به گزارش رکنا به نقل از ایسنا، قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست درحالی در سال ۱۳۹۲ توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که به موجب آن، سازمان بهزیستی بعد از دستور مقام قضایی، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست را در مراکز خود یا مؤسساتی که با مجوز سازمان فعالیت میکنند، نگهداری میکند. این درحالی است که مطالعات انجام شده توسط کارشناسان، نشان میدهد نگهداری از کودکان به صورت اردوگاهی به ساحتهای مختلف سلامت آنان آسیب میرساند و موجب بروز اختلالاتی در سلامت روان کودک مانند دلبستگی ناایمن و برخی اختلالات دیگر در سلامت اجتماعی کودک به ویژه در خصوص اعتماد به نفس و مهارتهای ارتباطی خواهد شد.
واگذاری «موقت» نگهداری از کودکان بدسرپرست معرفی شده به بهزیستی، به خانوادههای داوطلب
شناسایی خانوادههای داوطلب و احراز صلاحیت آنها توسط موسسات «مراقبت خانواده محور»
از همین رو، پیشنهادی توسط سازمان بهزیستی کشور و مرجع ملی حقوق کودک ارائه شده است تا به جای مدتی که قرار است کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست در مراکز بهزیستی یا موسسات شبه خانواده به سر ببرند، آنان در قالب مراقبت موقت وارد خانوادهها شوند که در همین راستا پیشنهادی برای الحاق یک ماده به آئیننامه اجرایی این قانون تهیه شد.
براساس اظهارات سیدعلی کاظمی- دبیر مرجع ملی حقوق کودک، ماده ۱۳ به آئیننامه الحاق شد که در این اصلاحیه اشاره شده است باید، کودکان و نوجوانانی که به موجب حکم مرجع قضایی اعم از دادسرا یا دادگاه جهت نگهداری به بهزیستی سپرده شدهاند، برای مراقبت موقت به خانوادههای داوطلب سپرده شوند. در این راستا از ظرفیت مؤسسات مراقبت خانواده محور که نوعی مؤسسه خیریه جدید هستند هم جهت شناسایی خانواده داوطلب، احراز صلاحیت آنها و نظارت بر وضعیت طفل و نوجوان در خانواده بهرهگیری میشود. مدل مراقبت موقت هر چند به ظاهر جدید است، اما در اسلام جدید نیست و هم در قرآن کریم بر مأوا دادن به یتیمان تأکید شده و هم در سنت نبوی و ائمه اطهار موردی مشاهده نمیشود که کودک یتیم به خارج از خانواده واگذار شود. از همین رو، در راستای طرح تحول قضایی و طرح تحول دولت، این اصلاحیه در متن آئیننامه لحاظ شده است.
مراقبت از کودکان و شیرخواران بدسرپرست و بیسرپرست وظیفه حکومت است؟
وی افزود: برخی معتقدند مراقبت از کودکان امر حاکمیتی است و از این مقدمه صحیح نتیجه نادرستی میگیرند که آن لزوم نگهداری کودکان به ویژه شیرخوارگان در مراکز دولتی است. مقدمه این کلام قطعا درست است که مراقبت از کودکان از وظایف حکومت است اما این امر به معنای نگهداری کودکان توسط حکومت نیست. بلکه دولت باید زیرساخت های لازم را جهت شناسایی خانوادههای شایسته فراهم کند و کودکان را برای مراقبت به آنها بسپارد. تصدی گری دولت در نگهداری کودکان یا برون سپاری آن به مؤسسات راهکارهای استثنایی و در حالتی است که امکان واگذاری کودک به خانواده وجود نداشته باشد. کودکان نیازمند رحمت، محبت و مودت خانواده هستند. بهره گیری از توان بالقوه خانواده در حفاظت از کودک و آموزش کودک در مراقبت از خود و ساختن هویت و آینده خود همواره اصل اساسی حمایت از کودک است و سرلوحه حامیان کودک باید باشد.
به موجب تبصره ماده ۱۳ الحاقی، باید الگوی مراقبت خانواده محور، شیوه احراز صلاحیت خانواده و موسسات مراقبتی خانوادهمحور، نحوه نظارت و بازرسی از آنها و نحوه آموزش و آمادهسازی خانواده میزبان در شیوهنامهای که توسط بهزیستی و مرجع ملی حقوق کودک با همکاری برخی نهادها تهیه میشود، تبیین شود.
تغییر الگوی نگهداری از این کودکان و نظارت بر آن
امکان نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست توسط خانوادههای «شایسته»
براساس این اصلاحیه چند تغییر رخ داده است، بهگونهای که به دنبال این اصلاحیه، موسساتی جدید شکل خواهند گرفت که الگوی مراقبت آنها از کودکان به روش خانواده محور است و جایگزین روشهای اردوگاهی و گروهی موجود خواهد شد. در گذشته نظارت بر نحوۀ نگهداری در مراکز و مؤسسات بر عهدۀ سازمان بهزیستی و مراجع قضایی بود، اما به موجب اصلاح این آئیننامه و با توجه به دغدغههایی که در مورد کیفیت نگهداری این کودکان وجود دارد، علاوه بر سازمان بهزیستی و مراجع قضایی، مرجع ملی حقوق کودک نیز بر فرآیند مراقبت از اطفال نظارت میکند و همین موضوع شرایط بهتری برای کودکانی که در اختیار خانوادهها هستند فراهم خواهد کرد. همچنین خانوادههای شایسته امکان نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست را خواهند داشت و شرایط دشوار فرزندخواندگی بر این فرایند حاکم نخواهد بود.
