آرمان خالقی، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیاتمدیره و قائممقام خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در گفتوگو با صمت درباره نقش دانشبنیانها در حل چالشهای صنایع کوچک گفت: دانشبنیان شدن در ابتدای کار از حالت استارتآپی و یک ایده شروع میشود و این ایده بعدها تبدیل به یک الگو و روش میشود که پس از انجام کارهای تحقیق و توسعه به مرحله تجاریسازی میرسد. در این مرحله، سرمایهگذاری روی پروژه انجام میشود. در کل، این شرکتها چندان بزرگ و عظیم نیستند و شرکتهای بزرگ در راستای سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه خود میتوانند از آنها استفاده کنند.
وی افزود: در گامهای ابتدایی، بهطوروسیع نمیتوان از محصولات دانشبنیان بهره گرفت و شرکتهای دانشبنیان باید با همکاری صنایع بزرگ رشد کنند. در واقع، خودشان بهعنوان صنایع کوچک شناخته میشوند، چراکه هم محدودیت نیرو دارند و هم وسعت بالایی ندارند، بنابراین میتوان بخش مهمی از صنایع کوچک را در قالب دانشبنیانها تعریف کرد. دانشبنیان بیشتر در قالب یک شرکت کوچک و متوسط شکل میگیرد یا اینکه در بطن یک شرکت بزرگ فعالیت میکند.
خالقی گفت: بنابراین دانشبنیانها زایشگر صنایع کوچک و شرکتهای نوپا هستند و یکی از عوامل رشد صنایع کوچک، اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیان است. به این دلیل که چابک هستند و سرعت عمل بیشتری دارند و بهراحتی میتوانند خود را با تغییرات وفق دهند.
وی افزود: از آنجایی که محصولات دانشبنیان در بازار با ریسک بالایی مواجهند، معمولا سرمایهگذاران تلاش میکنند گامهای کوچکی را بردارند، بههمیندلیل درصد شکست آنها هم کمتر میشود. بنابراین، دانشبنیانها میتوانند بهعنوان یک محیط رشد برای صنعت در نظر گرفته شوند. دانشبنیان شدن صنایع کوچک کمک بزرگی به صنعت است و میتواند آن را در نقطهای قرار دهد که صنایع بزرگ را با تحول نوآورانه همراه کند.
بهگفته خالقی، قاعدتا شرکتهای بزرگ برای اینکه ریسک شکستهای خود را پایین بیاورند، از صنایع کوچک دانشبنیانی بهره میگیرند. بنابراین، اکوسیستم دانشبنیان و فعالیت آن در صنایع کوچک میتواند بهعنوان یک پیشزمینه در توسعه دانشبنیان در نظر گرفته شود.
این کارشناس اقتصادی گفت: بنابراین میتوان گفت شرکتهای استارتآپی نقش جدی در حل چالشهای صنایع کوچک دارند. آنها نقش جدی در تغییر تولید تغییر سبک و رواج فناوری در صنایع بزرگ را دارند و مانند یک قرص انرژی موجب تقویت سرعت در مقیاس وسیع کشور میشوند.
وی بااشاره به چالش تامین انرژی صنایع نیز گفت: صنایع در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز و حتی در برخی موارد کمبود برق مواجهند. این کمبود انرژی تاثیر منفی در تولید و بهای تمامشده محصولات دارد، بههمیندلیل باید چارهاندیشی جدی در اینباره انجام شود.
خالقی افزود: اگر قرار است واحدهای تولیدی برای تامین انرژی موردنیازشان اقدام به ساخت نیروگاه کنند، باید گاز به نرخ مناسب در اختیار آنها قرار داده شود. با این حال، ایجاد نیروگاه کوچک برای واحدهای صنعتی در شرایط فعلی دشوار است و نیاز به منابع بسیاری دارد.
عضو هیاتمدیره و قائممقام خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: ورود صنایع به تولید انرژی خورشیدی باوجود اینکه باعث افزایش سهم تولید انرژی پاک میشود، به منابع مالی اولیه و زمین به اندازه کافی نیاز دارد. واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی با محدودیت فضا مواجهند و تنها میتوانند از سقفهای خود برای نصب پنلهای خورشیدی استفاده کنند. این مهم نیز به طراحی خاص خود نیاز دارد و تنها بخشی از برق موردنیاز صنایع را تامین میکند، بنابراین نمیتواند منبع چندان مطمئنی برای تامین برق موردنیاز واحدهای صنعتی باشد. وی بااشاره به خرید تضمینی برق خورشیدی توسط دولت نیز گفت: دولت تاخیر بسیاری در پرداخت وجه حاصل از خرید تضمینی برق خورشیدی به مشترکان دارد، بهطوریکه گاه این تاخیر از یک سال فراتر میرود. وضعیت در خرید برق تولیدی نیروگاههای خصوصی نیز بههمینشکل است. باید توجه داشت که دولت هزینه فروش انرژی برق به مشترکان را بهصورت نقد دریافت میکند. بر همین اساس، واحدهای تولیدی انگیزهای برای ورود به این حوزه ندارند.
