به گزارش شمال نیوز به نقل از مهر ، با توجه به اینکه استان مازندران و گیلان داری رشد منفی در فرزندآوری هستند و در آینده نزدیک جز پیرترین استانهای کشور خواهند بود با ریشهیابیهای انجام شده نشان میدهد علاوه بر مشکلات اجتماعی مسائل و مشکلات دیگری نیز در این عامل نقش دارد که باید بر روی این موارد کار شود. به همین منظور گفت و گویی با ابراهیم اندرخورا روانشناس، مشاور خانواده و نیز جامعه شناس انجام دادیم.
*چالشهای فرزندآوری در استان مازندران چیست؟
با توجه به شاخصها و آمارهای جهانی و کشور تولد، وفات، ازدواج و طلاق مورد ارزیابی قرار میگیرد. رابطه این چهار عامل نشان دهنده سلامت جامعه و تأثیر آن بر توسعه ملی جامعه را در پی دارد.
متأسفانه در سالهای اخیر استان گیلان و مازندران از لحاظ رشد جمعیت بدترین وضعیت را در بین استانهای کشور دارد. اگرچه در حوزه طلاق دو استان گیلان و مازندران دارای نرم بالایی قرار دارد. حتی یکی از شهرهای استان مازندران در یک سال دارای رشد منفی ۳۵ درصد نیز بودیم یعنی ۱۳۵ نفر فوت شدند و ۱۰۰ نفر به دنیا آمدند. این نشان میدهد که رشد جمعیت استان مناسب نیست و به عنوان طرح یک آسیب ملی و از نظر جمعیتی باید مورد توجه قرار گیرد.
در سالهای اخیر مردم در این زمینه اطلاعاتی را کسب کردند و قوانین، دستورالعملها و آئیننامههای مناسبی در این زمینه تصویب و ابلاغ شد همچون تسهیلاتی که فرزندان میتوانند دریافت کنند. اکثر این دستورالعملها حمایتی بود در حالی که باید طرحها پیشگیرانه باشد.
*برای رفع چالشهای اجتماعی فرزندآوری چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
ابتدا باید به دنبال این موضوع باشیم که چرا فرزندآوری کاهش یافت و هنگامی که جواب این سوالات را پیدا کردیم باید ریشه مشکلات فرزندآوری را ریشهیابی کنیم و در نهایت به رفع آن بپردازیم تا فرزندآوری افزایش یابد.
برای رفع چالشهای فرزندآوری باید برنامه بلند مدت داشته باشیم. تمامی صاحب نظران معتقدند که در کوتاه مدت نمیتوان چالشهای اجتماعی را رفع کرد. گرچه میتوان یک مسکن تزریق کرد تا بیمار دردش تسکین یابد اما نمیتوان بیماری را درمان کرد. همچنین برای تغییر یک فرد حدود یک سال و برای تغییر یک سازمان نیاز به ۳ سال زمان است و برای یک جامعه نیاز به حدود ۱۰ الی ۳۰ سال زمان و برای تغییر بنیادی دارد تا تغییر اساسی را در آن جامعه نهادینه کرد.
به همین دلیل دلواپسی صاحبنظران در خصوص رشد جمعیت جدی است. تک فرزندی در جامعه رشد پیدا کرده که در آینده جامعه را دچار چالش میکند.
*چگونه میتوان ریشههای مشکلات فرزندآوری را پیدا کرد و برای رفع آن گام برداشت؟
بخش زیادی از طلاقهایی که رخ میدهد ریشه آن به این دلیل است که علت ازدواج درست نبود. براساس آمارهایی که وجود دارد مهمترین عامل طلاق در استانهای کشور خصوصاً مازندران و گیلان خیانت و سپس اعتیاد و دخالت خانوادهها و نیز معیشت بود که البته بسیاری از افرادی که به دنبال طرح موضوع فرزندآوری هستند به معیشت و اقتصاد میپردازند که بیشتر افرادی که زندگی مشترک آنها به طلاق منجر شد، وضعیت معیشتی نابسامانی نداشتند و یا حتی افرادی که در زندگی مشترکشان فرزندی متولد نمیشود الزاماً افرادی با وضعیت اقتصادی نامناسبی نیستند اما تمایلی به فرزندآوری ندارند. پس ریشه فقط معیشت نیست.
