حنای بی‌رنگ فرانسه برای ماندن در قاره سیاه

خبرگزاری ایسنا شنبه 18 شهریور 1402 - 12:36
با اینکه کشورهای آفریقایی چندین قرن است که انواع استعمار از سوی غرب را تجربه کرده‌اند و تا اکنون اقدامات مختلفی در راستای غرب‌ستیزی داشته‌اند، اما در ۳ سال اخیر نوع اقدامات آن‌ها از جمع شدن صرف در یک مجمع فراتر رفته و جنبه نظامی پیدا کرده است؛ به ‌طوری‌ که ظرف مدت ۳ سال، از سودان، چاد و بورکینافاسو گرفته تا مالی، نیجر و گابن ظاهرا کودتاچیان حکومت را از دست فرانسویان ربوده‌اند.

در این رابطه بسیاری معتقدند آفریقا تیشه به ریشه فرانسه زده است، اما با توجه به سلطه ریشه‌دار فرانسه در این کشورها، آیا در واقعیت امر هم دست فرانسه از این کشورها ساقط شده یا اینکه فرانسویان در حال پیاده‌سازی نقشه‌ای تازه‌ برای ماندن در قاره سیاه هستند؟

جعفر قنادباشی، تحلیلگر مسائل آفریقا در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه تمام کودتاهای آفریقایی نشان‌دهنده پایان یافتن مرحله‌ای از سیاست‌های راهبردی فرانسه در آفریقا هستند، اظهار کرد: برخی از این کودتاها حاصل خشم مردم در برابر استعمار چندین‌ساله فرانسه است اما برخی دیگر با اراده خود فرانسه رقم خورده‌اند. فرانسه از سال ۲۰۱۴ یک سری راهبردهایی در شمال آفریقا دنبال کرده که امروز پس از گذشت ۹ سال به پایان رسیده است. این کشور هنوز راهبرد جدیدی برای ماندن در آفریقا تدوین نکرده، ولی با توجه به اینکه برخی از این کودتاها با اراده فرانسه بوده، معلوم است که قصد دارد چهره‌های حکومتی را تعویض و اشخاص مرتبط به خود را جایگزین کند.

وی با اشاره به وجه اشتراک کودتاهای سریالی در آفریقا، عنوان کرد: محور اجرایی تمام این کودتاها عمدتا نظامیان هستند که در دو دسته قابل تقسیم‌اند؛ نظامیان همراه فرانسه و نظامیان مخالف فرانسه‌. همچنین اکثر کشورهایی که کودتا را تجربه کرده‌اند در منطقه‌ای موسوم به "ساحل صحرا" قرار دارند. ساحل صحرا جایی است که فرانسوی‌ها نفوذ گسترده‌ای داشتند و سابقا به طوفان فرانسه معروف بوده و بعدها این منطقه که در غرب آفریقا قرار دارد، به کشورهای مختلف تقسیم شده است.

این تحلیلگر مسائل آفریقا به تشریح کودتاهای اخیر آفریقا پرداخت و افزود: وضعیت در گابن و نیجر متفاوت است. عوامل کودتا در گابن هنوز سیاست‌های ضد فرانسوی جدی در پیش نگرفته‌اند و سعی دارند که درهای کشور را همچنان باز بگذارند. از سوی دیگر فرانسه هم واکنش جدی و خشمگینانه‌ای نسبت به گابن در پیش نگرفته است. با این حال در گابن مردم خوشحال هستند که به حکومت علی بونگو پایان داده شده و تحولات تازه‌ای رقم خورده است.

