به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، روزنامه «دیلی پاکستان گلوبال» در گزارشی تحت عنوان «اسرائیل چگونه اورانیوم با غنای تسلیحات را از ایالات متحده به سرقت برد؟» به برنامه مخفی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی پرداخت.
مقدمه این گزارش اینگونه شروع شد؛ رژیم صهیونیستی، «جان اف کندی» سی و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا را به چندین دلیل، دشمن اسرائیل تلقی میکرد. یکی از دلایل کلیدی، مخالفت سرسختانه و شدید جان اف کندی با برنامه مخفی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی بود. مکاتبات جان اف کندی-بن گوریون (نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی) در خصوص این موضوع، تا دهه ۱۹۹۰ به صورت محرمانه باقی ماند و در آن سالها بخشهایی از آن فاش شد.
ارتباط استعفای بن گوریون و ترور جان اف کندی
«دیوید بن گوریون» از همان ابتدا نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود تا در نهایت در تابستان ۱۹۶۳ به دلایلی نامشخص استعفا کرد. ممکن است به یاد بیاورید که جان اف کندی در نوامبر ۱۹۶۳ ترور شد. در نهایت، در نزدیکی سال ۲۰۱۵، کل مکاتبات جان اف کندی و بن گوریون از حالت محرمانه خارج شد.
از مکاتبات فاش شده جان اف کندی-بن گورین، کاملاً مشخص است که بن گوریون از درخواست جان اف کندی برای بازرسی از رأکتور هستهای که در نیروگاه اتمی «دیمونا» راهاندازی شده بود، طفره میرود.
این رأکتور به صورت محرمانه به کمک فرانسه راهاندازی شده بود و رژیم صهیونیستی، ایالات متحده را در جریان تأسیس آن قرار نداده بود. زمانیکه ایالات متحده از طریق تصاویر ماهوارهای متوجه وجود آن شد، طبیعتاً از چنین فریبی به خشم آمد.
جان اف کندی درست مدت اندکی قبل از آنکه بعنوان رئیسجمهور آمریکا سوگند کند، از برنامه اتمی مخفیانه رژیم صهیونیستی مطلع شد. حال به وضوح مشخص است که بن گوریون به دنبال آن بود که قبل از آنکه بقیه متوجه شوند، برای ساخت یک بمب اتم، وقت بخرد.
بنا به گفته «سیمور هرش» روزنامهنگار تحقیقی و نویسنده آمریکایی، رأکتور دیمونا که برای جهان ناشناخته است، در سال ۱۹۶۲ نیز بحرانی شده بود. نگرانی کندی در خصوص این موضوع به گونهای بود که اساساً تهدید کرده بود در صورتیکه اسرائیل در خصوص این موضوع شفافسازی نکند، کمکهای آمریکا به این رژیم قطع خواهد شد.
نقش موساد در ترور رئیسجمهور جان اف کندی
بر اساس این گزارش، جان اف کندی، تهدیدی برای برنامه اتمی رژیم صهیونیستی بود و به نفع اسرائیل بود که شاهد حذف او باشد.
این گزارش این گونه ادامه میدهد، در آن زمان، جان اف کندی از این موضوع اطلاع نداشت که رژیم صهیونیستی در حال سرقت اورانیوم با درصد غنای ساخت تسلیحات از یک تأسیسات آمریکا است اما اگر زنده میماند و متوجه این امر میشد، عواقب شدیدی برای کسانی به همراه داشت که این کار را انجام داده بودند.
میتوان تصور کرد که اگر مشخص میشد که رژیم صهیونیستی اورانیوم با سطح غنای تسلیحات اتمی را از ایالات متحده به سرقت برده است، عواقب شدیدی از سوی جامعه جهانی برای این رژیم به همراه داشت. انگیزه بیش از حدی برای ترور کندی وجود داشت و به نظر میرسد، آنطور که «مایکل کالینز پایپر» استدلال کرده است، بن گورین به موساد دستور ترور جان اف کندی را داد و سپس استعفا کرد تا زمانیکه کندی ترور شد، او دیگر در قدرت نباشد.
