اکوایران در این باره نوشت: به نوشته نیویورک تایمز، بر اساس چنین توافقی، ایالات متحده و عربستان سعودی به طور کلی متعهد میشوند که در صورت مورد حمله قرارگفتن هر کدامشان در منطقه یا در خاک عربستان، از متحد خود حمایت نظامی کنند. تاکنون بحثی در مورد الگوبرداری از معاهدههای آمریکا در آسیای شرقی که یکی از قویترین پیمانهایی است که ایالات متحده خارج از پیمانهای اروپایی خود دارد، گزارش نشده بود.
به گفته مقامات فعلی و سابق آمریکا، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی توافق دفاعی متقابل با ایالات متحده را مهمترین عنصر گفتگوهای خود با دولت بایدن درباره اسرائیل میداند. مقامات سعودی ادعا دارند که یک توافق دفاعی قوی به جلوگیری از حملات نیابتی های منطقه کمک میکند. بن سلمان همچنین از دولت بایدن میخواهد که به کشورش برای توسعه یک برنامه هستهای غیرنظامی کمک کند؛ برنامهای که برخی از مقامات آمریکایی نگرانند بتواند پوششی برای برنامه توسعه تسلیحات هستهای برای تقابل با ایران باشد.
هر معاهدهای با عربستان سعودی که مشابه پیمانهای آمریکا با متحدان آسیای شرقی باشد، مطمئناً مخالفتهای شدیدی را در کنگره ایالات متحده به همراه خواهد داشت. برخی از قانونگذاران ارشد ایالات متحده، از جمله دموکراتهای ارشد، سعودیها را شرکای غیرقابل اعتمادی میدانند که به منافع ایالات متحده یا حقوق بشر اهمیت چندانی نمیدهند. چنین توافقی سؤالاتی را در مورد افزایش ردپای نظامی آمریکا در خاورمیانه ایجاد میکند. چنین معاهدهای همچنین با هدف دولت بایدن در کاهش منابع نظامی و تواناییهای جنگی آمریکا در منطقه و تخصیص آنها برای مقابله با چین مغایرت دارد.
گفتگوهای ایالات متحده با عربستان سعودی و اسرائیل عمدتاً حول محور خواستههای بن سلمان از دولت بایدن بوده است. انتظار میرود این دیپلماسی در روز چهارشنبه، زمانی که بایدن قصد دارد با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دیدار کردند، مطرح شده باشد. بایدن صبح سهشنبه در سخنرانی خود در سازمان ملل به از عادیسازی روابط کشورها با اسرائیل دفاع کرد.
ارتش آمریکا در ژاپن و کره جنوبی پایگاه و نیرو دارد، اما مقامات آمریکایی میگویند که در حال حاضر بحثی جدی درباره حضور نیروهای آمریکایی در عربستان سعودی بر اساس توافقنامه دفاعی جدید وجود ندارد. بر اساس نامهای که کاخ سفید در ماه ژوئن به کنگره ارسال کرد، پنتاگون کمتر از ۲۷۰۰ سرباز آمریکایی در پادشاهی دارد.
بایدن برای دستیابی به توافق عربستان و اسرائیل، قماری است که تا چندی پیش تصور آن سخت بود. او در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری خود در سال ۲۰۲۰ متعهد شد که عربستان سعودی را منفور جهان کند. همچنین میانجیگری برای یک توافق میتواند یک امتیاز سیاسی برای کابینه راستگرای نتانیاهو باشد که مقامات آمریکایی به شدت از تلاشهایش برای اصلاحات قضایی اسرائیل و تشویق به شهرکسازی در مناطق فلسطینی انتقاد کردهاند.
اما مقامات آمریکایی گفتهاند که یک پیمان دیپلماتیک میتواند نمادی مهم برای کاهش تنشهای اعراب و اسرائیل بوده و همچنین میتواند اهمیت ژئوپلیتیکی برای ایالات متحده داشته باشد. آنها استدلال میکنند که نزدیکترکردن عربستان سعودی به ایالات متحده میتواند با دورکردن پادشاهی از مدار چین، تلاشهای پکن برای گسترش نفوذش در خاورمیانه را مختل کند.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا ادعا کرده که عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل رویدادی دگرگونکننده در خاورمیانه و فراتر از آن خواهد بود. اما او گفت که دستیابی طرفین به توافق هدفی دشوار بوده و قطعی نیست.
