به گزارش اقتصادنیوز به نوشته بیزینساینسایدر، در اواخر آوریل، ایالات متحده به بهانه تلاشهای خود برای اجرای تحریمها، یک نفتکش حامل نفت ایران را به مقصد چین توقیف کرد. چند روز بعد، ایران با توقیف یک نفتکش با پرچم جزایر مارشال پاسخ داد. در ماه ژوئیه، نیروی دریایی ایالات متحده ادعا کرد که از توقیف دو نفتکش دیگر توسط ایران جلوگیری کرده است و از سال 2021 تاکنون «ایران نزدیک به 20 کشتی تجاری با پرچم بینالمللی را مورد آزار، حمله یا توقیف قرار داده است.»
اکوایران در ادامه ترجمه این گزارش آورده است: در هفتههای اخیر، ایالات متحده جنگندههای اف-35 و اف-16 را به همراه کشتیهای جنگی و 3000 تفنگدار دریایی و ملوان در خلیج فارس مستقر کرده است. دولت بایدن حتی در حال بررسی استقرار تفنگداران دریایی در کشتیهای تجاری برای جلوگیری از توقیف ایران است.
در اوایل ماه جاری، نیروی دریایی سپاه پاسداران طی رزمایش در نزدیکی جزیرهای تحت کنترل ایران در خلیج فارس، از شناورهای جدید مجهز به موشکهایی با برد 590 کیلومتری رونمایی کرد که احتمالاً یک نمایش تعمدی تواناییها بوده است.
افزایش تنشها و استقرارات نظامی به مقایسه وضعیت فعلی با «عملیات ارنست ویل» نیروی دریایی آمریکا منجر شده است، که در آن کشتیهای جنگی ایالات متحده از سال 1987 تا 1988 به خلیج فارس اعزام شدند تا نفتکشهای کویتی را که تهران در نیمه دوم جنگ ایران و عراق هدف قرار داده بود، اسکورت کنند.
همزمان با عملیات ارنست ویل، ایالات متحده عملیات مخفی «پرایم چنس» را برای افشا و جلوگیری از مینگذاری در خلیج فارس آغاز کرد. اولین نفتکشی که در جریان عملیات ارنست ویل اسکورت شد، در 24 ژوئیه 1987 با مین برخورد کرد.
در کل طول عملیات ارنست ویل، درگیریها و رویاروییهایی بین نیروهای آمریکایی و ایرانی وجود داشت، که بزرگترین آنها در طول عملیات «پریینگ مانتیس» بود، که ایالات متحده چهار روز پس از برخورد ناوچه ساموئل رابرتز به مین در 14 آوریل 1988، آن را آغاز کرد.
عملیات پریینگ مانتیس بزرگترین اقدام نظامی دریایی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم بود. به گفته اینسایدر، در این درگیری چند ساعته، نیروهای آمریکایی ناوچه ایرانی سهند را غرق کردند و ناوچه سبلان را به شدت تخریب کردند. آمریکا در طول این درگیری یک هلیکوپتر کوبرا از دست داد.
در حال حاضر یک درگیری دریایی احتمالاً نتیجهای کاملاً متفاوت خواهد داشت. به گفته برایان کلارک، کارشناس ارشد انستیتو هادسون و کارشناس عملیات دریایی، ایران در طول 35 سال گذشته تغییرات قابل توجهی در نیروهای دریایی و تاکتیکهای خود ایجاد کرده است و «بسیار نامتقارنتر» شده است.
نیروی دریایی ارتش ایران هنوز عمدتاً متشکل از ناوچهها و ناوها است که در خارج از خلیجفارس فعالیت میکنند و بسیار شبیهتر به سایر ناوگانهای دریایی متعارف است. فرزین ندیمی، تحلیلگر دفاعی و امنیتی در مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن نیز بر تفاوت در تواناییها و مأموریت نیروی دریایی سپاه و نیروی دریایی ارتش ایران تاکید کرد. ندیمی به اینسایدر گفت: «نیروی دریایی سپاه پاسداران در مقایسه با 35 سال پیش، به یک سازمان وسیع و با قابلیتهای بسیار بیشتر در خط ساحلی ایران، متحول شده است.»
ندیمی گفت که در حالی که نیروی دریایی سپاه پاسداران هنوز تا حد زیادی به «دستههای قایقهای تندروی مجهز به سلاحهای سبک متکی است که به سمت اهداف خود موشک و مسلسل شلیک میکنند، اما مکمل آنها، تعداد زیادی قایقهای تندرو با کیفیت بالاتر» است که مجهز به موشکهای ضد کشتی کوتاهبرد تا دوربرد و همچنین اژدر هستند.