قنادباشی با اشاره به تفاوت‌های نیجر و گابن اضافه کرد: در مقایسه با نیجر، گابن ویژگی‌های خاص خود را دارد. نیجر کشوری با ۲۴ میلیون جمعیت است، در حالیکه گابن کشور کوچکی است که کمتر از ۳ میلیون جمعیت دارد. از سوی دیگر معادن اورانیوم گابن توسط فرانسویان استخراج شده و به اتمام رسیده است، لذا قضیه اورانیوم در این کشور چندان برای فرانسویان مهم نیست و نفت و منگنز اهمیت دارد. با این حال فعلا تصویری از جدی شدن تنش بین رابطه گابن و فرانسه منعکس نشده است.

کودتا پشت کودتا؛ پس از چندین سال استعمار

وی در پاسخ به اینکه چرا با وجود سابقه طولانی استعمار فرانسه، در سه سال اخیر حرکت‌های ضد استعماری در آفریقا به ثمر می‌نشیند، بیان کرد: طی این سال‌ها رفته‌رفته بر خشم مردم افزوده شد ولی الان زمان انفجار خشم مردم آفریقا است. بالاخره یک زمانی باید خیزش‌ها و نهضت‌های سرکوب‌شده در آفریقا به مرحله بروز و ظهور می‌رسید و الان زمان لبریز شدن صبر مردم و انفجار آنهاست.

این تحلیلگر مسائل آفریقا ادامه داد: از ابتدای استعمار تا اکنون، فرانسویان همزمان با مراحل استعماری خود راهبردهای مختلفی برای توجیه مردم اجرا می‌کردند. مثلا در دوران جنگ سرد حضور خود را با عنوان جلوگیری از نفوذ کمونیسم در کشورهای آفریقایی توجیه کردند. پس از جنگ سرد فلسفه وجودی حضور خود در آفریقا را مقابله با گروه‌های داعشی تعریف کردند و از این طریق در سال ۲۰۱۴ فرانسه توانست در گابن، مالی، چاد و کشورهای دیگر غربی و مرکزی آفریقا تحت عنوان مقابله با تروریست افراطی لشکرکشی کند و برد دوسویه داشته باشد، یعنی هم چهره اسلام را خراب کند و هم حضور خود را موجه جلوه دهد، اما این راهبرد هم خنثی شد.

قنادباشی با اشاره به رنگ باختن توجیهات فرانسویان برای ماندن در قاره سیاه، افزود: اگر الان در آفریقا کودتا می‌شود به دلیل این است که فرانسه دیگر هیچ راهبرد موثری برای توجیه مردم ندارد؛ چراکه امروز شعارهای آن‌ها نمود خارجی ندارد و داعش و گروه‌های تکفیری در یارگیری‌های خود ناتوان‌اند. از سوی دیگر مردم هم توانسته‌اند به اندازه‌ای از آگاهی برسند که در مسابقه با دستگاه فرانس‌آفریک و فریب‌های فرانسه پیروز شوند و جسارت مقابله جدی با حضور فرانسویان را پیدا کنند.

حنای بی‌رنگ فرانسه برای ماندن در قاره سیاه

وی در خصوص احتمال تسری کودتاهای نظامی به مناطق دیگر آفریقا، گفت: امروزه خشم علیه فرانسه و استعمار حالت عمومی به خود گرفته است. زمانی خشم علیه غرب را آمریکایی‌ها با روی کار آوردن اوباما که پدر پدربزرگش کنیایی بود، کاهش دادند. تبلیغات رسانه غرب سعی می‌کرد سیاه‌پوستی را به عنوان شاخصه منفی معرفی نکند، اما الان خشم نسبت به غرب افزوده شده، خصوصا که آفریقایی‌ها مجموعه غرب را در یک قاب می‌بینند و می‌گویند اروپایی‌ها تعدادی چشم آبی مزدوری هستند که با ترامپ همراهی کردند. مکرون با ترامپی همراه شده که کشورهای آفریقایی را علنا چاه مستراح نامید.