بر اساس این گزارش، آخرین نامه جان اف کندی به بن گوریون در خصوص موضوع اتمی در ۱۹ می ۱۹۶۳ تحویل داده شد و بن گوریون در ۱۶ ژوئن ۱۹۶۳ (حدود کمتر از یک ماه بعد) استعفا کرد.
حمایت خانوادههای ثروتمند یهودی از برنامه تسلیحات اتمی اسرائیل
برنامه اتمی رژیم صهیونیستی از حمایت ثروتمندترین خانوادههای یهودی در سراسر دنیا از جمله خانواده «روتشیلد» برخوردار است. «بارون ادمون لئوپولد دو روتشیلد» (۱۹۱۶-۲۰۰۹) کمکهای مالی قابل توجهی به برنامه تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی کرد.
طبق این گزارش، رژیم صهیونیستی در آن زمان، ظرفیت غنیسازی اورانیوم را نداشت و بنابراین تصمیم گرفت تا اورانیوم با درصد غنای تسلیحات را از ایالات متحده به سرقت ببرد. داستان نحوه سرقت اورانیوم با درصد غنای تسلیحات اتمی در کتاب ۲۰۱۶ «راجر متسون» توصیف شده است. عنوان این کتاب این است: «سرقت بمب: چطور انکار و فریب، اسرائیل را مسلح کرد».
متسون سابقاً برای کمیسیون ساماندهی هستهای ایالات متحده آمریکا (NRC) کار میکرد. وی تحقیقات NRC درباره اورانیوم با درصد غنای بالا را که از شرکت آمریکایی NUMEC ناپدید شده بود، رهبری میکرد.
قابل توجه است که بن گوریون، اندکی پس از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل، اصرار به تولید تسلیحات اتمی و بیولوژیکی برای حفاظت از رژیم صهیونیستی کرده بود.
در سال ۱۹۴۸، بن گوریون نوشت: «ما در عصر انقلابهای علمی به سرمی بریم، دورانی که اتم ها، ترکیب معجزه آسا و قدرت عظیم نهفته در آن را آشکار می کند....آنچه انیشتین، اوپنهایمر و تلر، سه یهودی، برای ایالات متحده انجام دادند، توسط دانشمندان در اسرائیل برای مردم خودمان، قابل انجام است».
این گزارش سپس نوشت که واضح و روشن است که بن گوریون از همان روز اول، تولید سلاح اتمی را در ذهن خود میپروراند.
مثلثی که به صهیونیستها در سرقت اورانیوم از آمریکا کمک کرد
در سال ۱۹۵۷ شرکتی به نام NUMEC [شرکت مواد و تجهیزات هستهای] در «آپولو» ایالت پنسیلوانیا آمریکا راهاندازی شد.
مردی به نام «دیوید لوونتال» قهرمان غصب اراضی فلسطینیان به دست یهودیان در سال ۱۹۴۸ و همچنین معتمد نزدیک به بن گوریون بودجه NUMEC را تأمین کرد.
این گزارش سپس ادامه داد که لونتال یکی از اعضای سازمان شبهنظامی یهودی وفادار به ایدئولوژی صهیونیسم «هگانا» بود و در کشتی « اساس اکسدس» حضور داشت که پس از جنگ جهانی دوم، وظیفه حمل چهارهزار و ۵۰۰ یهودی از فرانسه به اراضی اشغالی را بر عهده داشته است.
در «پیتسبورگ»، همسایه لوونتال دانشمندی به نام «زالمان شاپیرو» بود که «ارنست دیوید برگمن» رئیس کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی از نزدیک او را میشناخت (آیا این تصادفی بوده است؟)
طبق این گزارش، شاپیرو در مورد چگونگی ساخت عناصر سوختی برای رأکتورهای هستهای اطلاعات زیادی داشت زیرا با برنامه هستهای نیروی دریایی ایالات متحده ارتباط داشت. شاپیرو در طراحی اولین زیردریایی اتمی نیروی دریایی آمریکا مشارکت داشته است.