البته معیشت نیز تأثیرگذار است. بنابراین موضوع فرزندآوری یک معادله چند متغیری است.
*راهکاری که برای فرزندآوری میتوان ارائه داد؟
برای ازدواج نیاز به ۳ دلیل عمده دارد و آن اینکه رسیدن به آرامش، توسعه و تحقق عشق در نظام خانواده و انتقال محبت از طرفین زوجین است و اگر ازدواج براساس این سه اصل شکل گیرد فرزندآوری به شکل طبیعی اتفاق میافتد و بخشی از کانون خانواده خواهد شد.
حال اگر زوجین با همدیگر آرامش نداشته باشند و از سایر موارد طلاق در زندگی خود دچار طلاق عاطفی شوند در نتیجه عشق و محبت و آرامش در زندگی از بین خواهد رفت و حتی اگر معیشت خانواده را با انواع تسهیلات تأمین کنیم فایدهای نخواهد داشت. ضمن آنکه در حال حاضر اگر تسهیلاتی پرداخت میشود برای افرادی که فرزندشان متولد میشود بنابراین عملاً این بخش حمایتی است و تشویقی صورت نمیگیرد. لذا این نکته مهم است که وقتی در خصوص ازدواج صحبت میشود باید عنوان شود که نیاز به نوعی انگیزش است. دو عامل مؤثر بر انگیزه، ظرفیتسازی و نیز انتظارات و توقعات منطقی و آگاهانه را در پی دارد.
*چگونگی رفع چالش و نحوه ایجاد انگیزش در فرزندان خانوادههای پرچالش چیست؟
اگر پدر و مادری عشق و محبت را تجربه نمیکنند و با همدیگر درگیری و جر و بحث دارند، چنین فرزندانی تمایلی به ازدواج ندارد و حتی پس از ازدواج تمایلی به فرزندآوری ندارد.
بنابراین هنگامی که در خصوص انگیزش صحبت میشود، دو عامل ظرفیتهایی که آماده شده و نظام آموزش و پرورش مورد توجه است. جامعه و دستگاههای حمایتی کمترین امکانات و بیشترین انتظار را داشته باشند در این حالت رفع چالش غیرممکن است.
همانند خانوادهای که هیچ حمایت عاطفی، مدیریتی و حتی پشتیبانی معیشتی هم از فرزند خود نمیکند و انتظار دارد که فرزندش ازدواج کند و فرزندی از وی متولد شد که طبیعی است که این اتفاق محقق نمیشود. پس نخستین انگیزش، ظرفیت کوچک و انتظار بزرگ باید باشد.
نوعی انگیزش معقول نیز وجود دارد یعنی رابطه عاقلانه و آگاهانه بین ظرفیت و انتظار وجود دارد. در فرزندآوری باید دنبال انگیزش سوم همان انگیزش متعالی باشیم در این بخش ظرفیتها بزرگ و انتظارات کوچک هستند. با کوچک شدن انتظار، ظرفیت نیز افزایش مییابد که در این حالت رابطه عاشقانه ایجاد میشود. هنگامی که عشق مبنای زندگی قرار گیرد در این صورت موانع کم رنگ ویا نادیده گرفته میشود.
فردی که عاشق است به موانع فکر نمیکند. زمانی که عقلانیتی که خود تابع احساس و هیجان است را بر عشق غلبه بدهد در این حالت موانع خود به خود رفع میشود.
ازدواج یک اتفاق فوقالعاده است که در زندگی هر انسانی وی را به رشد و تعالی میرساند. البته اگر نیت فرد رسیدن به آرامش، عشق و محبت باشد. بنابراین اگر این سه کانون مورد توجه قرار گیرد طبیعتاً میتوان انتظار داشت که در بلند مدت فرزندآوری مشکلش حل شود.
