به گزارش مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
تصویر اول:
یک جوان «مسخ شده» از سوی ضدانقلاب «اجیر» میشود و به «تنهایی» و «ناغافل» به «مردم بیگناه» حمله میکند و با «خشونت» هرچه تمامتر آنها را به رگبار میبندد.
در جزئیات دقیقتر شویم:
اولا مسخ شدهاند. از واقعیت و حقیقت فاصله دارند.
دوم اینکه اجیر شدهاند. توسط شیطان مرجع به خدمت گرفته میشوند.
سوم اینکه قلیلاند و اندک. اقلیتی ناچیزند. پشتوانه اجتماعی هیچ ندارند.
چهارم اینکه از پشت حمله میکنند و ناجوانمردانه.
پنجم اینکه مردم بیسلاح و بیگناه را میزنند؛ بهمعنای واقعی کلمه مظلوم.
ششم اینکه در نهایت خشونت خون میریزند.
تصویر دوم:
در سوی دیگر «خون» یک «مظلوم» به زمین ریخته میشود...
اما این تصویر نیز جزئیات دارد.
اولا. فرد مسلح با 256تیر تنها موفق به شلیک 11تیر شده و توسط امنیتیها متوقف میشود.
دوم. آن که خونش ریخته شده است از پاکترینها و پیرغلام اهلبیت(ع) و حافظ حرم و مردم است.
سوم. یک کارگر با دست خالی و بیترس و واهمه تروریست را زمینگیر میکند.
چهارم. مردم دلیرانه به سمت تروریست میروند و او را متوقف میکنند.
پنجم. کودکی باغیرت و در حال فرار متوجه میشود یک نفر صدمه دیده و میایستد تا کمک کند.
ششم. گزارشها نشان میدهد ساعتهای بعد از ترور، جمعیت زائران حرم بیشتر میشود.
و...
جمع این دو تصویر:
این دو تصویر آشنا نیست؟ مرور کنید. از ترور در شاهچراغ(ع) پارسال تا ترور در حرم امام رضا(ع) و بهارستان و رژه نظامی اهواز تا اغتشاشات اخیر و خونهای پاک شهدای مدافع وطن و... همگی به چند شاخص مشترک شناخته میشوند.
جمع این دو تصویر چهل و اندی سال انقلاب اسلامی است.
یکسو ضدانقلاب است که بدون کمترین پایگاه داخلی اجتماعی، جماعتی را مسخ و اجیر میکند تا ناجوانمردانه به مردم بیگناه حمله کنند و با بالاترین خشونتها خون بریزند.
سوی دیگر مردم مظلوم ایران با همین جزئیات زیبای معنوی؛ پر از مروت و فتوت.
این تقابل تاریخی است و تا قیام قیامت همین خواهد بود. خشونت میورزند و خون میریزند تا جلب توجه کنند. به امنیت مردم شلیک میکنند تا حس ناامنی ایجاد کنند. رسانههایشان سردست میگیرند تا قلب واقع کنند. جماعتی کودن و سادهلوح نیز در داخل تکرار میکنند تا بگویند امتداد
دارند.
اما نمیفهمند و نمیبینند و نمیدانند که این خونها وبالشان میشود و بیدار میکند و رستاخیز قیام و مقاومت میشود.