خبرگزاری فارس؛ استان کردستان، شیرین مرادی: هر سال دل به جاده زده بود تا دل به دلدار بسپارد اما امسال درگیر انتخاب شده بود که مسیر عشق را از کدام مرز شروع کند، مهران یا باشماق...
دلتنگ و دل‌سپرده با قدم‌هایی شمرده راهی شده بود، هر سال این وقت‌ها دلش را راهی می‌کرد تا پاهایش هم جان راه رفتن بیابد، قدم به قدم هر قدمی که ماجرایی برای خود داشت...
اربعین نزدیک و نزدیک می‌شد، بیش از این تاخیر جایز نبود. دل شرحه شرحه‌اش را در کوله‌بار عشق گذاشت و به دل جاده زد انتخابش را کرده بود و به این ترتیب مسافر اربعین از مرز باشماق مریوان شد.
جاده رسیدن به مرز باشماق مریوان مملو از مسافران عاشق بود که از استان‌های مختلف کشور به عشق مولایشان رهسپار و از سرزمین مجاهدت‌های خاموش و فداکاری‌های بزرگ کردستان به جاده عاشقی زده بودند مسافرانی که از پس گذرِ سال‌ها، دریافتند که هدف از پیاده‌روی اربعین، فقط زیارت نیست، رسیدن به جایی است که بزرگترین آرمان معنوی تاریخ را جلوه‌گر می‌سازد.
یکی از تهران، دیگری از شیراز و آن دگر از بم، رنج مسافت‌های طولانی را به جان خریده‌اند تا از قافله عشق عقب نمانند و از مرز باشماق که امسال برای دومین سال میزبان قدوم زائرین اباعبدالله الحسین است خود را به منزلگه عشق برساند.
تمام وجودشان در خوف و رجای رسیدن و عشق‌بازی‌ها و سختی‌ها و داده‌ها و ناداده‌های این سفر خلاصه شده است!... قرار است چه بدهند و چه بگیرند را هر کس برای خود روایتی شیرین و عاشقانه می‌کند؟!
دانه‌های تسبیح در بین انگشتان استخوانی و کشیده‌اش یکی پس از دیگری غلط می‌خورد، لب‌هایش آهسته می‌جنبند و فقط خدا می‌داند و صاحب این مسیر که چه چیز زمزمه می‌کند.
راه طولانی است و در طول این مسیر عاشقانه‌های بی‌شماری رقم می‌خورد. داستان‌های زیبایی که هر کدام می‌تواند افسانه‌ای باشد برای آیندگان، افسانه‌ای که اولین گام آن با عشق به حسین در 1400 اندی سال پیش شروع شد با گذشت بیش از 14 قرن هنوز که هنوز است دل‌ها میلیون‌ها نفر را به سمت خود می‌کشاند.
موکب‌های مسیر را یکی پس از دیگر رد می‌کنم تا به مرز نزدیک شوم تقریبا نیم ساعتی از مریوان تا باشماق فاصله داشتیم حوالی ساعت 3 بعد از ظهر بود که به باشماق رسیدیم، ماشین را همان حوالی در پارکینگ مخصوص زوار پارک کردیم و راهی محوطه اصلی یعنی همانجایی که خادمین اربعین بساط میزبانی چیده‌اند، می‌شوم.
رقص پرچم‌های سرخ و سبز یا حسین و یا ابولفضل روی چوب‌ها و علم‌ها، به سوی موکب‌ها هدایتم می‌کند از دور سیاهی‌هایی به چشم می‌خورد …
قدرت عزم سفرشان غیرقابل باور است، اما عشق خدمت به زوار امام حسین آنها را در این سوی مرز پابند کرده است.
روایت موکب‌داری برای زوار سالار شهیدان روایت جذاب و شنیدنی است؛ شیرمردانی که دل در گروی سالار شهیدان دارند و برای زوارش هر آنچه از دستشان بر می‌آید، انجام می‌دهند.
کتری چای زغالی برقرار است، قیافه‌اش برایم آشناست او را سال گذشته در همین ایام مشغول خدمت به زوار امام حسین در همین موکب دیده بودم، می‌گوید: عشق به امام حسین(ع) امسال هم او را از روستایشان برده‌رشه به لبه می‌رزد کشانده و الان 10 روزی است که در این موکب مشغول خدمت به زائرین است.
لحظه های ناب خادمی
دلش برای آن‌سوی مرز پر می‌کشد اما خادم زوار بودن هم پر از لحظه‌های نابی است که خیلی‌ها را شمال و حتی جنوب کشور به اینجا کشانده است.