این تحلیلگر مسائل آفریقا خاطرنشان کرد: اکنون در آفریقا احساسات نژادی به معنای حق‌طلبی و ایجاد مساوات نژادی در حال تقویت است. مردم می‌خواهند نژادشان مورد اهانت قرار نگیرد و بیگانه از کشورشان خارج شود. اما کشورهای مختلف آفریقایی با هم متفاوت‌اند و برخی به دلایل گوناگون مستعد کودتا نیستند. در برخی از این کشورها اقدامات مساوات‌طلبانه به شدت سرکوب می‌شود، اختلافات قومی شدید اجازه خیزش جمعی را نمی‌دهد و نظامیان جرات کودتا ندارند. کودتا ریسک بزرگی است که هر نظامی آن را نمی‌پذیرد، زیرا ممکن است به جوخه اعدام سپرده شود. لذا مردم خواهان تغییر هستند ولی باید آن کشورها دو شرط نبود اختلافات قومی و قبیله‌ای و وجود انسان‌هایی با پذیرش ریسک‌های سنگین را داشته باشند تا بتوانند کودتایی دیگر را رقم بزنند.

احتمال تبدیل خلیج گینه به خلیج فارسی دیگر

قنادباشی در خصوص آینده کشورهای آفریقایی پس از انجام کودتاهای ضدفرانسوی، اظهار کرد: امروز کشورهای آفریقایی قابلیت لازم برای مقابله با استعمار پیچیده، پرتجربه، توانمند و دارای قابلیت‌های سرکوب را ندارند. مردم آگاهی دارند، اما حرکت ضداستعماری سواد و آگاهی همگان را می‌طلبد، به رهبر فرهیخته و شجاع، ایدئولوژی پیونددهنده قلوب و چند نهاد اجتماعی برای همراه کردن حرکت‌های استقلال‌طلبانه نیاز دارد.

وی ادامه داد: آفریقا هنوز توانمندی ادامه یک حرکت درازمدت ضداستعماری را ندارد. ضمن اینکه الان هم اهرم قدرت در دست کسانی است که تا پیش از این در کنار رهبران نزدیک به فرانسه قرار داشتند. در کودتای گابن کودتاچیان نزدیکترین افراد علی بوگنو بودند، لذا احتمال‌ اینکه یک حرکت ضداستعماری از دل این جریانات خارج شود، کم است.

این تحلیلگر مسائل آفریقا با بیان اینکه البته مسلما فرانسه نمی‌تواند مثل سابق آفریقا را اداره کند، عنوان کرد: پس از این کودتاها فرانسه نمی‌تواند مثل گذشته بر کشورهای آفریقایی سلطه داشته باشد. مخصوصا که اعتراضات پاریس ریشه فرانسه را تضعیف کرد و به مردم آفریقا جسارت مقابله با مکرونی را داد که برای آرام کردن خود فرانسه هم ضعیف است. از سوی دیگر فرانسه اعتبار خود را از دست داده و باید به دنبال راه‌های دیگری برای حضور خود در آفریقا باشد. فرانسه روزی با کلیسا و معرفی کردن آفریقایی‌ها به عنوان فرزندان نوح آن‌ها را خام کرد و روزی دیگر مقابله با تروریسم را بهانه حضور خود در قاره سیاه قرار داد، اما اکنون تیر دیگری در ترکش ندارد و نیازمند بهانه‌ای جدید است.

قنادباشی در خصوص بهانه‌های جدید غرب برای حضور در آفریقا، بیان کرد: استعمار راه جدیدی پیدا کرده و احتمال دارد خلیج گینه که گابن و کامرون در آن حضور دارند به خلیج فارسی دیگر تبدیل شود؛ یعنی کشورهای آفریقایی را به فروشنده مواد خام تبدیل کنند و در قبالش به آن‌ها اسلحه بدهند. آفریقا به قدری از منابع اورانیوم، منگنز و مواد کشاورزی پرطرفداری مانند کاکائو و قهوه برخوردار است که ممکن است اشتها آمریکا را تحریک کند و به یک گاو شیرده برای این کشور تبدیل شود.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.