زمانی که NUMEC در حال راه اندازی بود، شاپیرو برای تأسیسات هستهای دولت ایالات متحده به نام آزمایشگاه نیروی اتمی «بتیس» کار میکرد. شاپیرو سپس از شغل دولتی خود استعفا کرد و رئیس NUMEC شد.
این روزنامه سپس با این اطلاعات پیشزمینهای ادامه داد، بنابراین ما یک مثلث بسیار جذاب داریم-لونتال، معتمد بن گوریون، شاپیرو که نحوه ساخت مواد برای رأکتور هستهای و همچنین اورانیوم با غنای ساخت تسلیحات را میداند و ارنست برگمن، رئیس کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی و دستیار سابق شاپیرو. در سال ۱۹۵۷، کمیسیون انرژی اتمی (AEC) به NUMEC مجوز غنیسازی اورانیوم داد.
به قول متسون، «نیروگاه آپولو در صنعت هستهای آمریکا، به موفقیتهای زیادی دست یافت. این اولین تأسیسات تجاری بود که مجوز تبدیل هگزافلوراید اورانیوم به پودر دی اکسید اورانیوم را دریافت کرد. این نیروگاه به اولین تولید تجاری سوخت ذرات پوشش داده شده دست یافت و اولین نیروگاهی بود که فرایند پرس خشک برای گلولههای سوختی رأکتور هستهای را تولید کرد».
از آنجایی که شاپیرو ارتباطاتی را با نیروی دریایی آمریکا داشت، NUMEC، در سال ۱۹۶۰، تولید اورانیوم با درصد غنای بالا را برای نیروی دریایی آمریکا آغاز کرد.
متسون اشاره کرده است که سیا بعدها به این نتیجه رسیده است که «شاپیرو در سال ۱۹۶۰ یا زودتر، مشاور برنامه انرژی اتمی اسرائیل بوده است». کارکنان مهم در NUMEC از جمله شاپیرو با سازمان صهیونیستی آمریکا ارتباط داشتهاند.
متسون در گفتوگو با باشگاه مطبوعات ملی در واشنگتن که در ۱۸ مارس ۲۰۱۶ صورت گرفت، تصریح کرد: «در سال ۱۹۶۴، افراد آزمایشگاه ملی «اوک ریج» (یک مرکز علمی فدرال در ایالت تنسی آمریکا) متوجه میشوند که در تأسیسات NUMEC در آپولو ایالت پنسیلوانیا اورانیوم ناپدید شده است».
هماکنون، آزمایشگاه ملی اوک ریج، اولین تأسیسات غنیسازی اورانیوم در جهان بوده است که ریاست آن بر عهده «گلن تی سیبورگ» بود که برنده جایزه نوبل ۱۹۵۱ برای کشف پلوتونیوم بود.
۳۴۵ کیلوگرم از اورانیوم با درصد غنای بالای آمریکا به سرقت رفت
متسون تصریح کرد: «آنها از بهترین افرادی که میتوانستند پیدا کنند، استفاده کردند. بهترین افراد اوک ریج، بهترین افراد کمیسیون (کمیسیون ساماندهی هستهای ایالات متحده آمریکا)، بهترین افراد NUMEC به این نتیجه رسیدند که ۱۷۸ کیلوگرم از اورانیوم با درصد غنای بالا ناپدید شده است که برای ۹۴ کیلوگرم از این مقدار هیچ توجیهی پیدا نکردند».
در پی ناپدید شدن این حجم از اورانیوم با درصد غنای بالا، NUMEC در آن زمان، ۲.۲ میلیون دلار جریمه شد که در حال حاضر مبلغی معادل ۱۵ میلیون دلار است. NUMEC تنها نیروگاه آمریکایی است که اورانیوم در آن ناپدید شده است.
متسون در کتاب خود، جدولهای برآوردها را ارائه داده و می گوید: «این برآوردها نشان میدهد که بیش از نیمی از ۱۷۸ کیلوگرم (اورانیوم با درصد غنای تسلیحات اتمی) تا اواخر ۱۹۶۵ و قبل از پایان ۱۹۶۳ ناپدید شده است».