چای زغالی، شربت، غذا درست می‌کنند، هرکس هرآنچه در توان دارد را در طبق اخلاص گذاشته است، خلاصه، مهمان نوازی می‌کنند به رسم کردستانی‌ها.
می‌گوید: کار در موکب و خدمت زوار امام حسین خستگی ندارد همه لذت و برکتی است که زائرین با قدوم خود به مریوان مرز باشماق آورده‌اند تا روزی که زنده باشم و خدا توفیق دهد این سفره پربرکت را رها نخواهم کرد و در میدان خدمت به زوار عاشق سالار شهیدان استوار خواهم ایستاد.
مقصد عشق
نشسته بر ویلچر، صورتش را در حریم چفیه سبز پوشانده است. گویی شرم می‌کند رخ نشان دهد. صدای مبهم و خفه‌اش از زیر چفیه به سختی شنیده می‌شود، صدای بلندگوی نوحه‌خوانی موکب کنار دستی هم مضاف بر علت شده است، همه وجودم را برای شنیدن حرف‌هایش گوش می‌کنم، سرفه شدید امانش را به یک باره می‌برد موکب‌دار یک لیوان آب به سمتش می‌گیرد و لحظاتی بعد آرام بر ویلچر تکیه می‌زند.
می‌گوید: زاده همدان هستم، ساکن شهریار، مسیر تازه و خُنگی هوا دلیل اصلی انتخاب مرز باشماق به عنوان مرز ترددی سفر اربعین بوده است، از اینکه این مرز را برای سفر انتخاب کردم خیلی راضی هستم از همان نقطه آغاز همه برکت بوده و مهمان نوازی که دیده ام مردمانی مهمان نواز و بسیار مهربان بدون اینکه بگویم خودشان کمک می‌کنند، انشاءالله اجرشان با امام حسین(ع).
دردی دارم که نمی‌توانم به زبان بیارم همین که ضریح حضرت آقا را ببینم اولین درخواستم حاجت‌روایی همگان است از آقا می‌خواهم نظری هم به دل شکسته ما بکند.
دلی که برای رفتن پر می‌زند
جعفر کمالی سروستانی از استان فارس خادم امام حسین است می‌گوید: به عشق آقا امام حسین آمده‌ایم هرجا حضرت بکشد آماده حضور و خدمت هستیم 10 دوره توفیق پیاده‌روی اربعین را داشتم و الان 2 سال است که خادم زائرین هستم.
دو سال است که با بچه‌های شیراز مرزهای غرب کشور را برای خدمت به زوار امام حسین انتخاب کردیم سال گذشته موکب را در کربلا برپا کردیم و امسال در مرز باشماق حضور داریم.
با وجود اینکه مرز باشماق به تازگی به عنوان یکی از مرزهای تردد زائران اربعین انتخاب شده است هنوز زمان نیاز دارد که شناخته شود، با همه اینها خود حضرت قلب‌ها را به این سمت می‌کشد، استقبال زوار از این مرز بسیار خوب و نحوه برخورد و مهمان‌نوازی مردم کردستان نیز قابل توجه است.
سفر به اربعین همه و همه خاطره است هرکجای کربلا قدم بگذارید سرشار از زیبایی و خاطره است از حضور کودک خردسالی که به همراه خانواده حضور پیدا می‌کند تا افراد سن و سال‌کرده‌ای که به سختی طی مسیر می‌کنند.
قهوه برای زائران
سعید قلی‌زاده از خادمین شیرازی هم مشغول خدمت به زائران اربعین در مرز باشماق است می گوید: برای زائرین قهوه درست می‌کند پارسال کربلا بودم و امسال با تعریفی که از باشماق شنیدم به اینجا آمدم، مرزباشماق هم آب و هوایش خوب است و از همه لحاظ و امکانات از دیگر مرزهای کشور بهتر است.
ما خادم امام حسین هستیم و توفیق نوکری به زائران امام حسین پیدا کرده‌ایم، مهمان‌نوازی کرد و خونگرمی این مردم تعریفی است و این چند روزه ما هر چی لازم داشته‌ایم برایمان تهیه کرده‌اند و این مصداق مهمان‌نوازی و عشق آنها به امام حسین است.
گام‌های عاشقی
حبیب‌الله فتحی‌آذر هم از بومی‌های مریوان و ساکن روستای برده‌رشه است که دو سال است به عنوان خادم زوار امام حسین در مرز باشماق است با دعوت از مردم سراسر کشور برای انتخاب مرز باشماق به عنوان مرز ترددی اربعین، می‌گوید: جدای از اینکه در این طرف مرز زمینه پذیرایی و اسکان برای زوار مهیاست و از هوای خوبی برخوردار است، در آن طرف مرز هم به سمت سلیمانیه و کاظمین خودرو مهیاست ضمن اینکه موکب اهل سنت طریقه کسنزانی هم در سلیمانیه پذیرای زوار عزیز است.
