینده در جبهه مشارکت میکنند. شهاب طباطبایی دبیرکل حزب ندای ایرانیان هم قصد ترک جلسه را داشت که جلوی این کار گرفته شد اما احتمالا این حزب هم در سطحی پایینتر از دبیرکل در جبهه شرکت کند. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران هم که قبل از این بهعنوان شخصیت حقیقی از سوی سیدمحمد خاتمی در جلسات شرکت میکرد ترجیح داد نه در جمع ۱۵ نفر سناتور انتصابی که بهعنوان شخصیت حقوقی خود در این دوره حاضر شود تا بتواند به جای خودش نمایندهاش را به جلسه بفرستد و این کار را در جلسه رایگیری هم کرد؛ کارگزاران همچنین پس از انتصاب رئیس جدید تصمیم گرفت در دوره تازه در هیاترئیسه نمایندهای نداشته باشد و حتی پیشنهاد انتخاب محسن هاشمی بهعنوان نایبرئیس جبهه اصلاحات را رد کند و حتی نایبرئیس سابق جبهه اصلاحات در دیدار رئیس جدید آن پیشنهاد مشاوره را هم رد کرد. پیشنهادی که هدف آن. جلوگیری از انشعاب در جبهه اصلاحات و محوریت کارگزاران برای تاسیس ائتلاف جدید است اما این نوشداروی بعد از مرگ سهراب قطعا فراکسیونی دربرابر فراکسیون حاکم بر جبهه به وجود میآید که خود را در دوگانه کارگزاران - اتحاد ملت نشان خواهد داد؛ چنانکه در جبهه جمهور این اتفاق رخ داد. شکاف بزرگتر اما میان و جناح چپ جبهه میان حزب اتحاد ملت (مشارکت) و حزب توسعه ملی (مجاهدین انقلاب است) که ظاهرا نمایندگان آن تا لحظه آخر بر ریاست بهزاد نبوی اصرار داشتند و به آذر منصوری رای ندادند درواقع این بار یک چپ توسط چپ دیگری حذف شد.»
این اظهارات نشان از وجود یک شکاف عمیق در بین جبهه اصلاحات دارد که بعید نیست در انتخابات مجلس نیز بروز پیدا کرده و مانع از تشکیل یک ائتلاف واحد شود. امری که در انتخاب ۹۸ نیز صورت نگرفت و کارگزاران به تنهایی لیستی را منتشر کرد که سران اصلاحات از آن حمایت نکرده و نهایتا به شکست انجامید.
قوچانی یکی از دلایل شکست کارگزاران را بیمروتی اصلاحطلبان عنوان کرده و در این باره مینویسد: «اصلاحطلبان چپگرا به کارگزاران گفتند اگر این حزب بدون اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم فهرست دهد از آنان حمایت میکنند اما نهتنها حمایت نکردند بلکه به تخریب آنها دست زدند و درنهایت هم گفتند حتی رای هم نمیدهند.»
** ستیزهجویی تندروها با وزارت کشور و حاکمیت
مشی تحریمی چپگرایان جبهه اصلاحات علاوهبر کارگزاران که خود را متضرر این موضوع میدانند از جانب برخی گروههای دیگر نیز با انتقاد مواجه شده است. در گفتوگویی که با محمدصادق جوادیحصار سخنگوی حزب اعتماد ملی داشتهایم، او دلیل خروج الیاس حضرتی دبیرکل این حزب از جلسه جبهه اصلاحات را اینگونه توضیح میدهد: «یکجوری حمایتی از خانم منصوری صورت گرفت که حمل بر این شد که بهنوعی مجادله با وزارت کشور صورت گرفته است. عدهای میگفتند ما در آستانه انتخابات نباید با وزارت کشور و دولت و حاکمیت وارد ستیزههایی از این دست بشویم و لجاجت و ستیزهگری کنیم. به همین دلیل چون دوستان ما نپذیرفتند که گزینه دیگری را مطرح کنند، آقای حضرتی اعلام کرد ما با این مشیستیزهجویانه ره به جایی نخواهیم برد، بنابراین دبیرکل دیگر در جلسات شرکت نخواهد کرد.»
** دروغ تحریم انتخابات
محمد قوچانی در بخش دیگری از متن خود منادیان اتحاد ملتی تحریم انتخابات را به اپورتونیسم و منفعتطلبی متهم کرده و در این باره روش آنها در انتخاباتهای ریاستجمهوری و شورای شهر را مثال میزند و تناقض رفتاری آنها را اینگونه تشریح میکند: «سیدمحمد خاتمی به تشویق سیدحسین مرعشی برای شرکت کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم پرداخته بود و یک چهره دیگر اصلاحطلب گفته بود اگر کارگزاران به نام اصلاحطلبان فهرست ندهند از آنان حمایت میکنند. در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ درحالیکه اصلاحطلبانی مانند مهدی کروبی، بهزاد نبوی، محمدجواد ظریف و عبدالکریم سروش بهصراحت از عبدالناصر همتی حمایت میکردند و خاتمی نیز از مردم میخواست همت کنند و رای دهند، بانویی به نام آذر منصوری رو در روی دیگر اصلاحطلبان ازجمله کارگزاران ایستاد و با تفاوت یک رای مانع از حمایت جبهه اصلاحات از همتی شد. گرچه ممکن است این اقدام را تلاش برای تحریم انتخابات بدانیم، اما در کمال تعجب همین جریان معتقد به تحریم انتخابات ریاستجمهوری نهتنها برای شورای شهر تهران فهرست داد، بلکه نام و امضای سیدمحمد خاتمی را بهصراحت خرج آن شورا کرد؛ چراکه مطمئن بود اکثریت کرسیهای آن شورا در اختیار حزب اتحاد ملت خواهد بود. همچنانکه در شورای شهر قبل از آن چنین بود. البته اگر به جای همتی که سابقه کارگزارانی داشت یک چهره چپ مانند مصطفی معین نامزد ریاستجمهوری بود این جریان به تحریم انتخابات ۱۴۰۰ دست نمیزد، چنانکه وقتی رهبر اصلاحطلبان با خشم از خرج کردن اعتبارش در انتخابات ۱۴۰۰ از یکی از سیاسیون اصلاحطلب گله کرد، او بلافاصله میزان آرای مصطفی معین در انتخابات ۱۳۸۴ را به یادش آورد که شکست جبهه مشارکت بود. درواقع پشتپرده این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم قرار داشت.»
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۲۰