اگر ادعای سیمور هرش را که خود یهودی بود و به دستگاه رژیم صهیونیستی دسترسی داشت، به یادآورید که گفته بود رأکتور دیمونا تا سال ۱۹۶۲ بحرانی و مهم میشود، واضح و روشن میشود که بخشی از اورانیوم ناپدید شده NUMEC در آن بازه زمانی به دیمونا فرستاده شده است. جای تعجب نیست که بن گوریون به شدت از درخواست جان اف کندی برای بازرسیهای ایالات متحده از دیمونا طفره میرفت.
بر اساس این گزارش، رأکتور دیمونا نه تنها مهم بود بلکه به اورانیوم سرقت شده از ایالات متحده که درصد غنای بسیار بالایی داشت، دست یافته بود.
متسون همچنین برآورد کرده است که بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۷، مجموع ۳۴۵ کیلوگرم اورانیوم با درصد غنای تسلیحات از NUMEC مفقود شده است.
نقش دولت آمریکا در کمک به صهیونیستها در سرقت اورانیوم
این گزارش میافزاید، وقتی اف بی آی سالها بعد، تحقیقاتی را در این زمینه انجام داد، یک شاهد ماجرا در سال ۱۹۸۰ به اف بی آی گفت زمانیکه در سال ۱۹۶۵ یا ۱۹۶۶، از یک منطقه اسکله بارگیری NUMEC عبور میکرده، افرادی را دیده است که کانتینرهایی با اندازه مورد استفاده برای اورانیوم با درصد غنای بالا را درون جعبههایی بار میزدند.
این شاهد ماجرا گفت که اوراق حمل این جعبهها نشان میداد که مقصد این بارها، اراضی اشغالی است.
شاهد دیگری گفت که یک کامیون تخت را در منطقه اسکله بارگیری مشاهده کرده است. راننده کامیون در حال بارگیری «لولههای اجاق» به داخل کابین کامیون بوده است. شاهد ماجرا قضیه را عجیب و مشکوک میبیند زیرا وظیفه بارگیری در طول روز برعهده کارگرانی است که مسئول انجام این کار هستند.
وی توضیح داد که «لولههای اجاق»، ظروف استوانهای هستند که کارخانه برای بستهبندی اورانیوم غنیشده در داخل لولهها استفاده میکند. هر لوله معمولاً حاوی سه الی چهار پاکت اورانیم غنی شده با درصد بالا (HEU) است.
در گزارش اف بی آی آمده است:«او [شاهد ماجرا]، اینطور گفته است که دیدن دکتر شاپیرو در بخش تولید تأسیسات هستهای آپولو بسیار غیرعادی بود. مشاهده دکتر شاپیرو در شب بسیار غیرعادی بوده است و دیدن دکتر شاپیرو در حالیکه بسیار مضطرب بود در آنجا پرسه می زد، بسیار غیرعادی بود».
دکتر شاپیرو در اغلب مواد به عنوان فردی خونسرد که هرگز ناراحت نمیشود، توصیف میشود.
گزارش اف بی آی ادامه میدهد:« او (شاهد ماجرا) گفت که به این دلیل قبلاً چیزی نگفته که خانواده بزرگی دارد که باید از آنها حمایت کند و روز پس از این ماجرا، مدیر کارکنان کارخانه (اسمش یادم نمیآید) NUMEC او را تهدید کرده که اگر دهانش را درباره آنچه که شب قبل در اسکله بارگیری دیده، نبندد، اخراج خواهد شد».
طبق این گزارش، برخی دیگر از کارکنان نیز تأیید کردهاند که موادی که به داخل کامیونها بارگیری میشده است و اینکه مقصد اراضی اشغالی بوده را مشاهده کرده اند. بنابراین، واضح و مبرهن است که اورانیوم با درصد غنای بالا از NUMEC سرقت می شده و با رضایت و اطلاع زالمان شاپیرو به اراضی اشغالی ارسال میشده است.