بیشک یکی از نتایج بزرگ توسعه صنایع کوچک دانشبنیانی، ایجاد اشتغال در مناطق محروم روستایی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند، شرکتهای دانشبنیان میتوانند ظرفیتسازی مهمی در روستاها برای جلوگیری از پدیده پناهندگان اقلیمی داشته باشند، بهعبارتروشنتر، جایگیری صنایع کوچک متناسب با وضعیت اقلیمی مناطق و روستاها میتواند راهکار مهمی برای توسعه اشتغال در روستاها باشد. ابوالفضل میرقاسمی، مدیر اجرایی ملی پروژه بینالمللی حمایت اجتماعی و توانمندسازی و کارشناس توسعه پایدار روستایی بااشاره به تجربه موفق دیگر کشورها در امر توسعه پایدار روستایی به صمت گفت: توسعه پایدار روستایی در روند جایگزینی صنایع کوچک، موضوعی است که چند سالی میشود در بیشتر کشورهای آسیایشرقی جا افتاده است. در کشورهایی نظیر ژاپن و تایلند روستاها با حمایت دولت توانستهاند برای محصولات خود که حاصل فعالیتشان در عرصه صنایع خرد و صنایعدستی بوده، بازارسازی کنند و به رشد اقتصادی برسند. در این فرآیند، هر روستا با یک محصول شناخته میشود. این جریان زمانی به مرحله عملیاتی میرسد که محصولات تولیدشده از استاندارد کافی برخوردار باشند و در کنار آن، بخش خصوصی یا دولت در بخش بازار از کسبوکارهای شکلگرفته حمایت کنند. در کشورهای گفتهشده، صنایع خرد در روستاها بهقدری توسعهیافته که نوع و روند اجرایی آنها نظیر کارگاههای تولیدی موردتوجه گردشگران خارجی قرار گرفته است و خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشود، بهعبارت دیگر، علاوه بر تولید محصول، ماهیت تولید و روند آن هم ارزآور شده است.
وی ادامه داد: از آنجایی که اقلیم و شرایط طبیعی در کشور ما تعیینکننده اصلی مشاغل در روستاها است، در هر جغرافیای روستایی باید به فراخور شرایط طبیعی آنجا، کسبوکارها راهاندازی شوند، حال باتوجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و تاثیری که بر الگوی بارش و رژیم بارندگی گذاشته، شرایط طبیعی روستاها و ظرفیتشان برای کشاورزی کاهش یافته ؛ همچنین حفر چاههای غیرمجاز و دخالتهای بیش از اندازه انسان در طبیعت باعث شده است مناطق روستایی با بحران کمآبی مواجه شوند و شرایط برای اشتغال بحرانیتر شود، بههمین دلیل، دیگر نمیتوان اتکای ۱۰۰ درصدی روی کشاورزی و دامپروری داشت و بهتر است از معیشتهای جایگزین و مکمل استفاده کنیم که درآمد بخشی از خانوادههای روستایی از این طریق حاصل شود.
میرقاسمی گفت: در کل، برای کاهش مهاجران اقلیمی باید به فکر معیشت جایگزین بود که در کنار آن بحث افزایش بهرهوری هم مطرح میشود، چراکه باید از داشتههای موجود طبیعی نظیر آب و خاک استفاده مناسب کرد. گفتنی است، بهرهوری در بیشتر مناطق روستایی کشور پایین است و متاسفانه استفاده درستی از منابع موجود نمیشود، برای مثال، الگوی کشت نباید متاثر از گرانی یا ارزانی یک محصول کشاورزی باشد، بلکه باید بهفراخور طبیعت منطقه کاشت و با توسعه معیشت جایگزین صنایع خرد همپای گردشگری موجب رشد اقتصادی روستاها شد. در بیشتر کشورهای پیشرفته برای راهاندازی صنایع خرد کارخانجات برونسپاری میکنند. در ایران هم میتوان ارتباط میان صنایع بزرگ و کوچک با کسبوکارهای روستایی را برقرار کرد. در حالی که بیشتر روستاهای کشور مکان زندگی سالمندان و متاسفانه نسبت جمعیت شهری و روستایی ما معکوس شده است.