در ماههای اخیر، مقامات کاخ سفید برای به دستآوردن ۶۷ رأیی که جهت تصویب این توافق در سنا به آن نیاز دارد، قانونگذاران بانفوذ دموکرات را در جریان مذاکرات گذاشته تا آنها را قانع سازد. اکثریت دموکراتهای سنا در موارد متعددی در اعتراض به نقش عربستان در جنگ یمن، استفاده از مهمات و تسلیحات آمریکایی در این جنگ و همچنین قتل جمال خاشقجی توسط عوامل سعودی، به محدودکردن فروش تسلیحات و سایر همکاریهای امنیتی واشنگتن با ریاض رای دادهاند.
قانونگذاران دموکرات همچنین بر دولت بایدن فشار میآورند که گزارشهایی مبنی بر اینکه نیروهای مرزی سعودی اخیراً صدها یا هزاران مهاجر آفریقایی را که میخواستند از یمن وارد این کشور شوند، کشتهاند. دیدهبان حقوق بشر در ماه آگوست گزارش در مورد این جنایات منتشر کرد. مقامات آمریکایی نمیتوانند با اطمینان بگویند که نیروهای مرزی عربستان توسط آمریکا آموزش ندیده یا به تسلیحات آمریکایی مجهز نیستند. عربستان سعودی گفته که این گزارشها «بیاساس» است.
معاهدات دفاعی جداگانهای که ایالات متحده با ژاپن و کره جنوبی منعقد کرده است، پس از جنگهای ویرانگر اواسط قرن بیستم و با تشدید جنگ سرد شکل گرفت و ایالات متحده را وادار کرد تا برای مقابله با حضور جهانی شوروی، اتحادهایی در سراسر جهان ایجاد کند.
اولین معاهده امنیتی آمریکا با ژاپن، پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۵۱ امضا شد و سپس در سال ۱۹۶۰ مورد بازنگری قرار گرفت. این معاهده به ایالات متحده اجازه میدهد تا نیروهای مسلح خود را در آنجا نگه داشته و تصریح میکند که اگر حملهای علیه عناصر هر یک از دو کشور در قلمروی ژاپن انجام گیرد، دو کشور برای مقابله با خطر مشترک، مطابق با مقررات و فرآیندهای قانون اساسی خود اقدام خواهند کرد.
ایالات متحده و کره جنوبی در سال ۱۹۵۳ و زمانی که جنگ کره تحت یک آتشبس متوقف شد، معاهدهای امنیتی با ادبیات مشابه با توافق ژاپن امضا کردند.
مایکل گرین، یکی از مدیران ارشد بخش آسیا در شورای امنیت ملی دوره ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش گفت که در صورت بروز درگیری و نیاز به آوردن این دو کشور به زیر چتر بازدارندگی هستهای آمریکا، این دو معاهده از نظر تعهد نظامی ایالات متحده بسیار مستحکم هستند. از نظر عملی، ایالات متحده روابط نظامی نزدیکتری با کره جنوبی دارد زیرا این دو کشور فرماندهی مشترکی در شبهجزیره دارند. گرین گفت که ژاپن در زمان امضای این توافق با آمریکا، یک کشور شکستخورده و غیرنظامی بود و مقامات آمریکایی در آن زمان تصور نمیکردند که کشور دیگری به این زودیها به ژاپن حمله کند. او افزود: «به دلیل تنشهای دائمی در خاورمیانه و این واقعیت که عربستان سعودی درگیر جنگ یمن است، تصویب یک معاهده به سبک ژاپن توسط سنا احتمالاً حمایت سیاسی بالاییست.
با این حال، جولیان کو، استاد حقوق بینالملل و قانون اساسی در دانشگاه هوفسترا نوشته است که زبان دفاع متقابل در معاهده با ژاپن و در معاهداتی که ایالات متحده با دیگر متحدان منطقه شرق آسیا از جمله فیلیپین، استرالیا و نیوزلند دارد ضعیفتر از چیزیست که معمولاً تصور میشود. کو گفت: «این معاهده عمداً مبهم است تا امکان واکنش متفاوت در زمانهای متفاوت را مهیا کند. اگر این را با زبان معاهده ناتو مقایسه کنید، میبینید که ادبیات معاهده کره و ژاپن چقدر ضعیف است». او افزود: «بنابراین میتوان معاهدهای با عربستان سعودی را تصور کرد که ساختاری مانند معاهده ژاپن دارد که از نظر فنی نیازی به اقدام نظامی ایالات متحده نداشته، اما در صورت وقوع حمله به همپیمانش، تعهدی جدی به حساب میآید».