ابلاغ شیوهنامه آئیننامه اجرایی قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست
باتوجه به اینکه طی آئیننامه اصلاحی قانون، سه ماه مهلت برای تدوین شیوهنامه در نظر گرفته شده است، اکنون سیدعلی کاظمی- دبیر مرجع ملی حقوق کودک در جدیدترین اظهارات خود درباره تغییر قانون به ایسنا میگوید: شیوهنامه آئیننامه اجرایی قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست آماده و اول شهریور امسال امضاء و ابلاغ شده است.
نگهداری موقت کودکان بدسرپرست توسط «خانواده میزبان» در فاصله اصلاح خانواده زیستی کودک
وی با بیان اینکه برای تدوین شیوهنامه مجددا از دستگاههای مرتبط نظرخواهی کردیم و آنها نیز نکات ارزشمندی را مطرح کردند، میافزاید: یکی از نکات مطرح شده این بود که وضعیتی ایجاد شود تا کودکان بدسرپرستی که قربانی فروپاشیدگی خانواده زیستیشان هستند زودتر به خانوادههای میزبان واگذار شوند که با ابلاغ این شیوهنامه این اتفاق رخ خواهد داد. والدین بدسرپرست به اعتقاد ما دوگونهاند، والدینی که بدسرپرستی آنها قابل رفع است مانند والدینی که مشکل فقدان مهارتهای والدگری دارند یا بیتوجه و سهل انگار هستند یا حتی معتادان؛ اما مواردی هم هست که برگشت ناپذیر است. قانون حمایت به برخی از این موارد اشاره کرده است. مانند والدینی که نسبت به کودک آزار جنسی داشتهاند یا مرتکب خرید و فروش یا قاچاق وی شدهاند. در مورد گروه اول در فاصله اصلاح خانواده زیستی میتوان کودک را به خانواده میزبان به طور موقت سپرد و در مورد گروه دوم تا تعیین تکلیف خانواده زیستی، کودک می تواند در خانواده میزبان مراقبت شود و ترجیح این است که در این مورد، فرایند واگذاری به خانواده جایگزینی که جایگزین خانواده زیستی شود، زودتر صورت پذیرد و مراقبت موقت آنان هم به کسانی داده شود که در آینده، متقاضی فرزندخواندگی وی هستند.
حمایت از کودکان کار و خیابان با این آییننامه
دبیر مرجع ملی حقوق کودک در پاسخ به این سوال که آیا با اجرای این شیوهنامه میتوان شاهد کاهش تعداد کودکان خیابانی در سطح شهر بود؟ توضیح میدهد: به طور قطع چنین اتفاقی رخ می دهد، زیرا کودکانی هستند که چند سال در مراکز نگهداری میمانند و به همین دلیل ظرفیت این مراکز غالبا تکمیل است و امکان حمایت از کودکان دیگر را ندارند.
کاظمی ادامه میدهد: حتی همکاران قضایی در برخی شهرها مطرح کردند که هرگاه قوه قضاییه برای ارجاع کودکان به مراکز نگهداری نامه ارسال میکند، ظرفیت مراکز نگهداری پر است؛ با ابلاغ این شیوه نامه، کودکان بدسرپرست در مراکز به خانوادههای متقاضی واگذار میشوند. به طور مثال یکی از چالشهای کودکان دارای والدین معتاد این است که ترک اعتیاد والدین آنها چندین ماه به طول میانجامد و این کودکان باید چندماه در مراکز نگهداری شوند. زمانی که ظرفیت مراکز نگهداری با این کودکان تکمیل شود، ظرفیتی برای نگهداری کودکان در موقعیت خیابان وجود ندارد.
وی تصریح میکند: در واقع این موسسات به جای اینکه اقامتگاه دائمی باشند به معبری برای واگذاری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست به خانوادههای متقاضی تبدیل خواهند شد. با این اتفاق بسیاری از کودکانی که در موقعیت خیابان هستند را میتوان به موسسات منتقل کرد.
مراکز نگهداری از کودکان و شیرخوارگاهها تعطیل میشوند؟
دبیر مرجع ملی حقوق کودک در پاسخ به این سوال که آیا پیشبینی برای کاهش تعداد مراکز و شیرخوارگاهها شده است یا خیر؟ میگوید: هدفگذاری درباره این موضوع صورت گرفته است، زیرا زمانی که بتوانیم کودکان را واگذار کنیم اصولاً نباید موسسات اقامتگاهی وجود داشته باشد. موسسات اقامتگاهی باید کاهش یابند و به جای آن موسسات واگذاری شکل گیرند، اما اجرای این موضوع به عملکرد سازمان بهزیستی و استقبال خانوادهها از این طرح بستگی دارد. در شیوهنامه نوشته شده است که موسسات نگهداری و اقامتگاهی میتوانند به موسسات خانوادهمحور تبدیل شوند.
البته کاظمی این را هم مطرح میکند که باید در مرکز هر استان و در برخی شهرهای مهم، مرکزی برای نگهداری از کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست وجود داشته باشد تا در دو صورت مراقب کودکان باشد؛ نخست آن که اگر خانواده متقاضی برای کودک وجود نداشت، دولت به وظایف خود در این زمینه عمل کند. دوم این که اگر مراقبت در خانواده میزبان یا جایگزین به هر دلیل تداوم نیافت، کودک سریعا به آن مراکز منتقل شود.
وی ادامه داد: در یکی از استانها به صورت پایلوت طرحی در شرف انجام است که حتی این مراکز نیز از جنس خانوادهها باشند.