پیام نورزی دیگر خادم حاضر در موکب‌های مرز باشماق است، بچه بندر است و قرار است تا بعد از اربعین در خدمت زوار امام حسین در مرز باشماق حضور داشته باشد از فعالیت شبانه روزی موکب‌ها برای رسیدگی به زوار و آرامی مرز به عنوان نقاط قوت در باشماق نام می‌برد و می‌گوید: مرز باشماق به لحاظ آب و هوایی و خدمت‌رسانی بسیار عالی است از مردم سراسر کشور می‌خواهیم که مرز باشماق را به عنوان مرز ترددی خود انتخاب کنند.
شکوه اربعین
راهی کربلا که می‌شوی در خودت فرو می‌روی و به یاد ملتمسین دعایی می‌افتی که تو را سفیر تمام ناگفته‌هایشان با حسین کرده‌اند و می‌ترسی مبادا یکی‌شان را فراموش کنی. لحظه‌ای احساس می‌کنی تمام آن «التماس دعا» گفتن‌ها روی دوشت سنگینی می‌کند و مانده‌ای چطور حق مطلب را ادا می‌کنی.
حضورم در مرز باشماق داستان دارد، هدفم جای دیگری بود اما تقدیر به نحو دیگر رقم خورد، به قصد تهران از بم حرکت کردم، اما قراری که گذاشته بودم کنسل شد تصمیم گرفتم راهی کرمانشاه شوم تا از طریق کاروان‌های آنجا به سمت کربلا حرکت کنم اما نشد، قطار تهران به سمت همدان حرکت داشت حرکت می‌کرد سوار شدم قسمت و تقدیر و سرنوشت من این بود که بیام همدان به وسیله یکی از بچه‌های همدانی به مرز باشماق دعوت شدم با اینکه این راه دور و مسیرش اصلا به من نمی‌خورد قسمتم اینجا در کنار مردم خونگرم کردستان بود.
قصد دارم چند روزی در میان برادران اهل سنت در این موکب‌ها به زوار خدمت کنم بعد هم مسیر کربلا را در پیش می‌گیرم دنبال مشکی می‌گردانم که در آنجا زوار تشنه را آبی بنوشانم اگر چه 77 سال دارم و شاید برایم پیاده‌روی سخت باشد اما طی این مسیر همواره خوشایندترین لحظات را برایم رقم زده امسال به نام شهید سلیمانی مسیرم را شروع کرده‌ام همان لحظه نخست که چشمم به عکسش افتاد حسی غریب تمام وجودم را در خود گرفت انگار چشمان شهید با من سخن می‌گوید.
آخ از لحظه‌ای که وقت وصال نزدیک می‌شود. کوله‌ات سنگینی می‌کند و پاهایت رمق کمتری از روز اول دارند اما... وقتی چشمت از دور به ضریح مطهر قمر منیر بنی‌هاشم می‌افتد هوش از سرت می پرد و همه چیز بی‌معنا می‌شود! تجربه تکرار و تکرار این لحظه تنها آرزویم تا آخرین لحظه نفس کشیدن است.
حال که چند روزی است در این مرز حضور دارم زیبایی‌ها و عاشقانه‌هایی از مردم کردستان دیده‌ام که با هیچ کلامی قابل توصیف نیست مردم این خطه بسیار آدم های خوب و مهمان نواز هستند و از دل و جان می خواهند برای زائرین خدمت کنند چیزی هم جز خدمت ندارند دست یکایک را می‌بوسم.
صراط عشق
از سختی راه می‌پرسم می‌گوید: اگر دل سپرده باشی در مسیر که پا می‌گذاری گام‌هایت محکم است و تنها زیبایی می‌بینی و به وجد می‌آیی سختی راه معنایی ندارد. اینجا تنها به عشق قدم بر می‌داری و تنها آرزویت حضور و ظهور موعود است موعودی که گره‌گشای تمام التهاب عالم خواهد شد این را دیگر زائر اربعین حسینی در مرز باشماق می وید و ادامه داد: رفتن به این سفر لحظه‌های ماندگاری دارد که هیچ کلام و قلمی یارای ثبت و ضبط آن نیست باید باشی و بیایی و با تمام وجودت تجربه کنی آن وقت است که حلاوت لحظه وصال را با هیچ چیز دیگری نمی‌توانی عوض کنی..
