درنظرسنجی سریالی انجامشده - در شبکههای اجتماعی روزنامه «دنیای اقتصاد» به آدرس تلگرامی den_ir@ و آدرس اینستاگرامی deghtesad@ - که دو پرسش از فعالان بازار سرمایه مبنیبر آنکه «ترجیح شما برای سرمایهگذاری در بورس چیست؟» و «با توجه به رشدهای اخیر بورس، آیا این صعود تا پایان ماه پایدار است؟» مطرح شده است، بالغ بر ۱۵۰۰ مخاطب انتظارات خود را نسبت به آینده بورس اوراقبهادار تهران به نمایش گذاشتند. نگاه بسیاری از پاسخدهندگان این نظرسنجی برای آینده روند بازار سهام تا پایان ماهجاری با ۴۸درصد آرا مبنیبر عدمپایداری صعود بورس بود، اما با این حال ۴۹درصد آرا از پرسش ترجیح سرمایهگذاران در بخشهای مختلف بورس به بخش سهام اختصاص پیدا کرد. این موضوع حاکی از آن است با وجود نگاه نهچندان مثبت به بورس، با این حال بسیاری از سرمایهگذاران برای رسیدن سریعتر به سود یا حتی جبران زودهنگام ضررهای گذشته به سراغ سرمایهگذاری در سهام میروند. علاوهبر اینچنین موضوعی که نشان از عدمتمایل کافی برای سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس دارد نشان از نبود آگاهی کافی از نسبت ریسک به بازده صندوقها نسبت به سهام و همچنین عدماعتمادسازی مناسب برای هدایت نقدینگی به ETFها دارد.
حال با توجه به موارد یادشده و نتایج حاصل از این نظرسنجی میتوان دید که در هر شرایطی و با فرض باثباتبودن متغیرهای اثرگذار، بازهم فضای نااطمینانی و واکنشهای هیجانی همچنان دیده میشود. این موضوع با بررسی انحصاری بازار سهام مبنیبر ترجیح فعالان بازار سرمایه برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف این بازار نشان میدهد که با وجود حضور صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله متنوع و برخی ابزارهای پرریسک و سوددهی بالا، بسیاری از فعالان تمایل دارند که با سرمایهگذاریهای کوتاه در سهام به سودهای بالایی دستیابند. به این ترتیب درنظرسنجی انجامشده درباره ترجیح سرمایهگذاری، خرید و سرمایهگذاری در سهام 49درصد آرا را به خود اختصاص داد. صندوقهای درآمد ثابت با ارائه یک سود ثابت و داشتن خاصیت پوششریسک دومین جایگاه را با 25درصد آرا بهدست آورد و بیانگر احساس نیاز سرمایهگذاران برای یک پناهگاه برای پوشش نسبی ریسک سرمایهگذاری است. در ادامه نیز 19درصد فعالان بازار سرمایه تمایل به سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی را دارند. حضور این دسته از افراد ممکن است به دلیل احساس ترس نسبت به سرمایهگذاری در سهام و واردشدن به حدود ضرر و همچنین کفاف ندادن سود ثابت صندوقهای درآمد ثابت بورسی است، لذا با سرمایهگذاری در
ETFهای سهامی میتوانند سود بیشتر از صندوق درآمد ثابت و ریسک کمتر از سهام را بهدست آورند.در انتها نیز 7درصد از پاسخدهندگان بازار تمایل به سرمایهگذاری در بازار مشتقه (قراردادهای اختیار معامله) دارند. تکرقمی بودن درصد این ترجیح درمیان جامعه آماری فعالان نظرسنجی و حتی در جوامع بزرگتر بازار سرمایه به این دلیل است که این دسته از بازارها نوظهور بوده و از ریسک بالایی برخوردار هستند. علاوهبر این نیز قراردادهای اختیارمعامله دارای ضریبهای سرمایهگذاری (اهرم) هستند که در صورت نداشتن آگاهی و مهارت لازم در معاملات این دسته از ابزارهای مالی ممکن است با شکست و از دستدادن بخش بسیاری از سرمایه خود همراه شوند، لذا تمایل به این بازارها فقط در زمره متخصصان و افراد بهشدت ریسکپذیر قرار دارد.
در این میان پرسش دیگری که مطرح است اینکه با توجه به رشدهای اخیر بورس اوراقبهادار تهران آیا این صعود و تمایلات صعودی تا پایان ماهجاری تداوم دارد؟ بسیاری از پاسخدهندگان با توجه به حضور سایه ابهامات و نااطمینانی در بازار و تکرار مکرر رفتارهای هیجانی در سرعت و شدت افت و خیزهای بازار سهام عدمپایداری روند صعودی بورس تهران را با 48درصد آرا انتخاب کردند. این درحالی است که انتخاب تداوم صعود بازار سهام و غیرقابل پیشبینیبودن روند آتی تا پایان شهریور با آرای نزدیک بههم 26 و 27درصد مورد انتخاب شرکتکنندگان در این نظرسنجی قرار گرفتهاست. این موضوع حاکی از آن است یک موج بلاتکلیفی در روند صعودی بازار وجود دارد که منجر بهدست بهعصا حرکتکردن اکثر سرمایهگذاران شدهاست. به این ترتیب حکشدن ترس و احتیاط برای حضور در بازار سهام و وجود ابهامات و تحلیلهای ضدونقیض از آینده یک ماهه بورس تهران باعثشده تا بورس تهران در یک فضای مه آلودی قرار بگیرد. اما با این حال هدایت نقدینگی به بازار سهام همچنان در اولویتهای سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه به دلیل فرآیند سهل در معاملات و همچنین تنوع در ابزارهای معاملاتی و توان ایجاد سبد متنوع دارایی قرار دارد.
