برترینها: شب گذشته سیما ثابت مجری برنامه چشمانداز در شبکه ایران اینترنشنال با انتشار متنی مفصل، رسما از این شبکه جدا شد. واکنشها به استعفای ثابتی گسترده بوده، برخی از اکانتهای نزدیک به جریانات رسمی در ایران، با انتشار یک اسکرینشات از چَتی منتسب به سیما ثابت، مدعی شدهاند که سیما ثابت تحت آزار فرداد فرحزاد بوده! این اکانتها به آن بخش متن استعفای سیما ثابت اشاره دارند که از کرامت انسانی گفته. البته این اشاره به کرامت انسانی میتواند مربوط به تغییر احتمالی سیاستهای شبکه ایران اینترنشنال باشد، به هر حال بعد از صلح میان ایران و عربستان تحت لوای چین، احتمالا ایران اینترنشنال مثل گذشته نخواسته علیه ایران باشد، این هم البته یک گمانهزنیست صرفا.
درباره دلیل استعفای سیما ثابت برخی هم از نقش سامان رسولپور، همکار او میگویند، ظاهرا رسولپور در کار رسانه، بیشتر شبیه یک کنشگر سیاسی عمل میکند تا یک فعال رسانه، همین خصلت او موجب فشار به کسانی چون سیما ثابت شده، فرضیهای که طرفداران زیادی ندارد.
از طرفی برخی اکانتها و رسانههای چون فرهیختگان، با بازنشر یک توئیت از سیما ثابت که در میانه اعتراضات از پایان جمهوری اسلامی گفته بود، به او طعنه میزنند که خودت پایان یافتی و جمهوری اسلامی برقرار ماند!
اینها همه در حالیست که برنامه چشمانداز در ایام اعتراضات توانسته بود تا حدودی در شبکههای اجتماعی نفوذ داشته باشد و حداقل بخشهایی از این برنامه وایرال میشد، به همین خاطر هم هست که حالا استعفای سیما ثابت آنقدر خبرساز شده.
از حواشی جالب توجه ساعات اخیر اما تمسخر اسم و فامیل واقعی سیما ثابت است، برخی از او با نام زهرا شهرکی یاد میکنند، مشابه همان اتفاقی که درباره مسیح علینژاد هم چندین بار رخ داده و برخی اکانت به وقت تمسخر او را با نام معصومه قمینژاد یاد میکنند.
در هر صورت به نظر میرسد، جهان رسانههای فارسیزبان آبستن تغییرات است و کاش اصلا مرجعیت خبررسانی از رسانههای مشکوکی مثل ایراناینترنشنال به رسانههای معتمد داخلی منتقل شود، اگر فقط کمی اعتمادسازی شود، دیگر شاید اسم هر آدم و رسانه مشکوکی وایرال نشود.
متن استعفای سیما ثابت بدین شرح بود:
از تلویزیون ایران اینترنشنال استعفا دادم و تعطیلی و پایان کار برنامه «چشمانداز با سیما ثابت» را اعلام میکنم. ناگزیر شدم بین کار در شرایطی خاص و کرامت انسانی، دومی را انتخاب کنم.
در این دوران، تلاش کردم صدای مردم ایران باشم، از وجدان فاصله نگیرم و حقیقت را روایت کنم. بیطرف نبودم. بدون هیچ تردیدی روزنامهنگاری حقیقتمحور و مردممحور را پیش گرفتم. در همه این سالها تحت شدیدترین حملات بودم، اما باور داشتم راهی که میپیمایم، درست است. تلاش برای شنیدهشدن صدای مردم، نقشه راه من بود.
حتی لحظهای خودم را جدا از مردم ندانستم. درد آنها درد من بود، امید آنها امید من بود، و صدای من، بازتابی از صدای آنا و شاید احترام و لطفی که بسیاری از این مردم شریف، هر کجا و در هر فرصتی به من نشان میدادند، به این دلیل بود که آنها در من، خودشان را میدیدند. و چه شرافتی، چه افتخاری بزرگتر از این؟
برنامه «چشمانداز با سیما ثابت»، با لطف و اعتمادی که مردم بزرگوارمان به من داشتند، تبدیل به محبوبترین و پربینندهترین برنامه گفتگومحور فارسیزبان شد.
در ماههای اخیر، بعد از انتقال برنامهها از لندن به واشینگتن، سربلندم که به قدرت هرگز باج ندادم.
در واشینگتن، شرایط کاری عجیب و جدیدی ظاهر شد که ادامه کار را برای تیم کوچک ما عملا غیرممکن کرد. تلاش ما برای حل چالشها، در یک روند چند ماهه، بینتیجه ماند. در عمل با روندی روبرو شدیم که نتیجه درازمدتش، میتوانست تضعیف یکی از موثرترین برنامههای فارسیزبان باشد، چیزی که من و سردبیرارشد(سابق) برنامههای گفتگو محور ایران اینترنشنال، سامان رسولپور، نخواستیم بخشی از آن باشیم.
واضح است که پایان برنامه «چشمانداز با سیما ثابت»، برای ما ناخوشایند است و شخصا آن را به نفع مخاطبان نمیدانم.
به مردم قول میدهم که اینجا ایستگاه آخر نیست. مسیر ادامه دارد. همیشه، همه جا، کنارشان خواهم بود. همانطور که برنامه «چشمانداز با سیما ثابت» نوع دیگری از تجربه برنامهسازی تلویزیونی را در فضای رسانههای فارسیزبانعرضه کرد.
برای همه روزنامهنگاران و همکاران، که در این سالها، زحمت زیادی کشیدند و در هفتههای اخیر بعد از استعفا، از هیچ حمایت و محبتی دریغ نکردند، صمیمانه آرزوی موفقیت میکنم. کار کردن با آنها، تجربهای فراموشنشدنی است و به آن میبالم.
تا دیداری دیگر، وقت شما بخیر، ایام به کام.