وی ادامه داد: توسعه صنایع خرد در روستاها با بهرهگیری از توان دانشبنیانها امری شدنی است. از آنجایی که دانشبنیانها دارای ظرفیتهای فناورانه بالایی هستند، میتوانیم با برقراری ارتباط میان دانش بومی هر منطقه با دانش روز، صنایع خرد را در روستاها توسعه دهیم، باتوجه به اینکه نیاکان و گذشتگان کشورمان بسیار خردمند بودند، بهخوبی توانستند با محیططبیعی و اقلیم منطقه زندگیشان سازگاری کنند، در واقع باید برنامهای طراحی شود که در بطن آن دانشبنیانها، علم روز را با دانش بومی و ظرفیتهای موجود پیوند دهند و متناسب با هر منطقه، شرایط اشتغالزایی منحصر به فردی را در هر منطقه بهوجود بیاورند.
وی بااشاره به راهاندازی کشاورزی قراردادی در مناطق روستایی کشور گفت: از آنجایی که در کشاورزی قراردادی تمامی روند تولیدات، طبق یک برنامه مشخص پیش میرود، میتواند برای روستاییان فرآیندی مفید بهحساب بیاید. کشاورزی قراردادی به این معنا است که کارخانههای تولیدات محصولات مرتبط با روستا با کمک آموزش به کشاورزان و ارائه امکانات مناسب، محصول تولیدشده موردنظر را خریداری میکنند و بعد با تغییر و تحولات به بازار میرسانند. چنین تجارتی برد ـ برد است و سودی که دلالان از محصولات کشاورزی میبرند، عاید تولیدکننده محلی و کارخانهدار میشود. اگر چنین الگوهایی را شناسایی کنیم، بهطورقطع روستانشینان هم استقبال کافی میکنند، بنابراین میتوان گفت توسعه صنایع خرد با توان دانشبنیانها در روستاها امکانپذیر است، اما باید متناسب با شرایط طبیعی، اقلیمی و زنجیره عرضه و تامین مشخص انجام بگیرد.
بهگفته میرقاسمی، متاسفانه اسناد آمایشی در ایران در حد مطالعه است و در بیشتر زمانها خاک میخورد. وی افزود: بهاعتقاد من، برنامه آمایشی باید متناسب با وضعیت نسبی و رقابتی هر منطقه نوشته شود. خدمات گردشگری با افزایش بهرهبری و استفاده درست از منابع میتواند از افزایش پدیده پناهندگان اقلیمی در کشور بکاهد.بیشک یکی از نتایج بزرگ توسعه صنایع کوچک دانشبنیانی، ایجاد اشتغال در مناطق محروم روستایی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند، شرکتهای دانشبنیان میتوانند ظرفیتسازی مهمی در روستاها برای جلوگیری از پدیده پناهندگان اقلیمی داشته باشند، بهعبارتروشنتر، جایگیری صنایع کوچک متناسب با وضعیت اقلیمی مناطق و روستاها میتواند راهکار مهمی برای توسعه اشتغال در روستاها باشد. ابوالفضل میرقاسمی، مدیر اجرایی ملی پروژه بینالمللی حمایت اجتماعی و توانمندسازی و کارشناس توسعه پایدار روستایی بااشاره به تجربه موفق دیگر کشورها در امر توسعه پایدار روستایی به صمت گفت: توسعه پایدار روستایی در روند جایگزینی صنایع کوچک، موضوعی است که چند سالی میشود در بیشتر کشورهای آسیایشرقی جا افتاده است. در کشورهایی نظیر ژاپن و تایلند روستاها با حمایت دولت توانستهاند برای محصولات خود که حاصل فعالیتشان در عرصه صنایع خرد و صنایعدستی بوده، بازارسازی کنند و به رشد اقتصادی برسند. در این فرآیند، هر روستا با یک محصول شناخته میشود. این جریان زمانی به مرحله عملیاتی میرسد که محصولات تولیدشده از استاندارد کافی برخوردار باشند و در کنار آن، بخش خصوصی یا دولت در بخش بازار از کسبوکارهای شکلگرفته حمایت کنند. در کشورهای گفتهشده، صنایع خرد در روستاها بهقدری توسعهیافته که نوع و روند اجرایی آنها نظیر کارگاههای تولیدی موردتوجه گردشگران خارجی قرار گرفته است و خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشود، بهعبارت دیگر، علاوه بر تولید محصول، ماهیت تولید و روند آن هم ارزآور شده است.
وی ادامه داد: از آنجایی که اقلیم و شرایط طبیعی در کشور ما تعیینکننده اصلی مشاغل در روستاها است، در هر جغرافیای روستایی باید به فراخور شرایط طبیعی آنجا، کسبوکارها راهاندازی شوند، حال باتوجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و تاثیری که بر الگوی بارش و رژیم بارندگی گذاشته، شرایط طبیعی روستاها و ظرفیتشان برای کشاورزی کاهش یافته ؛ همچنین حفر چاههای غیرمجاز و دخالتهای بیش از اندازه انسان در طبیعت باعث شده است مناطق روستایی با بحران کمآبی مواجه شوند و شرایط برای اشتغال بحرانیتر شود، بههمین دلیل، دیگر نمیتوان اتکای ۱۰۰ درصدی روی کشاورزی و دامپروری داشت و بهتر است از معیشتهای جایگزین و مکمل استفاده کنیم که درآمد بخشی از خانوادههای روستایی از این طریق حاصل شود.