نیروی دریایی سپاه پاسداران همچنین دارای پهپادهای مختلف، تعداد زیادی مواد منفجره دست ساز آبی، موشکها و توپخانههای بهتر و شبکه اطلاعاتی موثرتر از 35 سال پیش است. علاوه بر این، پدافند هوایی ایران نیز بسیار بهتر از اواخر دهه 1980 است.
نیروی دریایی ارتش ایران نیز پیشرفت کرده است. ندیمی به اینسایدر گفت که ایران «قابلیت کشتیسازی بومی» را توسعه داده و چندین ناوچه و قایق موشکی بومی را به کار گرفته است. ندیمی گفت که در حالی که ناوهای نیروی دریایی ایران قابلیتهای ضد کشتی و جنگ الکترونیکی خود را به میزان قابل توجهی بهبود بخشیدهاند، پدافند هوایی آنها در 35 سال گذشته تغییر چندانی نکرده است، اگرچه آنها در حال «کار بر روی» آن هستند و افزود که آموزش نیروی دریایی ارتش ایران در طول سه دهه گذشته «کم و بیش بدون تغییر باقی مانده است.»
در مجموع، ندیمی گفت، نیروهای دریایی ایران «کمیت بیشتر، کیفیت بالاتر، ارتباطات بهتر، سازماندهی گستردهتر، آموزش اندکی بهتر و مزیتهای جغرافیایی بدون تغییری دارند، با این تفاوت که اکنون استحکامات زیرزمینی بیشتری دارند».
پسزمینه استقرار کنونی نیروهای ایالات متحده نیز اساساً متفاوت است. در زمان عملیات ارنست ویل، ایالات متحده در بحبوحه جنگ ایران و عراق، برای کمک به یک کشور شریک برای صادرات نفت مداخله کرد، درگیری بزرگی که تا آن زمان هفت سال طول کشیده بود. ندیمی گفت: «قانونگذاران آمریکایی در آن زمان بیم داشتند که اعزام نیروها در عملیات ارنست ویل «جنگ نفتکش» بین ایران و عراق را طولانیتر کند، جریان نفت را به خطر بیندازد، به بیطرفی ایالات متحده آسیب برساند یا ایران را به اتحاد جماهیر شوروی نزدیکتر کند.
ناوچه ایرانی سهند پس از اصابت موشک هارپون و بمبهای خوشهای از هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا در 29 فروردین 1367
ندیمی گفت: «آنها نگران بودند که آمریکا همان اشتباهی را که در لبنان مرتکب شد تکرار کند؛ بهکارگیری نیروهای آمریکایی در یک مأموریت نمادین، بدون اهداف نظامی روشن و قابل دستیابی. برخی از آن استدلالها امروز نیز صادق هستند.»
توقیف اخیر نفتکشها توسط ایران نیز به اندازه حمله به آنها تحریک آمیز نیست. در سال 1987، ایران دو سایت موشک ضد کشتی سیلکورم در نزدیکی تنگه هرمز داشت. ندیمی گفت: زمانی که عملیات اسکورت نفتکشها در جولای 1987 آغاز میشد، «ایالات متحده به ایرانیها درباره هرگونه استفاده از موشکهای سیلکورم تازه مستقر شده خود هشدار داد. آنها همچنین خطر تشدید تنش را در صورتی که ایران ورود نیروهای بیشتر آمریکا به منطقه را بهعنوان یک تلاش خصمانه تفسیر کند، و بر این اساس عمل کند را در نظر گرفت.»امروز ایران صدها موشکانداز باکیفیت دارد که به سمت خلیج فارس نشانه گرفتهاند. ندیمی گفت این که آیا ایران از آن موشکها، زرادخانه بزرگ مینهای دریایی یا ابزارهای دیگر خود برای حمله به یک نفتکش تحت حفاظت ایالات متحده در خلیجفارس استفاده خواهد کرد یا خیر، هنوز موضوع حدس و گمان است.
ندیمی گفت: «من فکر نمیکنم خطر درگیری بین ایران و آمریکا زیاد باشد و حتی قرار دادن تفنگداران دریایی مسلح آمریکا بر روی کشتیهای تجاری و نفتکشها - اگر اتفاق بیفتد - این احتمال را به میزان قابل توجهی افزایش نمیدهد، اگرچه ممکن است خطر تشدید تصادفی را افزایش دهد. به طور کلی، وضعیت منطقه خلیج فارس به اندازه سال 1987 خطرناک و متزلزل نیست.