بر اساس این گزارش، در سال ۱۹۶۶، ۶۷ و ۶۸، سیا گمان میکرد که رژیم صهیونیستی بمب دارد اما برای اثبات این قضیه نیاز داشتند که تأیید کنند که دیمونا در حال تولید پلوتونیوم است.
« جان هادن» رئیس ایستگاه سیا در تل آویو، مسئولیت جمعآوری گیاهان از مجاورت دیمونا را بر عهده گرفت. بنابراین هادن بچههایش را با ماشینش به آن منطقه میبرد و در حالی که بچهها از ساندویچهای کره بادامزمینی لذت میبردند، گیاهان را جمعآوری کرد و بیصدا آنها را در صندوق عقب ماشین گذاشت.
نیروگاههای هستهای تحت کنترل هستند زیرا ذرات کوچکی از رادیواکتیو در محیط نشت میکند.
تجزیه و تحلیل نمونههای گیاهی از حومه دیمونا، وجود ذراتی از اورانیوم با درصد غنای بالا و همچنین پلوتونیوم را فاش کرد. از آنجایی که رژیم صهیونیستی قابلیت غنیسازی اورانیوم را ندارد، چطور وجود اورانیوم با درصد غنای بالا در دیمونا وجود دارد؟ نه تنها این قضیه بلکه اورانیوم با درصد غنای بالا از کارخانهای آمده بود که برای نیروی دریایی آمریکا کار میکرد زیرا نیروی دریایی آمریکا از اورانیوم با درصد غنای ۹۷.۷ درصد استفاده میکرد و اورانیومی که در نمونههای دیمونا کشف شده بود، عنای ۹۷.۷ درصد داشت. لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که NUMEC اورانیوم با درصد غنای بالا را برای نیروی دریایی آمریکا تولید میکند.
«جیمز ژسوس آنگلتون» رئیس بخش ضداطلاعات سیا یک متحد پروپاقرص رژیم صهیونیستی بود. متسون در کتاب خود مینویسد: «جیمز آنگلتون احتمالاً از روی عمد، اطلاعات سیا درباره راهاندازی برنامه هستهای اسرائیل را مخفی کرده تا از تخریب روابط خود در موساد جلوگیری کند. اولویت اول وی، استفاده از اسرائیل برای افزایش اطلاعات خود درباره جماهیر شوروی بود جلوگیری از دستیابی اسرائیل به تسلیحات هستهای اولویت او نبود». او هیچ اهمیتی به نگرانیهای کندی درباره عدم اشاعه هستهای نمیداد.
زمانیکه، سیا وجود اورانیوم با درصد غنای بالا و پلوتونیوم را از نمونههای گیاهی اطراف دیمونا تأیید کرد، روشن شد که رژیم صهیونیستی قابلیت اتمی دارد.
«ریچارد هلمز» مدیر وقت سیا این موضوع را به رئیسجمهور جانسون گزارش کرد.
نقش لیندون بی جانسون رئیسجمهور آمریکا در سرپوشگذاری بر سرقت صهیونیستها
«جیمز دی یوجنیو» که مقالهای در مورد کتاب متسون نوشت، آنچه را که اتفاق افتاد، اینگونه توصیف میکند: «مردی که برآورد اطلاعات ملی آمریکا ( NIE ) را آماده کرد و آن را به هلمز داد، "کارل داکت" افسر ارشد علم و فناوری سیا بود. پس از آنکه هلمز با جانسون (رئیسجمهور وقت آمریکا) ملاقات کرد، مدیر سیا به داکت درباره واکنش عجیب و غریب رئیسجمهور گفت. لیندون بی جانسون ناراحت نشد و دستور تحقیقات درباره چگونگی این رخداد نداد بعلاوه آنکه به هلمز نگفت که وزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا را در جریان قرار دهد تا بتوانند تحقیقات اطلاعاتی انجام دهند یا تحریمهایی را در نظر بگیرند. در عوض جانسون برعکس عمل کرد. او به هلمز گفت که این اخبار را محرمانه نگه دارد و به طور خاص به مدیر سیا گفت که وزارت خارجه یا وزارت دفاع هیچ اطلاعی از این قضیه پیدا نکنند. هلمز نیز از دستورات پیروی کرد اما تصمیم گرفت زودتر از انتظار، اف بی آی را در جریان چگونگی وقوع این تحول قرار دهد».