اگر سرمایهگذاری را «بهتعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر درآینده» تعریفکنیم، شناسایی فرصتهایی که سرمایهگذار بتواند از طریق آنها، ارزش مشخصی را فدا کند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی را که موردنظرش است بهدست آورد، امر سرمایهگذاری اهمیت وافری پیدا میکند، بنابراین ایجاد فضای مطمئن و باثبات نسبتا معقول باعث میشود که بسیاری از فعالان اقتصادی و حتی مردم عادی یک جامعه میل به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف داشته باشند، از اینرو فرهنگ سرمایهگذاری درست و آگاهانه در گذر زمان در بین فعالان بازار سرمایه رونق میگیرد و تبدیل به یک حرفه یا فعالیت تخصصی میشود، اما در کشوری که فشارهای اقتصادی و سیاسی بسیاری بر جامعه وجود داشته و فضای بیثباتی را در افکار عموم برجای میگذارد، ترویج و رونق سرمایهگذاری و ایجاد سبد بهینه و پرتفوی متنوع کار بسیار دشواری خواهد بود و در عوض بسیاری از سرمایهگذاران به مرور میل به برخی از بازارهای مالی خاصتری همچون طلا پیدا میکنند. واکنش افراد به رویدادهای محیطی، تا حد زیادی میتواند بر نتایج تحلیلها و تصمیمگیری بر مبنای آن تاثیر بگذارد.
زمانیکه فرد در یک شرایط ویژه، از توان کامل بهینهسازی تصمیمها برخوردار است (عدماطمینانی در مورد صحت تصمیمات وجود نداشتهباشد) انعطافپذیری بالایی در پاسخ به تغییر و تحولات محیطی خواهد داشت. در چنین شرایطی رفتار وی از الگوی قابل تشخیصی برخوردار نبوده و پیشبینی آن دشوار است، اما وقتی درصدد تصمیمگیری در شرایط پیچیده اطلاعاتی است، شکافی بین توانایی وی و میزان دشواری فرآیند تصمیمگیری بهوجود میآید. این مدل رفتاری بر درک و ارزیابی اختلاف سطح توانایی و درجه دشواری فرآیند تصمیمگیری تمرکز دارد. زمانیکه توانایی عامل در شناخت ماهیت واقعی اطلاعات موجود برای تصمیمگیری بهینه، کافی نباشد، بهدلیل عدماطمینان به صحت تصمیمها، تمایلی به واکنش به اطلاعات ندارد، بنابراین ترجیحها در موقعیتهای خاص بر اساس مطلوبیت آنها در قالب تصمیمات سرمایهگذاری نمایان میشود. یکی از نظریههای اقتصادی که عمدتا در حوزههای مالی به بررسی اولویتبندی سرمایهگذاران با توجه به ترجیحهای ریسکی آنها میپردازد، نظریه غلبه تصادفی است. این نظریه شکلی از تابع مطلوبیت سرمایهگذاران را براساس اولویتهای موقعیتی آنها ارائه میدهد و به موقعیتهایی اشاره دارد که بر اساس آن یک سبد سرمایهگذاری با یک توزیع احتمالی نتایج محتمل میتواند بر سبد سرمایهگذاری دیگر بر مبنای ترجیحهای مربوط به نتایج غلبه داشتهباشد. در چارچوب این نظریه علاوه بر ریسکگریزی سرمایهگذاران بر مبنای چولگی توزیع بازده داراییها، ترجیحهای آنها نسبت به کشش آن به سمت بازدهیهای مثبت و امن موردتوجه قرار میگیرد. دخالت ارگانها و سازمانهای مختلف در زمینههای قیمتگذاری و تغییرات نرخ و همچنین ارائه برخی مجوزهای فعالیت و غیره در کنار تمامی فشارهای سیاسی که تاثیر بزرگی را در دهههای اخیر بر اقتصاد ایران وارد کرده، فضای نااطمینانی را در بازار سرمایه و عمل سرمایهگذاری ایجادکرده است.
علاوهبر این تصمیمگیری و اجرای برخی سیاستگذاریهایی که بعضا در کوتاهمدت تاثیرات مثبتی داشته، در بلندمدت باعث افزایش زیان شرکتها و بنگاههای اقتصادی شدهاست. همچنین ناکارآیی برخی تصمیمات و اجراییکردن آنها در حوزههای کنترل نرخ تورم، رشد نقدینگی و نرخ بهره نیز باعثشده تا فضای هیجان و ترس از افت ارزش دارایی و فرار از ضرر ناشی از رشد تورم و کاهش قدرت خرید را بیشتر و بیشتر کند. اهمیت سرمایهگذاری برای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی به اندازهای است که از آن بهعنوان یکی از اهرمهای قوی برای رسیدن به توسعه یاد میشود، اما باید بهیاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر میتواند با افتادن در یک دور مثبت، باعث رشد و شکوفایی اقتصادی شود، عدمتوجه به آن نیز میتواند موجب افت اقتصادی و فروغلتیدن به یک سیر نزولی و دور منفی شود، بنابراین باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلندمدت بدونتوجه به سرمایهگذاری و عوامل مهم موجود در محیط سرمایهگذاری که بر آن تاثیر میگذارد امکانپذیر نیست، لذا انتخاب و گزینش مناسب جهت سرمایهگذاری، به بررسی و وسواس بیشتری نیاز دارد تا بتوان برای رفع این دغدغه اصلی سرمایهگذاران که همان کسب سود معقول یا حداقل حفظ ارزش پول است، بهتر عمل کرد.