خودم خبرنگار هستم در این اجتماع بزرگ جلوه‌های ناب زیادی وجود دارد که تا با چشم خود نبینید باورتان نمی‌شود؛ اینجا از نوزاد شیرخوار تا پیرمرد مسن قد خمیده‌ای را می‌بینید که با شوق وصال و به عشق حسین(ع) سختی راه به جان خریده‌اند.
نخستین باری است که به کردستان سفر می‌کنم دیدن این همه شوق و ذوق در خدمت به زائرین ابا عبدالله الحسین برایم باورنکردنی بود همه با اخلاص آمده اند فرقی نمی‌کند شیعه باشی یا سنی همه و همه در هم آمیخته و عشق سالار شهیدان آنها را پای کار آورده است تا جلوه‌هایی بیافرینند که نماد وحدت مسلمانان است برای کربلایی شدن باید از همه چیز بگذری حتی ازخود کربلایی شدن هم شور حسینی می‌خواهد هم شعور حسینی...
مرز باشماق مهیای استقبال از زائران
به سراغ اسماعیل احمدی فرماندار مریوان می‌روم، می‌گوید: امسال برای دومین سال مریوان و مرز باشماق میزبان زائران امام حسین(ع) است بحمدلله سال گذشته شاهد برگزاری مطلوب و ارزنده این مراسم بودیم و امسال هم این رویداد رقم خواهد خورد.
در حال حاضر 22 موکب در مریوان و مرز باشماق فعال است که خدمات متنوع و متکثری را به زائرین ارائه می‌دهند این را احمدی گفت و ادامه داد: از حیث امکانات زیرساختی و رفاهی شاهد اتفاقات خوبی در مریوان هستیم امکان اسکان 7 هزار در خود مریوان و در مرز نیز به همین تعداد مهیا شده است.
اگر افرادی قصد بیتوته کردن داشته باشند امکانات لازم فراهم است ضمن اینکه بالغ بر 12 هزار ظرفیت خودرویی در داخل شهر مریوان و مرز مهیا است جدای از اینکه آمادگی ارتقای تا 20 هزار خودرو هم وجود دارد.
افزایش تعداد گیت‌ها از 12 گیت به 20 گیت در سال جاری دیگر خبری بود که فرماندار مریوان داد و افزود: دو بیمارستان شهید شیخ‌الاسلام دانشگاه علوم پزشکی کردستان با تجهیزات کامل و بیمارستان 32 تختخوابی شهید قاضی سپاه هم با امکانات فراوان در مرز استقرار یافته‌اند و خدمات درمانی را برای زائرین که نیاز درمانی داشته باشند بصورت رایگان ارائه می‌کنند.
همراهی برادران عراقی
وی خاطرنشان کرد: بواسطه ارتباط خوبی که با برادران در اقلیم کردستان داریم، تعداد گیت‌های گذرنامه در آن سوی مرز نیز افزایش و در حال حاضر 20 گیت فعال است موکب های زیادی هم در آن سوی مرز برای خدمت به زائرین برقرار است جدای از اینها موکبی در سلیمانیه دایر شده که ظرفیت 10 هزار نفر دارد و زائرینی که بخواهند در سلیمانیه اقامت داشته باشند از آنها پذیرایی می شود.
جاماندگان مسیر عشق
اشک در چشمانش جمع شده صدایش هنگام حرف زدن به لرزه می‌افتد و می‌گوید: با حسرت به لب مرز آمده‌ام، نمی‌دانم قدم‌هایم تا رسیدن به حریم امن تو جان دارد یا نه، اما خوب می‌دانم که نرسیده و نگفته تو شنیده‌ای و می‌دانی درد این دل خسته آکنده از عشق را این نخستین کلامی است که با بعض می‌گوید، دلم هوای یار دارد.
اما امکان سفر برایم میسر نیست امروز با حسرت به همراه فرزندانم به مرز باشماق آمدم تا حداقل زائرین آقا را که از مرز رد می‌شوند بدرقه کنم، بغض‌اش به یکباره می‌ترکد اشک بر پهنه صورت‌اش جاری می‌شود.
ای کاش ما را هم دعوت بکند! آمدم از لب مرز یک سلام به آقا بکنم، امسال که نشد شاید سال دیگر؛ این را می‌گوید و دست فرزندان خردسالش را می‌گیرد از کنارم رد می‌شود.
خوب گوش کن!
صدای قدم‌ها؛
صدای سایش کفش‌ها بر سینه جاده‌ها؛
کسی می‌گوید بیا!
چند روز است که در راهی و باز هم خسته نمی‌شوی
چون تو خوب این صدا را می‌شناسی
صدای حسین را که بی‌وقفه می‌گوید بیا بیا بیا…
انتهای پیام/2330/71