این گزارش با اشاره به این موارد نوشت، دلیل این رفتار رئیسجمهور وقت آمریکا تنها با دانستن این قضیه قابل فهم میشود که مادرش، مادربزرگ مادری او و همچنین مادربزرگ مادر وی یهودی بودند و طبق قوانین یهود، جانسون نیز یک یهودی به حساب میآمد. پدر او یک فرقه مسیحی کریستادلفیان بود که معتقد بود یهودیان قوم برگزیده خدا هستند.
این گزارش سپس ادامه داد، بنابراین در حالیکه شاپیرو به رژیم صهیونیستی در سرقت اورانیوم با درصد غنای بالا کمک کرد، جیمز ژسوس آنگلتون برای رژیم صهیونیستی سرپوش گذاشت و رئیسجمهور یهودی آمریکا نیز به این رژیم اجازه داد آنچه که آرزویشان بود را انجام دهد.
متسون در کتاب خود این سؤال را مطرح میکند: «چرا افبیآی و سیا هنوز حقایق درباره NUMEC را در زمانیکه بخش زیادی از حقیقت مشخص شده، پنهان میکنند؟ چه چیزی برای پنهان کردن باقی مانده است؟ زمان زیادی گذشته است که افرادی که از این اسرار محافظت میکردهاند، هیچ سهم شخصی در تاریخی که پنهان کردهاند ندارند. بسیاری از شخصیتها در امور، تحقیقات و سرپوشگذاری فوت کردهاند....دولت آمریکا از چه کسی محافظت میکند؟»
طبق این گزارش، اف بی آی از دو تحقیق موازی کنگره در خصوص این موضوع جلوگیری کرد و با همکاری وزارت دادگستری و وزارت انرژی آمریکا، از ارائه اسناد مورد درخواست «اودال» و «دینگل» از نمایندگان کنگره درباره این پرونده خودداری کرد.
متسون در کتاب خود در این خصوص نوشت: «همدستی سیا در سرپوش گذاشتن بر تحقیقات در خصوص NUMEC بسیار واضح و روشن است زیرا حاضر به افشای اسناد کلیدی که حدود ۵۰ سال قدمت دارد، نشده است».
بر اساس این گزارش، سیا از ارائه اطلاعات به «ادوین کینتر» امتناع ورزید. کینتر به همراه همکار خود مأمور به بررسی این موضوع شده بود که آیا اسرائیل از طریق دیمونا در حال توسعه قابلیت اتمی خود است یا خیر.
نقش سیا در سرپوشگذاری بر سرقت اورانیوم آمریکا
کینتر در مصاحبهای گفت: «رئیسجمهور ایالات متحده (جان اف کندی) توافق کرده بود که چنین بررسی انجام شود و سیا به طور مستقل تصمیم میگیرد که آنچه را که میداند در اختیار افرادی که به محل اعزام شده، قرار ندهد. عجیب به نظر نمیرسد؟».
«آونر کوهن» دانشمند یهودی آمریکایی میگوید: «به نظر میرسد که کینتر و تیمش دو بار فریب داده شدند. یکبار توسط اسرائیلیها و یکبار دیگر توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا که اطلاعاتی که میدانند را در اختیار تیمی که اعزام شده، قرار ندادند».
متسون در پایان کتاب خود نتیجهگیری کرد: «به جرأت میتوان گفت که دولت ما نه تنها حقایق را از شهروندان خود مخفی نگه میدارد بلکه برای تداوم سرپوشگذاریهای خود از شهروندانش بدون آنکه اطلاعی داشته باشند، استفاده می کند».
این گزارش در پایان نوشت که این همان دولت آمریکا است که جرأت نزدیک شدن به اسرائیل را ندارد که ۳۴۵ کیلوگرم از اورانیوم با درصد غنای تسلیحات آمریکا را ربود تا به یک تهدید اتمی برای کل جهان از جمله آمریکا تبدیل شود.
پایان پیام/ص