به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، پرداختن به سالروز درگذشت سید رضا زوارهای عضو و در مقاطعی قائممقام دبیر شورای نگهبان از آن رو پس از 18 سال اهمیت دارد که به یادآوریم از 1368 تا 1384 در حال بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری بود اما در سال پایانی صلاحیت خود او تأیید نشد و شاید همین اتفاق برای او گران و باورناپذیر افتاد که تنها چند ماه بعد و در 4 شهریور 1384 سکته کرد و درگذشت.
در ان انتخابات اگرچه رقابت اصلی بین سید محمد خاتمی و علی اکبر ناطق نوری جریان داشت و به پیروزی خیرهکننده اولی انجامید اما دو نامزد دیگر هم بودند: یکی همین آقای زواره ای و دیگری آقای محمدی ری شهری که او نیز اول فروردین 1401 درگذشت. جالب این که رأی زوارهای از ری شهری بیشتر شد. اولی 770 هزار و دومی 740 هزار.
البته چنان که آمد ۱۶ سال قبل هم باز یک بار کاندیدای ریاست جمهوری شده بود و در رقابت با آیتالله خامنهای تنها ۷۷ هزار رای آورد و بعد از آن دو دوره نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و بعد وارد شورای نگهبان شد.
شورای نگهبان البته در تاریخ فعالیت خود صلاحیت بسیاری را رد کرده که مشهورترین موارد دو رییس جمهوری پیشین ایران است که 16 سال عالیترین مقام رسمی پس از رهبری بودند به اضافه علی لاریجانی که 12 سال رییس سه دورۀ مجلس فراهم آمده از نظارت استصوابی بوده است. با این حال مورد سید رضا زوارهای بسیار ویژه و شاذ (نادر) است چون او سالها قائم مقام دبیر شورای نگهبان بوده است.
با این همه رد صلاحیت او در سال 84 اما زیاد سر و صدا به پا نکرد چون اضلاع مختلف سیاسی در انتخابات نماینده داشتند و زوارهای وزن سیاسی خاصی نداشت که حذف او سر و صدا به پا کند و تنها از این حیث جالب بود که کسانی نوشتند: خیاط در کوزه افتاد!
انتخابات 84 همان است که هم اصلاحطلبان چند نامزد داشتند (عملگرایان: هاشمی رفسنجانی/دموکراسی خواهان: دکتر معین/ سنتیها: مهدی کروبی) و هم اصول گرایان (سنتیها: علی لاریجانی/ راستنو: باقر قالیباف و جناح آبادگران: محمود احمدینژاد).
محسن رضایی هم تا سه روز مانده به پایان بود و به این جمع محسن مهر علیزاده را هم باید افزود که اگر به نفع یکی از نامزدها انصراف داده بود شاید آن یک میلیون و 288 هزار رأی سرنوشت دیگری رفم میزد و به جای احمدینژاد، مهدی کروبی روانه مرحله دوم میشد زیرا اختلاف کروبی و احمدینژد تنها 630 هزار رأی بود و کافی بود نیمی از آرای مهر علیزاده به سبد کروبی ریخته میشد یا محسن رضایی میماند و از آرای احمدینژاد در مرحله اول میکاست.
در این فضا طبعا دیگر کسی به رد صلاحیت سید رضا زوارهای نیندیشید اما برای خود او بسیار ثقیل افتاد و این پرسش برای او و دیگران قابل طرح شد که او از کی دقیقا صلاحیت خود را از دست داده است؟! قطعا تا 76 که نبوده چون کاندیدای ریاست جمهوری شد. بعد از آن هم که خود دربارۀ صلاحیت داشتن یا نداشتن دیگران نظر میداده است!
مهمتر این که سال ها قائممقام آیتالله احمد جنتی بوده در حالی که دو رییسجمهوری سابق و رییس پیشین مجلس هیچ گاه منصوب یا همکار آقای جنتی نبودهاند.
مرگ او تنها دو ماه بعد از انتخابات ۸۴ و در پی سکته قلبی و روی کار آمدن محمود احمدینژاد با جو تازه که ایجاد شده بود مجال پرداختن به مورد خاص سید رضا زوارهای را ستاند هرچند بسیار عجیب بود که کسی که ۱۶ سال پیاپی یکی از اعضا و گاه مرد شماره دو شورای نگهبان بوده خود فاقد صلاحیت انتخابات ریاست جمهوری شناخته شود.
با این همه نویسنده این سطور که از طریق یکی از دوستان مطلع شده بود او دو روز در هفته در آکادمی تنیس استقلال حاضر است و بنا داشت راز این اتفاق را با واسطه دوست تنیسباز بجوید که ناگهان بانگ برآمد خواجه مُرد.
درست است که شورای نگهبان با تفسیر استصوابی از کلمه نظارت در قانون اساسی به فعال مایشا در صحنه انتخابات بدل شده به گونهای که نقش وزیر کشور به معاون اجرایی این شورا در انتخابات فروکاسته و در هر دوره تیغ تیز آن شماری را حذف میکند و در انتخابات ۱۴۰۰ عملا از نگهبان به نگران رایآوری برخی چهرهها بدل شد اما شاید هیچ موردی شگفتآورتر از رد صلاحیت عضو خودشان با سابقه یک بار حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ نبود که مشخص نکرد اگر صلاحیت نداشته چگونه صلاحیت دیگران را تعیین می کرده و اگر داشته چرا رد شده و آیا ناگهان از صلاحیت ساقط شده و اگر چنین بوده چرا به کنار گذاشتن از مناصب بسنده شد و آیا قرار بوده محاکه شود و اجل مهلت نداد؟
تنها موضوعی که اعلام شد این بود که اتهامات او مربوط به پرونده هایی است که در دوران ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک درباره او در سازمان بازرسی کل کشور تشکیل شده بود.
او خود در نامه به آیتالله جنتی نوشت: «من هشت سال در شورای نگهبان در کنار بزرگواران بودم و علاوه بر عضو حقوقدان شورای نگهبانبودن تا 25 تیر 83 قائم مقام دبیر شورای نگهبان هم بودم. در سال 1376 شورای نگهبان بنده را برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری احراز صلاحیت کرد، پس باید اقدامی که موجب عدم احراز صلاحیت این دوره شده بعد از سال 1376 باشد، اگر چنین اقدامی صورت گرفته، علیالقاعده نمیبایست حداقل در سال 82 برای سالی دیگر بهعنوان قائممقام دبیر انتخاب میشدم».
آقای جنتی به نامه همکار و قائممقام خود هم ظاهرا پاسخ نداد یا منتشر نشد و چند ماه بعد در روز شهریور ۸۴ در زادگاه خود در ورامین در ۶۷ سالگی درگذشت و پرونده حیات او بسته شد.