میرقاسمی گفت: در کل، برای کاهش مهاجران اقلیمی باید به فکر معیشت جایگزین بود که در کنار آن بحث افزایش بهرهوری هم مطرح میشود، چراکه باید از داشتههای موجود طبیعی نظیر آب و خاک استفاده مناسب کرد. گفتنی است، بهرهوری در بیشتر مناطق روستایی کشور پایین است و متاسفانه استفاده درستی از منابع موجود نمیشود، برای مثال، الگوی کشت نباید متاثر از گرانی یا ارزانی یک محصول کشاورزی باشد، بلکه باید بهفراخور طبیعت منطقه کاشت و با توسعه معیشت جایگزین صنایع خرد همپای گردشگری موجب رشد اقتصادی روستاها شد. در بیشتر کشورهای پیشرفته برای راهاندازی صنایع خرد کارخانجات برونسپاری میکنند. در ایران هم میتوان ارتباط میان صنایع بزرگ و کوچک با کسبوکارهای روستایی را برقرار کرد. در حالی که بیشتر روستاهای کشور مکان زندگی سالمندان و متاسفانه نسبت جمعیت شهری و روستایی ما معکوس شده است.
وی ادامه داد: توسعه صنایع خرد در روستاها با بهرهگیری از توان دانشبنیانها امری شدنی است. از آنجایی که دانشبنیانها دارای ظرفیتهای فناورانه بالایی هستند، میتوانیم با برقراری ارتباط میان دانش بومی هر منطقه با دانش روز، صنایع خرد را در روستاها توسعه دهیم، باتوجه به اینکه نیاکان و گذشتگان کشورمان بسیار خردمند بودند، بهخوبی توانستند با محیططبیعی و اقلیم منطقه زندگیشان سازگاری کنند، در واقع باید برنامهای طراحی شود که در بطن آن دانشبنیانها، علم روز را با دانش بومی و ظرفیتهای موجود پیوند دهند و متناسب با هر منطقه، شرایط اشتغالزایی منحصر به فردی را در هر منطقه بهوجود بیاورند.
وی بااشاره به راهاندازی کشاورزی قراردادی در مناطق روستایی کشور گفت: از آنجایی که در کشاورزی قراردادی تمامی روند تولیدات، طبق یک برنامه مشخص پیش میرود، میتواند برای روستاییان فرآیندی مفید بهحساب بیاید.
کشاورزی قراردادی به این معنا است که کارخانههای تولیدات محصولات مرتبط با روستا با کمک آموزش به کشاورزان و ارائه امکانات مناسب، محصول تولیدشده موردنظر را خریداری میکنند و بعد با تغییر و تحولات به بازار میرسانند. چنین تجارتی برد ـ برد است و سودی که دلالان از محصولات کشاورزی میبرند، عاید تولیدکننده محلی و کارخانهدار میشود. اگر چنین الگوهایی را شناسایی کنیم، بهطورقطع روستانشینان هم استقبال کافی میکنند، بنابراین میتوان گفت توسعه صنایع خرد با توان دانشبنیانها در روستاها امکانپذیر است، اما باید متناسب با شرایط طبیعی، اقلیمی و زنجیره عرضه و تامین مشخص انجام بگیرد.
بهگفته میرقاسمی، متاسفانه اسناد آمایشی در ایران در حد مطالعه است و در بیشتر زمانها خاک میخورد. وی افزود: بهاعتقاد من، برنامه آمایشی باید متناسب با وضعیت نسبی و رقابتی هر منطقه نوشته شود. خدمات گردشگری با افزایش بهرهبری و استفاده درست از منابع میتواند از افزایش پدیده پناهندگان اقلیمی در کشور بکاهد.باتوجه به موارد یادشده، باید گفت صنایع کوچک نسبت به صنایع متوسط و بزرگ، نیازمند نیروی انسانی کمتری هستند و اگر زیرساختها و شرایط مناسبی برای آنها فراهم شود، رونقبخش تولید، اشتغالزا و کارآفرین هستند، بنابراین صنعتی شدن و طرحریزی مطلوب صنایع در مناطق روستایی بهعنوان آخرین راهحل مشکل فقر مناطق روستایی، بیکاری و تسکیندهنده برای مناطق محروم روستایی محسوب میشود، بنابراین دستیابی به توسعه روستایی باتوجه به ناتوانی بخش کشاورزی نسبت به تامین اشتغال کامل و بهینه نیروی انسانی، محرومیت زمین و توجه به صنایع کوچک و ترقی و رونق دادن آن در نواحی روستایی امری ضروری است.
