از زمانیکه شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران بالاترین سطح خود را در مرداد۹۹ تجربه کرده، تاکنون بیش از ۳ سال میگذرد، بهطوریکه پس از پشتسر گذاشتن دورههای رکودی در معاملات و خروج پول سرمایهگذاران خرد، نیمه دوم فروردین۱۴۰۲ سقف خود را شکست، تاجاییکه با افزایش هیجان مثبت در بازار سهام، نماگر اصلی تالار شیشهای توانست در اردیبهشت سال یادشده قله جدیدی را در کارنامه خود بهثبت برساند، اما پس از رسیدن به سطوح بیش از ۲میلیون و ۵۰۰هزار واحد، روند شاخصکل بورس معکوس شد و با موجهای پیدرپی در شیب نزولی قرارگرفت، تاجاییکه کانال دومیلیون واحد را نیز از دست داد. این روند در حالی طی شد که روزبهروز تعداد روزهایی که بازار سهام با خروج پول حقیقیها همراه میشد، بیشتر شد و ارزش معاملات خرد (سهام و حقتقدم) نیز بهصورت مقطعی به فاز رکودی تمایل پیدا میکرد. در مبحث تحلیل تکنیکال انتظار میرود که روند تغییرات قیمت گذشته در آینده نیز بهنوعی نمایان شود یا میتواند به واسطه امواج ایجادشده الگویی برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت و همچنین سری زمانی تغییر جهت بهرهمند شود. بر این اساس با توجه به تاریخچه تغییرات دماسنج اصلی بازار سهام میتوان دید که موقعیت فعلی شاخصکل در نزدیکی محدوده سقف مرداد ۹۹ قرار دارد.
این موضوع میتواند نشاندهنده کشش بازار برای رسیدن به تعادل با تثبیت و تایید نقاط مهم همچون سطح مذکور باشد، از اینرو با الگو قراردادن این سطح بهعنوان یک محدوده حمایتی میتوان دید که شاخصکل پس از شکستن این سطح و افت تا محدودههای یکمیلیون و ۹۰۰هزار واحد، مجددا به بالای مرز بازگشته است. این رفتار در کنار واکنشهای دورهای که بهصورت امواج کوتاه نسبت به این سطح دیده میشود، نشاندهنده حمایتی بودن سطح یادشده است.
با رسم ابزار فیبوناچی از کف ۱۰ آبان ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ که آخرین سقف خود بود، دو سطح ۳۸ و ۲۳درصدی که از محدودههای مهم این ابزار هستند، بازه تغییرات دومیلیون تا دومیلیون و ۲۵۰هزار واحد را برای شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران مشخص کردهاست. در صورت ثابتماندن همین روند کنترل نرخ ارز در بازار آزاد و انتشار اخبار سیاسی از روند مذاکرات و توافقهای بینالمللی میتواند باعث شود تا روند شاخصکل همانند گذشته در یک محدوده روانی و حساس دائما در نوسان باشد ولی با این تفاوت که شیب نزولی به نسبت گذشته و در مقایسه با شیب روند صعود شاخص، متعادلتر باشد. نگاه دیگری که در سرعت تغییرات این شاخص وجود دارد این است که تغییرات صعودی بهصورت یکدست و پیوسته صورت بگیرد، ولی در مقابل افتهای این نماگر بهصورت مقطعی و رشدهای کمتر از رشد قبلی خود در شیب نزولی قرار بگیرد تا از شدت افت قیمتها و هیجان منفی بازار کاسته شود.
در برخی از مفروضات و مبانی تئوریک بیان میشود که سرمایهگذاران بر اساس تجزیه و تحلیلهای مبتنی بر عقلانیت خود به تصمیمگیری پرداخته و عملکرد خود را بر آن اساس بنا میکنند. بهعبارت دیگر بر این اساس تصمیمات، کاملا متاثر از اطلاعات شخصی تصادفی و مستقل از نحوه عملکرد و تصمیمات دیگران است، اما مشاهدات دنیایواقعی نشاندهنده وجود تناقضاتی بین مفروضات مذکور و عملکرد واقعی بازارهای مالی است، لذا با نگاهی به روند گذشته شاخص و تمایلات سرمایهگذاران به ورود به صنایع مختلف در کنار جابهجایی پول حقیقیها بهصورت دورهای بین صنایع بورسی و مهاجرت برخی از آنها به بازارهای موازی، میتوان تا حدود زیادی فصل پاییز را بهعنوان نقطهعطف پایان و شروع هیجان در بازار سهام و تغییرات بزرگ شاخص لحاظ کرد. بهصورت تئوریک و تکنیکال، قیمتها همیشه امکان شکستن سقفهای تاریخی خود را داشتهاند، اما به قول معروفی باید گفت «تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود»، بنابراین دقیقا نمیتوان گفت که چه مقدار زمان طول خواهد کشید تا این قیمتها به سقف تاریخی خود و بیش از ۵/ ۲میلیون واحد بازگردند، اما در این میان ریزشهای گذشته شاخص نشانداده که بازگشت به مدار صعود از آن افتها از ۶ ماه تا بیش از یکسال زمان برده است تا به سقف تاریخی خود برسند. در این میان لازم به ذکر است که شرایط شاخص سال۱۳۹۹ به مانند هیچکدام از ریزشهای گذشته شاخص بورس نبودهاست، بنابراین میتوان انتظار داشت که تغییرات بزرگ و جهشی نماگر اصلی تالار شیشهای ۶ تا ۱۲ ماه طول خواهد کشید، از اینرو پاییز سال۱۴۰۳ را میتوان بهعنوان هدف بعدی شاخصکل برای جهش دیگر و قراردادن آخرین سقف خود بهعنوان سطح حمایتی متصور شد. بهصورت کلی دلایلی از جمله وجود کسریبودجه دائمی و افزایش دائمی نقدینگی، همیشه باعث شدهاست تا نرخها در بازار ارز، سهام، خودرو و املاک به سقف تاریخی خود بازگردند.