افزایش دیوانهکننده جمعیت کره زمین و رشد بالای آیندههای تولید بشر، ادامه حیات سالم را برای انسان با تردیدها و نگرانیهای فراوانی روبهرو کرده است. گرچه رهبران جهان بر طبل توسعه پایدار در سایه مبارزه برای تغییرات اقلیمی میکوبند، اما به نظر میرسد راهی طولانی پیش روی جوامع تا رسیدن به سرمنزل مقصود قرار دارد. با همه این احوال، ارائه و گسترش مفاهیمی چون بوم روستاها و شهرهای عاری از کربن، بارقههایی از امید برای بازگشت انسان به طبیعت فراهم کرده است. روستاها یا جوامع اکولوژیک گرچه اخیرا بر سر زبان رسانهها افتاده اما این مفهوم، قدمتی ۲۵ ساله در میان سیاستگذاران جهان دارد. در سال ۱۹۹۵ در یک نشست جهانی در اسکاتلند، «دهکدههای زیستمحیطی» به رسمیت شناخته شدند و با طراحی مدلی موسوم به «شبکه جهانی بوم روستا GEN» راه خود را در برنامههای توسعهای کشورها باز کردند و امروزه هزاران پروژه در پنج قاره جهان در حال اجراست. رابرت گیلمن، فیلسوف آمریکایی در سال ۱۹۹۱ نظریه زیست انسان در طبیعت را تشریح کرد و جوامع زیست محیطی را سکونتگاههایی تعریف کرد که در آن فعالیتهای انسانی در دنیای طبیعی و بدون آسیب به طبیعت جریان دارد به گونهای که این سکونتگاهها از رشد سالم انسان حمایت میکنند.
توسعه بوم روستاها بر اساس یک اصل اساسی است: نگرانی برای مردم و محیط زیست. نظریهپردازان این حوزه بر این باورند که بوم روستا شیوهای از زندگی را ترویج میکند که در آن اعضای یک جامعه به یکدیگر کمک میکنند تا جوامع بااخلاقتر، منصفانهتر و برابریطلبانه ایجاد کنند. غالب بومگردیها بین ۲۰ تا ۲۵۰ نفر ظرفیت دارند، این در حالی است که افراد ساکن در این بومروستاها گاه به بیش از هزار نفر نیز خواهد رسید. این افراد طی مدت زمان حضور خود جلسات منظمی تنظیم میکنند و تجربیات خود را در باب مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی به اشتراک میگذارند.
چنین زیست بومهایی مزایای فراوانی دارند که نخستین آن استفاده از منابع طبیعی است، ساکنان بوم روستاها از منابع انرژی تجدیدپذیر چون انرژی بادی و خورشیدی استفاده میکنند و با منابع طبیعی محیطی خود چون گل، چوب، سنگ و کاه ساختمانهای خود را میسازند. دومین مزیت بوم روستاها، احیای محیط زیست است چرا که این اجتماعات به محیط زیست آسیبی وارد نمیکنند و با طراحی اکوسیستمی محلی به بازیافت زبالههای خود میپردازند. جنبه سوم این زیستگاهها، توانایی آنان در آموزش مردم برای فراگرفتن ارزشهای مثبت بومشناسی چون همبستگی، احترام به دیگران و مهماننوازی است. زیست در چنین محیط طبیعی همچنین سبب ایجاد گفتوگو و مشارکت در جوامع میشود و میآموزند که اختلافات خود را از طریق دیالوگ برطرف کنند. مزیت دیگری که بوم روستاها دارند، تشویق و ترویج «اقتصاد مسوول و متعهد» است چرا که این زیستگاههای طبیعی از فناوریها و فعالیتهای احیاکننده معماریهای زیست اقلیمی و کشاورزی ارگانیک استفاده میکنند و از سموم شیمیایی و ماشینآلاتی که به طبیعت آسیب میزنند، بهره نمیگیرند. در نتیجه این زیستبومها انرژی کمتری مصرف میکنند و طرفدار مبارزه با گرمایش زمین هستند.
در حال حاضر بالغ بر ۵/ ۳ میلیارد نفر، یا به عبارتی نیمی از جمعیت کره خاکی، در شهرها زندگی میکنند و بنا بر آمار منتشر شده از سوی سازمان ملل، این تعداد تا سال ۲۰۳۰ به ۵ میلیارد نفر خواهد رسید. این در حالی است که کلانشهرهای جهان تنها ۳درصد از مساحت زمین را اشغال و حدود ۶۰ تا ۸۰درصد از کل انرژی را مصرف و ۷۵درصد آلودگی تولید میکنند. همه این ارقام و آمار سبب شده که سازمان ملل شهرنشینی را تهدیدی برای آب شیرین، فاضلاب و بهداشت عمومی بداند و نگران باشد که خسارات وارد شده از زندگی شهری به انسان، جبرانپذیر نباشد.