آرمان خالقی، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیاتمدیره و قائممقام خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در گفتوگو با صمت درباره نقش دانشبنیانها در حل چالشهای صنایع کوچک گفت: دانشبنیان شدن در ابتدای کار از حالت استارتآپی و یک ایده شروع میشود و این ایده بعدها تبدیل به یک الگو و روش میشود که پس از انجام کارهای تحقیق و توسعه به مرحله تجاریسازی میرسد. در این مرحله، سرمایهگذاری روی پروژه انجام میشود. در کل، این شرکتها چندان بزرگ و عظیم نیستند و شرکتهای بزرگ در راستای سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه خود میتوانند از آنها استفاده کنند.
وی افزود: در گامهای ابتدایی، بهطوروسیع نمیتوان از محصولات دانشبنیان بهره گرفت و شرکتهای دانشبنیان باید با همکاری صنایع بزرگ رشد کنند. در واقع، خودشان بهعنوان صنایع کوچک شناخته میشوند، چراکه هم محدودیت نیرو دارند و هم وسعت بالایی ندارند، بنابراین میتوان بخش مهمی از صنایع کوچک را در قالب دانشبنیانها تعریف کرد. دانشبنیان بیشتر در قالب یک شرکت کوچک و متوسط شکل میگیرد یا اینکه در بطن یک شرکت بزرگ فعالیت میکند.
خالقی گفت: بنابراین دانشبنیانها زایشگر صنایع کوچک و شرکتهای نوپا هستند و یکی از عوامل رشد صنایع کوچک، اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیان است. به این دلیل که چابک هستند و سرعت عمل بیشتری دارند و بهراحتی میتوانند خود را با تغییرات وفق دهند.
وی افزود: از آنجایی که محصولات دانشبنیان در بازار با ریسک بالایی مواجهند، معمولا سرمایهگذاران تلاش میکنند گامهای کوچکی را بردارند، بههمیندلیل درصد شکست آنها هم کمتر میشود. بنابراین، دانشبنیانها میتوانند بهعنوان یک محیط رشد برای صنعت در نظر گرفته شوند. دانشبنیان شدن صنایع کوچک کمک بزرگی به صنعت است و میتواند آن را در نقطهای قرار دهد که صنایع بزرگ را با تحول نوآورانه همراه کند.
بهگفته خالقی، قاعدتا شرکتهای بزرگ برای اینکه ریسک شکستهای خود را پایین بیاورند، از صنایع کوچک دانشبنیانی بهره میگیرند. بنابراین، اکوسیستم دانشبنیان و فعالیت آن در صنایع کوچک میتواند بهعنوان یک پیشزمینه در توسعه دانشبنیان در نظر گرفته شود.
این کارشناس اقتصادی گفت: بنابراین میتوان گفت شرکتهای استارتآپی نقش جدی در حل چالشهای صنایع کوچک دارند. آنها نقش جدی در تغییر تولید تغییر سبک و رواج فناوری در صنایع بزرگ را دارند و مانند یک قرص انرژی موجب تقویت سرعت در مقیاس وسیع کشور میشوند.
وی بااشاره به چالش تامین انرژی صنایع نیز گفت: صنایع در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز و حتی در برخی موارد کمبود برق مواجهند. این کمبود انرژی تاثیر منفی در تولید و بهای تمامشده محصولات دارد، بههمیندلیل باید چارهاندیشی جدی در اینباره انجام شود.
خالقی افزود: اگر قرار است واحدهای تولیدی برای تامین انرژی موردنیازشان اقدام به ساخت نیروگاه کنند، باید گاز به نرخ مناسب در اختیار آنها قرار داده شود. با این حال، ایجاد نیروگاه کوچک برای واحدهای صنعتی در شرایط فعلی دشوار است و نیاز به منابع بسیاری دارد.
عضو هیاتمدیره و قائممقام خانه صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: ورود صنایع به تولید انرژی خورشیدی باوجود اینکه باعث افزایش سهم تولید انرژی پاک میشود، به منابع مالی اولیه و زمین به اندازه کافی نیاز دارد. واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی با محدودیت فضا مواجهند و تنها میتوانند از سقفهای خود برای نصب پنلهای خورشیدی استفاده کنند. این مهم نیز به طراحی خاص خود نیاز دارد و تنها بخشی از برق موردنیاز صنایع را تامین میکند، بنابراین نمیتواند منبع چندان مطمئنی برای تامین برق موردنیاز واحدهای صنعتی باشد. وی بااشاره به خرید تضمینی برق خورشیدی توسط دولت نیز گفت: دولت تاخیر بسیاری در پرداخت وجه حاصل از خرید تضمینی برق خورشیدی به مشترکان دارد، بهطوریکه گاه این تاخیر از یک سال فراتر میرود. وضعیت در خرید برق تولیدی نیروگاههای خصوصی نیز بههمینشکل است. باید توجه داشت که دولت هزینه فروش انرژی برق به مشترکان را بهصورت نقد دریافت میکند. بر همین اساس، واحدهای تولیدی انگیزهای برای ورود به این حوزه ندارند.
