به گزارش همشهری آنلاین، دکتر ابوالفضل اقبالی در یاددداشتی با موضوع آسیبهای روزنامه نگاری بیهوده روی زنان خانهدار نوشت:
«در جوامع اسلامی، دین و تبلیغ دینی یکی از مهمترین منابع تولید فرهنگ است. از جمله ویژگیهای سنتی تبلیغ دینی حضور مستقیم و چهره به چهره مبلغان دینی بود. این نوع تبلیغ دینی البته دو خصیصه اساسی داشت؛ نخست، پیوند تبلیغ دینی با عنصر «مکان» - «مسجد»، که به اقتضای فضای هندسی و جایگاه فرهنگیـ قدسی، چونان مکمل پیام شفاهی در تبلیغ دینی عمل میکرد و دوم، پیوند تبلیغ دینی با شخصیت، اخلاق، رفتار و بهطور کلی سیمای عمومی مبلغ. بدینسان تبلیغ دینی پیوند آشکاری با مکان و شخصیت مبلغان داشت. این ویژگیهای تبلیغ دینی در کنار فقدان یا ضعف دیگر منابع تولید پیام در جوامع سنتی، لاجرم دین و نهادهای دینی را به منبع منحصر تولید فرهنگ بدل کرده بود. لیکن، پیدایی و گسترش رسانههای جدید، البته، اقتضاها، امکانات و چالشهای جدیدی را در نسبت بین دین و فرهنگ در جهان اسلام ایجاد کرده است. نخستین ویژگی رسانههای جدید، گسست بین پیام و مکان، و نیز پیام و شخصیت اخلاقی و رفتار فردی ـ اجتماعی مبلغ است.
مطبوعات، اینترنت، سینما، بازیهای رایانهای و تبلیغات در این سالها، توانستهاند هجمههای رسانهای وسیعی که خواستگاهی غربی و براساس نیازهای جامعه غربی طراحی و تولید گشته را ایجاد کند و مفاهیم مطرح در این قالبها را به یکی از اصلیترین نیازهای زندگی انسانها بدل سازد. دنیای رسانهای که امروزه در آن به راحتی قیدهای زمانی و مکانی برداشته شده است. رسانهای که بیشتر از آنکه رسانه دولتها شناخته شود، به رسانه ملتها مشهور است. در این میان موج وسیعی از تاثیرگذاری توسط رسانههای خرد و کلان در شبکههای مجازی بزرگ در کنار رسانههایی چون فیلمهای سینمایی، بازیهای رایانهای، مطبوعات، رادیو، کلیپهای موسیقی و حتی ورزشهای جهانی با یک هدف مشغول فعالیت هستند. هدفی بس بزرگ و شگرف که با رسیدن به آن در طول سالها کار کردن و تلاش شبانه روزی تقریبا برایشان محقق گشته است. آنها سالهاست که به این نتیجه رسیدند که برای داشتن اقتصاد، سیاست، اجتماع و حتی فرهنگ مطلوبشان تنها یک راه در پیش دارند و آن اینکه «شیوه اندیشیدن» مردم را آنچنان که خود میخواهند تغییر دهند. رسیدن به این هدف به معنای تغییر دادن «روش زندگی» و عمل مردم است. با کمی درایت و ریزبینی به راحتی میتوان متوجه این ساختار نظاممند و منظم در تمامی ابزارهای رسانهای آنها شد. آنها به ما شیوه لباس پوشیدن، غذا خوردن، خرید کردن، شنیدن موسیقی، ورزش کردن، سرکار رفتن، خانه و اتومبیل خریدن و حتی حرف زدن را هم القاء میکنند. تفکر غالب آنها این است که با فراگیر شدن این «سبک زندگی» مطلوب دیگر مهم نیست مذهبی باشید یا کافر حتی مهم نیست که چه دینی داشته باشید، تنها کافیست آنطور که ما میخواهیم بیاندیشید و عمل کنید.
اما آنچنان که می دانیم؛ دین مبین اسلام از همان ابتدا محتوایی جز ارائه روش درست زندگی کردن برای انسانها نداشته است. دینی مبتنی بر دستورالعملهای ریز و با دقتی که برای همه ابعاد زندگی انسان کارساز است. به نظر میرسد امروزه یکی از موثرترین شیوههای تبلیغ دینی استفاده از ظرفیت رسانه به ویژه رسانههای مکتوب است. امروزه زنان خانهدار به عنوان یکی از عناصر موثر در تنظیمگری رفتار اعضای خانواده و شکل دادن به زنجیره ارزش سبک زندگی اسلامی، مخاطب مغفول نهاد تبلیغ دینی هستند. برای این قشر یکی از جذابترین فرمهای ارتباط رسانهای و فرهنگی، ژورنالیسم زرد یا همان مجلات عامهپسند است که با استقبال آنها نیز مواجه است. طرح مباحث مختلف سبک زندگی اسلامی در قالبهای جذاب و عامهپسند میتواند راهبرد موثری برای تخاطب با این قشر تاثیرگذار باشد.»