خبرگزاری مهر، گروه استانها: دختران و پسران دانش آموز مدارس امام رضا (ع) در مواکب خدمت دهه آخر ماه صفر دست به کارهایی میزنند که شاید تا پیش از این فکرش را هم نمیکردند برای عزیزترین عزیزانش انجام بدهند. با واکس زدن سیاه شوند، برای سربندنویسی دست و لباسشان خطخطی شود، برای نصب بیرقها روی نردبان بروند، در هر حال ناخوشی، لبخند بزنند … چون قرار است نظرورضایت ولی نعمت شهر بهشت را در این روزهای پایانی مهمانی جلب کنند.
آمدم حرف رهبرم روی زمین نماند
هر روز بهتر از دیروز خودشان ظاهر میشوند. هر روز یک مدل کار را ارئه میدهند اما با هر روز خدمت، بزرگتر میشوند. گروهی از دخترها گوشهای از غرفههای بنات الرضا (ع)، با سربندنویسی و نقش زدن بر سجادههای نماز از زائران استقبال میکنند.
شکیبا سعادتمند دانش آموز واحد ۱۲ امام رضا (ع) در حالی که سربندهای «مادرم فاطمه (س)» و «یا امام رضا (ع)» را رنگ میزند، دلیل حضورش در این خدمت را برایم میگوید: میخواهم یکی از آن دهه هشتادیهایی باشم که مورد خطاب رهبر معظم انقلاب است که قرار است انقلاب اسلامی را به سرمنزل نهایی برسانند. به عشق امام رضا (ع) و رهبری پای کار انقلابیم تا سخن رهبر عزیزمان ثابت شود.
نقشی در انقلاب مهدوی
دوستش، مبینا ارزنی که دستی هم در امور رسانهای مدرسه دارد، جواب این سوال را داد «چطور با یک کار هنری مثل سربندنویسی و سجادهنگاری میشود به زائر امام خدمت کرد؟»: در این برهه حساس نباید بیتفاوت و بیکار بنشینیم تا بالاخره یک کار بزرگی از دستمان برآید، برای انقلاب و فرج امام عصر (عج) انجام بدهیم. حتی به اندازه یک سربند میتوانیم در جمع لشکریان امام زمانمان نقش داشته باشیم.
ارزش این حمایل سبز
دیگر ظهر شده و وقت استراحت رسیده. در غرفه «عفاف و حجاب»، زهره کاتبی معاون پرورشی دبیرستان امام رضا (ع) واحد۱ در اثنای صرف ناهار خطاب به دختران دانش آموزش گفت: این چند روز، شمایل خادمی و خدمت در جوار خادمان امام هشتم را خیلی قدر بدانید. این حمایل سبز خادمیاری یعنی ای زائرانی که توفیق شده در این ایام شهادت حضرت رضا (ع) مهمان مشهد شدید، من با همه دلم، همه توانم در خدمت شما هستم.
بچهها، این فرصت را با عکس و سلفی گرفتن، گشتن بین موکبها و نذری گرفتن از دست ندهید. معلوم نیست سال دیگر هم نصیب و روزیات شود. خودتان خوب میدانید که آقا هم زائران و هم خادمانشان را دعوت میکنند. ساعات خدمتت ثبت میشود؛ لحظه به لحظه. و آقا همه را به بهترین وجه جبران میکنند.
با لبخندت جریانساز باش
حمیده عباسی معاون پرورشی دبیرستان دخترانه امام رضا (ع) واحد ۱۲و۱۹ یک گوشه موکب را هیئت کرده و با هدف تبیین خدمت به اهل بیت (ع) خطاب به چند تایی از دختران مدرسه و مهمانان رهگذر میگوید: شما دانش آموز مدرسه امام رضایید و باید به نسبت لطفی که در حریم علمی عالم آل محمد (ص) به شما شده، باید مسئولیتپذیر باشی، نقش آفرین و جریانساز باشی.
خادمیاری یک نشانه و علامت است و یک افتخار است که چند روز به ما عطا کردند، ببینید در این فرصت کوتاه و مغتنم چه کاری از دستتان بر میآید تا بیشتر نقش آفرین باشید. با هر خدمتی که از دستتان بر میآید. حتی به اندازه دعوت زائری به فرستادن یک صلوات برای ظهور امام مهدی (عج) و یا حتی لبخند به روی زائران. این طوری اخلاق خوش میزبانی و مهربانی امام هشتم را در میان مهمانان دهه آخر صفر منتشر میکنید.
جلوی موکب، یکی، دو تا از پسرها کنار چند استند و قاب عکس نشستند و از زائرانی که دقایقی مشغول تماشای عکسها میشوند، سوالی میپرسند «تا به حال به شعار نیل تا فرات رژیم صهیونیستی فکر کردهاید؟!»
هر گوشی که جذب موکب تبیینِ «مسئله اول جهان اسلام» میشود، غنیمت شمرده و از روی نقشه خیالی اسرائیلیها، ماجرای نیل تا فرات را برایش تشریح میکنند. در کنارش به برخی شبهات روز هم پاسخ میدهند که «چرا ما باید به مردم فلسطین کمک کنیم؟»
به نوبت یکی از دانش آموزان دبیرستان واحد ۱۴ امام رضا (ع) مسئول بیان توضیحات میشوند. این بار سیدحسین حسینی با یک سوال حرفش را شروع میکند: اگر جوانان ازخودگذشته جبهه مقاومت اسلامی فلسطین و هزاران زن و مرد شهید و مجروح و دربند زندانهای صهیون نبودند و آرزوی کور دشمن محقق میشد، آیا هر ساله میتوانستیم به چنین پیادهروی میلیونی مشرف شویم؟ و...
سرمشقی از فرهنگ همسایه
روبروی غرفهها، چند نفری از پسرهای پایههای مختلف مدارس امام رضا (ع) به خدمتی متفاوت مشغولاند. خدمتی که حال و هوای اربعین حسینی و بروبچههای با صفای عراقی را به خاطرمان میآورد. بچهها وسط راه زائران ایستادند و در حالی که کفشهای چرمی خاک آلوده را از بین همه پاها و کفشهای زائران پیدا میکنند، یکباره خود را روی پایش میاندازند و شروع به واکس زدن میکنند.
زائران که غافلگیر میشوند و از زیبایی حرکت بچهها به وجد میآیند، اگر هم تمایلی به نونوار شدن کفش نداشته باشند، برای شادی دل بچهها هم که شده، چند ثانیه توقف میکنند تا کمی کفششان رنگ و رویی بگیرد. آنهایی که بیشتر از سایرین، اهل معرفتاند، دستی به سر و موی بچهها میکشند و بعضیها بر پیشانی آنها بوسه میزنند و تشکر و دعایی هدیه میدهند.
دوست دارم نام آنها را هم بپرسم و از نیت قلبی شأن بیشتر بدانم، اما حتی راضی نمیشوند عکسشان را بگیرم. همین قدر میدانم که از چهرههای ثابت فعالیتهای فرهنگی و جهادی مدرسه خودشان هستند و دور نیست آن روزهایی که بروبچههای فعال فرهنگی امروز، مثل الگوهایی اجتماعی پیش از خود در تشکیل تمدن نوین اسلامی جریانساز و نقشآفرین باشند.