بیشک یکی از نتایج بزرگ توسعه صنایع کوچک دانشبنیانی، ایجاد اشتغال در مناطق محروم روستایی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند، شرکتهای دانشبنیان میتوانند ظرفیتسازی مهمی در روستاها برای جلوگیری از پدیده پناهندگان اقلیمی داشته باشند، بهعبارتروشنتر، جایگیری صنایع کوچک متناسب با وضعیت اقلیمی مناطق و روستاها میتواند راهکار مهمی برای توسعه اشتغال در روستاها باشد. ابوالفضل میرقاسمی، مدیر اجرایی ملی پروژه بینالمللی حمایت اجتماعی و توانمندسازی و کارشناس توسعه پایدار روستایی بااشاره به تجربه موفق دیگر کشورها در امر توسعه پایدار روستایی به صمت گفت: توسعه پایدار روستایی در روند جایگزینی صنایع کوچک، موضوعی است که چند سالی میشود در بیشتر کشورهای آسیایشرقی جا افتاده است. در کشورهایی نظیر ژاپن و تایلند روستاها با حمایت دولت توانستهاند برای محصولات خود که حاصل فعالیتشان در عرصه صنایع خرد و صنایعدستی بوده، بازارسازی کنند و به رشد اقتصادی برسند. در این فرآیند، هر روستا با یک محصول شناخته میشود. این جریان زمانی به مرحله عملیاتی میرسد که محصولات تولیدشده از استاندارد کافی برخوردار باشند و در کنار آن، بخش خصوصی یا دولت در بخش بازار از کسبوکارهای شکلگرفته حمایت کنند. در کشورهای گفتهشده، صنایع خرد در روستاها بهقدری توسعهیافته که نوع و روند اجرایی آنها نظیر کارگاههای تولیدی موردتوجه گردشگران خارجی قرار گرفته است و خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشود، بهعبارت دیگر، علاوه بر تولید محصول، ماهیت تولید و روند آن هم ارزآور شده است.
وی ادامه داد: از آنجایی که اقلیم و شرایط طبیعی در کشور ما تعیینکننده اصلی مشاغل در روستاها است، در هر جغرافیای روستایی باید به فراخور شرایط طبیعی آنجا، کسبوکارها راهاندازی شوند، حال باتوجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و تاثیری که بر الگوی بارش و رژیم بارندگی گذاشته، شرایط طبیعی روستاها و ظرفیتشان برای کشاورزی کاهش یافته ؛ همچنین حفر چاههای غیرمجاز و دخالتهای بیش از اندازه انسان در طبیعت باعث شده است مناطق روستایی با بحران کمآبی مواجه شوند و شرایط برای اشتغال بحرانیتر شود، بههمین دلیل، دیگر نمیتوان اتکای ۱۰۰ درصدی روی کشاورزی و دامپروری داشت و بهتر است از معیشتهای جایگزین و مکمل استفاده کنیم که درآمد بخشی از خانوادههای روستایی از این طریق حاصل شود.
میرقاسمی گفت: در کل، برای کاهش مهاجران اقلیمی باید به فکر معیشت جایگزین بود که در کنار آن بحث افزایش بهرهوری هم مطرح میشود، چراکه باید از داشتههای موجود طبیعی نظیر آب و خاک استفاده مناسب کرد. گفتنی است، بهرهوری در بیشتر مناطق روستایی کشور پایین است و متاسفانه استفاده درستی از منابع موجود نمیشود، برای مثال، الگوی کشت نباید متاثر از گرانی یا ارزانی یک محصول کشاورزی باشد، بلکه باید بهفراخور طبیعت منطقه کاشت و با توسعه معیشت جایگزین صنایع خرد همپای گردشگری موجب رشد اقتصادی روستاها شد. در بیشتر کشورهای پیشرفته برای راهاندازی صنایع خرد کارخانجات برونسپاری میکنند. در ایران هم میتوان ارتباط میان صنایع بزرگ و کوچک با کسبوکارهای روستایی را برقرار کرد. در حالی که بیشتر روستاهای کشور مکان زندگی سالمندان و متاسفانه نسبت جمعیت شهری و روستایی ما معکوس شده است.
