در روزی که گذشت شاخصکل بورس تهران با افت ۲۳/ ۰درصدی همراه شد و در محدوده یکمیلیون و ۹۷۳هزار واحد، کار خود را به اتمام رساند. نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد، در روز چهارشنبه با افت ۳۲/ ۰درصدی مواجه شد.
افت بیشتر شاخص هموزن نسبت به شاخصکل بیانگر این نکته است که در معاملات دیروز، نمادهای کوچکتر نسبت به نمادهای بزرگ و باارزش بازار بالا، وضعیت بهمراتب بدتری را تجربه کردند. همچنین در جریان دادوستدهای روز گذشته، شاخصکل فرابورس بهعنوان نماینده سهام فرابورسی، با کاهش ۳۷/ ۰درصدی در محدوده ۲۵هزار و ۴۲۰واحدی آرام گرفت. ارزش معاملات خرد بورس تهران نیز که شامل سهام و حقتقدم میشود، رقم هزار و ۷۱۲میلیاردتومان را ثبت کرد که یکی از نازلترین ارقام ماههای اخیر است. چنی رقمی در ارزش معاملات خرد از ۲۵آبان سالقبل بیسابقه بودهاست. ثبت چنین ارقام نازلی در این پارامتر آماری به این معناست که بازار سهام از حیث گردش نقدینگی و دست بهدستشدن سهام در رکود کامل قرار دارد و تا زمانیکه میانگین متحرک پنجروزه ارزش معاملات از میانگین ۲۰روزه پایینتر باشد، نمیتوان از بازار انتظار روند مثبت را داشت.
کوچ نقدینگی از بازار سهام تبدیل به روند غالب بازار سهام در ماههای اخیر شده و در اکثر روزهای معاملاتی، خروج پول حقیقی از بازار مخابره شدهاست. در روز گذشته نیز ۱۸۱میلیاردتومان نقدینگی حقیقی از صحنه معاملات سهام خارج شد. نقدینگی سیال در دست افراد، چشمانتظار صدور سیگنالهای ورود به بازارها است و در این بین با توجه به سابقه درخشانی که سالگذشته در بازار طلا و سکه بهثبت رسید، میتوان این بازار را بهعنوان یکی از پناهگاههایی درنظر گرفت که پتانسیل جذب سرمایه افراد حقیقی را دارد. بهعلاوه بورس تهران نیز در رالی بازارها، همواره عملکرد مناسبی را از خود برجای گذاشته و باید دید که ریسکهای تحمیلی ماههای اخیر که از ناحیه سیاستگذار به متن بازار سهام تزریق شده، اجازه خواهد داد در صورت شکلگیری روند صعودی، پولها روانه بازار سهام شوند یا خیر؟
برآیند کلی پارامترهای اثرگذار بر بازار سهام در مقطع فعلی در یک وضعیت خنثی بهسر میبرد؛ بدین معنا که نه محرکهای مثبتی که در این مدت در بطن و متن بازار سهام ظهور کرد، توانست بازار سرمایه را از باتلاق کنونی برهاند و نه اخبار منفی دیگر از آب و تاب آنچنانی برخوردار هستند که بتوانند قطار قیمتها را به ایستگاههای پیشین بازگردانند. ماحصل چنین شرایطی منجر به اکران سریال تکراری رفتوبرگشت شاخص در دو کانال مذکور شدهاست و اهالی بورس تهران همچنان در این وضعیت فرسایشی، نظارهگر نوسانات قیمتها در تالار شیشهای هستند تا در صورت صدور سیگنالهای مناسب از سمت و سوی پارامترهای آماری، مجددا در مقام خریدار در سمت تقاضای سهام مختلف قرار بگیرند. آنچه روند معاملات این روزهای تالار شیشهای برای مخاطبان و سهامداران در اذهان تداعی میکند، این است که بازار در بسیاری از سهام کوچک و بزرگ گرفتار اصلاحهای سهمگین از سقفهای ثبتشده در اردیبهشت سالجاری شدهاست و دیگر فروشندگان دست به ماشه و پرقدرتی که با حجم عظیمی از سهام در سمت عرضه، صفآرایی کنند، وجود ندارند، اما نکته قابلتوجه دیگری که از رصد تحرکات شاخصها و همچنین خریداران و فروشندگان استنباط میشود، نبود محرکهای مثبت و چشمانداز روشن فرارروی بازار در مقطع فعلی است. به بیانی سادهتر، با توجه به اینکه سهمها از سقفهای خود کاهش معناداری را تجربه کردهاند، سهامداران دیگر حاضر نیستند در قیمتهای فعلی که هر لحظه امکان برگشت قیمتها با شوکهای لحظهای وجود دارد، سهام تحتمالکیت خود را به دیگران واگذار کنند. از سوی دیگر، هدف خریداران از خرید سهام شرکتهای مختلف، دستیابی به سود است.
با وجود اینکه میتوان گفت در محدودههای کنونی سهام کوچک و بزرگ بازار ارزنده هستند، اما نمیتوان درباره همین سهمها واژه جذابیت را بهکار برد. ممکن است سهام شرکتی ارزنده باشد، اما برای خرید جذابیت نداشتهباشد و در صورتیکه سهام مختلف از قابلیت رشد قابلتوجه در بازههای زمانی مختلف برخوردار باشد، میتوان خاصیت جذابیت را به سهام آن شرکت نسبت داد. مشکل فعلی بورس تهران در برهه کنونی دقیقا در تفاوت همین دو نکته خلاصه میشود؛ بازار سهام در مقطع فعلی ارزنده است و قیمتهای فعلی توجیه خرید دارد، اما بسیاری از سهام از شرایط کافی برای اقناع مخاطب برای نسبتدادن صفت جذابیت عاجز هستند. سنجههای آماری بازار نیز همین موضوع را به تصویر میکشند و بازنمای ارزندگی و عدمجذابیت بازار برای بازیگران بورس تهران هستند.
بهنظر میرسد بدون شوکدرمانی بازار نمیتواند حریف جو فعلی شود و ناامیدی بر خوشبینی غلبه کرده و بازار فرسایشی را در این مدت خواهیم داشت و این فرسایش ممکن است حتی تا روزهای شهریور و مهر نیز بهطول انجامد. این بدین معناست که اگر اتفاقی رخ ندهد و کسی به داد بازار نرسد، دچار یک فرسایش دردناک شده و فنر قیمتها هرروز بیشتر جمع میشود و در نهایت این فنر فشردهشده مجددا یکجا آزاد میشود و قطعا بازهم بازدهی بازار بیشتر از سایر بازارها میشود، اما طبیعتا این داستان، برای برخی از سهامداران عجول، زجرآور خواهد بود.
در واقع اگر بازار نتواند دستاویز قوی و یک محرک ویژه برای رشد خود پیدا کند، با اعتمادی که ازدسترفته و اتفاقهایی که رخداده بازار قابلیت یک موج بلند صعودی را ندارد، مگر اینکه در حوزه ارز اتفاقی رخ دهد. در حالحاضر همه به این موضوع اذعان کامل دارند که بازار ارزنده است و فضا منطقی است، اما جو عدماطمینان و تماشاگربودن بهخوبی خود را در حجم و ارزش معاملات نشان میدهد.