در همین راستا شبکه جهانی بوم روستا- GEN در سال ۲۰۱۷ طرحهای مبتکرانهای چون ساخت خانهها با ورقههای فلزی قراضه در مناطق روستایی هند، یک مرکز زایمان در کنیا، یک پروژه در مکزیک برای بازسازی مناطق آسیبدیده از زلزله با روشهای توسعه پایدار را اجرایی کرد. تا سال ۲۰۱۷ بالغ بر ۱۰هزار پروژه بوم روستا در ۱۱۴ کشور در جهان در دست اجرا بود. بیش از ۲۰ کشور نیز در حال تنظیم سیاستگذاریهای خود برای توسعه چنین طرحهایی هستند. شیلی از سال ۱۹۹۲ به ارائه مشاغلی داوطلبانه بین یک تا ۱۲ ماه برای ادغام در زندگی طبیعتمحور روی آورده است و کانادا در ۲۰۰۱ یک مزرعه قدیمی و یک کارخانه تولید لبنیات را برای ایجاد شهرک بوم روستایی با ظرفیت ۳۵ خانه احداث کرد. در ایالات متحده نیز مزارع مختلفی امکان اسکان افراد را برای در هم آمیختن با طبیعت برای افراد ایجاد کردند و برخی از این مزارع به دلیل طرحهای خلاقانه خود جوایز مرکز حمایت از حقوق بومیان آمریکا را دریافت کردند.
فارغ از اتخاذ تدابیر برای توسعه بوم روستاها، مدیران شهری همیشه به دنبال توصیهها و سیاستهایی هستند که شهرهایشان را به سمت آیندهای بدون کربن هدایت کند. آیندهای که به نظر میرسد درخصوص راههای رسیدن به آن میان سیاستگذاران توافق چندانی وجود ندارد. این در حالی است که پرداختن به مسائل زیست محیطی، ناگزیر از داشتن نگاهی یکپارچه است. در همین راستا مجمع جهانی اقتصاد در گزارش خود برای توسعه شهرهای بدون کربن، بر اصل نخستین سیاستهای زیست محیطی تاکید میکند: تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر.
این نهاد مشورتی بر این باور است که در مسیر رسیدن به شهرهای بدون کربن، دولتها باید بر انعطافپذیری خود بیفزایند. بهعلاوه باید تمرکز ویژهای روی کاهش مصرف زمین صورت بگیرد و حملونقل هم از طریق سیستمهای هوشمند انجام شود. قدم دوم این است که نوعی زنجیره ارزش شهری برای همکاری شکل بگیرد. در این راستا بخش خصوصی و دولتی باید در بخشهای مختلف با همدیگر همکاری داشته باشند تا به کمک زیرسازیهای مناسب، نظامی کارآمد در شهر ایجاد شود. سیاستگذاران در سطوح ملی هم باید با بودجهرسانی، از چنین فرصتهایی حمایت کنند. سرمایهگذاری در سطح کلان، در زمینه انرژیهای پاک میتواند شرایط اقتصادی را بهبود ببخشد و نتایج زیستمحیطی و اجتماعی خوبی برای ساکنان آن شهر رقم بزند. بهعلاوه از این مسیر، ظرفیتی هم برای ایجاد اشتغال شکل میگیرد. بررسیها نشان میدهد تنها در آمریکا، اگر برای تغییر مسیر اقتصاد و ایجاد فضایی برای اقتصاد بدون کربن اقدام شود، دستکم ۲۵ میلیون شغل جدید ظرف ۱۵ سال آینده ایجاد خواهد شد. همچنین تا اواسط قرن نیز ۵ میلیون شغل پایدار از این طریق بهوجود خواهد آمد. این تعداد شغل، دو برابر مشاغلی است که با صنعت انرژی فعلی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میشود.
مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۰ چارچوبی برای نظام ارزشی طراحی کرد. این چارچوب به مدیران شهری کمک میکند به شکلی دقیقتر دستاوردهای اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و فناورانه هر یک از راهکارهای حوزه انرژی را بررسی کنند. برخی از این طرحها درباره مصرف آب راهکارهایی ارائه کردهاند. در مناطق مختلف جهان، سیستمهایی برای نهایت بهرهوری در شهرها ایجاد شدهاست. برای مثال در اروپا، شهرها با ابداعات مختلف به سمت کربنزدایی پیش میروند که دستاوردهای آن تا سال ۲۰۳۰ مشاهده خواهد شد. در برزیل هم سرمایهگذاریهایی برای شهرهای هوشمند و کارآمد صورت گرفته که تا سال ۲۰۲۵ نتیجهاش مشخص میشود. هند هم سرمایهگذاریهای قدرتمندی در این زمینه داشتهاست.
بنا بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد، برای اینکه شهرها به سمت آیندهای بدون کربن هدایت شوند، ساختمانها باید حداکثر بهرهوری را داشته باشند و زیرساختهای انرژی باید هوشمند طراحی شوند. ساختمانهایی که کاملا بهرهوری در آنها رعایت شده و به کمک اینترنت با هم در ارتباط هستند، به کاهش انتشار کربن کمک خواهند کرد. توزیع انرژی در این ساختمانها بهصورت کاملا هوشمند انجام میشود. در نتیجه بهرهوری در آنها به حداکثر میرسد. برای تحقق شهرهای عاری از کربن، زیرساختهای انرژی باید هوشمند باشند، بدین صورت که هم هزینه کنترل شود و هم توزیع برق بهصورت دقیق و بدون اتلاف انجام شود. بهعلاوه تامین انرژی برق هم باید پاک باشد بدان معنا که بدون کربن تا جای ممکن حملونقل، گرمایش و سرمایش، نورپردازی و مواردی از این دست نیز باید با انرژی برق پاک تامین شود. محیط نیز باید بهصورت فشرده طراحی شود، به شکلی که جاگیری زیستمحیطیاش کمتر باشد. ساختمانها در کانون ماجرای کربنزدایی قرار دارند چراکه بالغ بر ۴۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای از ساختمانهاست. در راستای این مسیر همچنین زیرساختهای انرژی باید هوشمند شوند چرا که انرژی منبع اصلی برای توسعه است.