وی ادامه داد: توسعه صنایع خرد در روستاها با بهرهگیری از توان دانشبنیانها امری شدنی است. از آنجایی که دانشبنیانها دارای ظرفیتهای فناورانه بالایی هستند، میتوانیم با برقراری ارتباط میان دانش بومی هر منطقه با دانش روز، صنایع خرد را در روستاها توسعه دهیم، باتوجه به اینکه نیاکان و گذشتگان کشورمان بسیار خردمند بودند، بهخوبی توانستند با محیططبیعی و اقلیم منطقه زندگیشان سازگاری کنند، در واقع باید برنامهای طراحی شود که در بطن آن دانشبنیانها، علم روز را با دانش بومی و ظرفیتهای موجود پیوند دهند و متناسب با هر منطقه، شرایط اشتغالزایی منحصر به فردی را در هر منطقه بهوجود بیاورند.
وی بااشاره به راهاندازی کشاورزی قراردادی در مناطق روستایی کشور گفت: از آنجایی که در کشاورزی قراردادی تمامی روند تولیدات، طبق یک برنامه مشخص پیش میرود، میتواند برای روستاییان فرآیندی مفید بهحساب بیاید. کشاورزی قراردادی به این معنا است که کارخانههای تولیدات محصولات مرتبط با روستا با کمک آموزش به کشاورزان و ارائه امکانات مناسب، محصول تولیدشده موردنظر را خریداری میکنند و بعد با تغییر و تحولات به بازار میرسانند. چنین تجارتی برد ـ برد است و سودی که دلالان از محصولات کشاورزی میبرند، عاید تولیدکننده محلی و کارخانهدار میشود. اگر چنین الگوهایی را شناسایی کنیم، بهطورقطع روستانشینان هم استقبال کافی میکنند، بنابراین میتوان گفت توسعه صنایع خرد با توان دانشبنیانها در روستاها امکانپذیر است، اما باید متناسب با شرایط طبیعی، اقلیمی و زنجیره عرضه و تامین مشخص انجام بگیرد.
بهگفته میرقاسمی، متاسفانه اسناد آمایشی در ایران در حد مطالعه است و در بیشتر زمانها خاک میخورد. وی افزود: بهاعتقاد من، برنامه آمایشی باید متناسب با وضعیت نسبی و رقابتی هر منطقه نوشته شود. خدمات گردشگری با افزایش بهرهبری و استفاده درست از منابع میتواند از افزایش پدیده پناهندگان اقلیمی در کشور بکاهد.بیشک یکی از نتایج بزرگ توسعه صنایع کوچک دانشبنیانی، ایجاد اشتغال در مناطق محروم روستایی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند، شرکتهای دانشبنیان میتوانند ظرفیتسازی مهمی در روستاها برای جلوگیری از پدیده پناهندگان اقلیمی داشته باشند، بهعبارتروشنتر، جایگیری صنایع کوچک متناسب با وضعیت اقلیمی مناطق و روستاها میتواند راهکار مهمی برای توسعه اشتغال در روستاها باشد. ابوالفضل میرقاسمی، مدیر اجرایی ملی پروژه بینالمللی حمایت اجتماعی و توانمندسازی و کارشناس توسعه پایدار روستایی بااشاره به تجربه موفق دیگر کشورها در امر توسعه پایدار روستایی به صمت گفت: توسعه پایدار روستایی در روند جایگزینی صنایع کوچک، موضوعی است که چند سالی میشود در بیشتر کشورهای آسیایشرقی جا افتاده است. در کشورهایی نظیر ژاپن و تایلند روستاها با حمایت دولت توانستهاند برای محصولات خود که حاصل فعالیتشان در عرصه صنایع خرد و صنایعدستی بوده، بازارسازی کنند و به رشد اقتصادی برسند. در این فرآیند، هر روستا با یک محصول شناخته میشود. این جریان زمانی به مرحله عملیاتی میرسد که محصولات تولیدشده از استاندارد کافی برخوردار باشند و در کنار آن، بخش خصوصی یا دولت در بخش بازار از کسبوکارهای شکلگرفته حمایت کنند. در کشورهای گفتهشده، صنایع خرد در روستاها بهقدری توسعهیافته که نوع و روند اجرایی آنها نظیر کارگاههای تولیدی موردتوجه گردشگران خارجی قرار گرفته است و خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشود، بهعبارت دیگر، علاوه بر تولید محصول، ماهیت تولید و روند آن هم ارزآور شده است.
وی ادامه داد: از آنجایی که اقلیم و شرایط طبیعی در کشور ما تعیینکننده اصلی مشاغل در روستاها است، در هر جغرافیای روستایی باید به فراخور شرایط طبیعی آنجا، کسبوکارها راهاندازی شوند، حال باتوجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و تاثیری که بر الگوی بارش و رژیم بارندگی گذاشته، شرایط طبیعی روستاها و ظرفیتشان برای کشاورزی کاهش یافته ؛ همچنین حفر چاههای غیرمجاز و دخالتهای بیش از اندازه انسان در طبیعت باعث شده است مناطق روستایی با بحران کمآبی مواجه شوند و شرایط برای اشتغال بحرانیتر شود، بههمین دلیل، دیگر نمیتوان اتکای ۱۰۰ درصدی روی کشاورزی و دامپروری داشت و بهتر است از معیشتهای جایگزین و مکمل استفاده کنیم که درآمد بخشی از خانوادههای روستایی از این طریق حاصل شود.
میرقاسمی گفت: در کل، برای کاهش مهاجران اقلیمی باید به فکر معیشت جایگزین بود که در کنار آن بحث افزایش بهرهوری هم مطرح میشود، چراکه باید از داشتههای موجود طبیعی نظیر آب و خاک استفاده مناسب کرد. گفتنی است، بهرهوری در بیشتر مناطق روستایی کشور پایین است و متاسفانه استفاده درستی از منابع موجود نمیشود، برای مثال، الگوی کشت نباید متاثر از گرانی یا ارزانی یک محصول کشاورزی باشد، بلکه باید بهفراخور طبیعت منطقه کاشت و با توسعه معیشت جایگزین صنایع خرد همپای گردشگری موجب رشد اقتصادی روستاها شد. در بیشتر کشورهای پیشرفته برای راهاندازی صنایع خرد کارخانجات برونسپاری میکنند. در ایران هم میتوان ارتباط میان صنایع بزرگ و کوچک با کسبوکارهای روستایی را برقرار کرد. در حالی که بیشتر روستاهای کشور مکان زندگی سالمندان و متاسفانه نسبت جمعیت شهری و روستایی ما معکوس شده است.
وی ادامه داد: توسعه صنایع خرد در روستاها با بهرهگیری از توان دانشبنیانها امری شدنی است. از آنجایی که دانشبنیانها دارای ظرفیتهای فناورانه بالایی هستند، میتوانیم با برقراری ارتباط میان دانش بومی هر منطقه با دانش روز، صنایع خرد را در روستاها توسعه دهیم، باتوجه به اینکه نیاکان و گذشتگان کشورمان بسیار خردمند بودند، بهخوبی توانستند با محیططبیعی و اقلیم منطقه زندگیشان سازگاری کنند، در واقع باید برنامهای طراحی شود که در بطن آن دانشبنیانها، علم روز را با دانش بومی و ظرفیتهای موجود پیوند دهند و متناسب با هر منطقه، شرایط اشتغالزایی منحصر به فردی را در هر منطقه بهوجود بیاورند.
وی بااشاره به راهاندازی کشاورزی قراردادی در مناطق روستایی کشور گفت: از آنجایی که در کشاورزی قراردادی تمامی روند تولیدات، طبق یک برنامه مشخص پیش میرود، میتواند برای روستاییان فرآیندی مفید بهحساب بیاید.
کشاورزی قراردادی به این معنا است که کارخانههای تولیدات محصولات مرتبط با روستا با کمک آموزش به کشاورزان و ارائه امکانات مناسب، محصول تولیدشده موردنظر را خریداری میکنند و بعد با تغییر و تحولات به بازار میرسانند. چنین تجارتی برد ـ برد است و سودی که دلالان از محصولات کشاورزی میبرند، عاید تولیدکننده محلی و کارخانهدار میشود. اگر چنین الگوهایی را شناسایی کنیم، بهطورقطع روستانشینان هم استقبال کافی میکنند، بنابراین میتوان گفت توسعه صنایع خرد با توان دانشبنیانها در روستاها امکانپذیر است، اما باید متناسب با شرایط طبیعی، اقلیمی و زنجیره عرضه و تامین مشخص انجام بگیرد.
بهگفته میرقاسمی، متاسفانه اسناد آمایشی در ایران در حد مطالعه است و در بیشتر زمانها خاک میخورد. وی افزود: بهاعتقاد من، برنامه آمایشی باید متناسب با وضعیت نسبی و رقابتی هر منطقه نوشته شود. خدمات گردشگری با افزایش بهرهبری و استفاده درست از منابع میتواند از افزایش پدیده پناهندگان اقلیمی در کشور بکاهد.باتوجه به موارد یادشده، باید گفت صنایع کوچک نسبت به صنایع متوسط و بزرگ، نیازمند نیروی انسانی کمتری هستند و اگر زیرساختها و شرایط مناسبی برای آنها فراهم شود، رونقبخش تولید، اشتغالزا و کارآفرین هستند، بنابراین صنعتی شدن و طرحریزی مطلوب صنایع در مناطق روستایی بهعنوان آخرین راهحل مشکل فقر مناطق روستایی، بیکاری و تسکیندهنده برای مناطق محروم روستایی محسوب میشود، بنابراین دستیابی به توسعه روستایی باتوجه به ناتوانی بخش کشاورزی نسبت به تامین اشتغال کامل و بهینه نیروی انسانی، محرومیت زمین و توجه به صنایع کوچک و ترقی و رونق دادن آن در نواحی روستایی امری ضروری است.