*مهمترین مشکلات جوانان حال حاضر در چیست؟
مهمترین مشکلاتی که جوانان امروز با آن مواجه هستند، عوامل محیطی است. انرژی منفی که از محیط دریافت میکنند. نشانههای دینداری در اعتقادات و باورهای دینی مان سه کلمه است که یکی از آنها صداقت که شامل فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی است.
صداقت یعنی هنگامی که جوانی عنوان کرد من تمایلی به فرزندآوری ندارم، اقدام به نصیحتهایی نکنم که در ذهن فرد قرار نگیرد. نکته دوم، وفای به عهد است. اگر عهدی را پذیرفتیم و به زبان جاری کردیم مسئولیتش را بپذیریم.
سومین نشانه ایمان، امانتداری است. بنابراین اگر این موارد را در جامعه خود گسترش دهیم، دین واقعی در جامعه توسعه مییابد و فرزندآوری بخشی از زندگی خواهد شد زیرا فرزند لذت و ثمره عشق یک زندگی است. هیچکس حاضر نیست درختی بکارد که نتیجه نداشته باشد و حتی افرادی که گل میکارند، زیبایی گل، طراوت، اکسیژن نتیجه آن است. در زندگی مشترک نیز عشق، ثمره آن فرزند است اما اگر ریشه دچار مشکل شود طبیعتاً ساقه، شاخه و برگ نیز دچار مشکل خواهد شد. باید فرزندان خود را پیش از مهدکودک و پیش دبستانی در خصوص فرزندآوری با آنها کار شود البته موضوع باید بیشتر در زمینه شاد زیستن و لذت بردن، احساس مثبت زندگی باشد که این موارد را باید ابتدا فرزند در نظام خانواده مشاهده کند.
به جای افزایش انگیزه ازدواج باید ظرفیت را بالا ببریم وقتی دختر و پسری از همدیگر انتظار وسایل و امکانات زیادی دارند در واقع این افراد به دنبال آرامش و عشقی بینشان نیستند. لذا مسئولیت سنگینی بین دستگاههای ذیربطی که بودجه آن را دریافت میکنند باید کارشناسان متخصصی را تربیت کنند تا این مشکلات را ریشهای رفع کنند. فعالیتهایی که تا کنون انجام شده ریشهای نبود و بیشتر نمایشی به شکل همایش و سمینار و جلسه برگزار شد و هرگز ریشهای در خصوص عدم فرزندآوری کار نشد.
*خانوادههای ایرانی چرا به دنبال نگهداری حیوان در خانواده خود هستند؟
هزینه نگهداری حیوان در خانه بسیار سنگین است. پس معیشت مشکل نیست. البته معیشت در کشور ایران مشکل اصلی نیست. فرهنگ فرزندآوری در کشورمان آسیب دیده و آسیب آن نیز ناشی از تأثیر مجموعهای از متغیرها بر روی آن است. هنگامی که از فرهنگ صحبت میشود، مجموعه متغیرهای تأثیرگذار روند و شکل زندگی افراد در یک مجموعه جغرافیایی تعریف شده است که به آن فرهنگ میگویند.
فرزندآوری بخشی از فرهنگ است. گرچه در گیلان و مازندران رشد فرزندآوری منفی بوده اما در برخی از استانها رشد مثبت است و به تنهایی فرزندانی که متولد میشوند مربوط به استانی خاص هستند به طور مثال در سیستان و بلوچستان امکاناتش بیشتر از استان مازندران است؟ البته که نیست.
*عوامل مؤثر بر فرزندآوری چیست؟
در میان چهار عامل اجتماعی مؤثر بر فرزندآوری، تبیین موضوع نخستین مورد است که به بررسی متغیرها و اولیتهای آن میپردازد و دومین مورد پیشگیری موضوع است که پس از پیدا شدن ریشه، اگر به این شاخص دست پیدا کردیم که مسئولی کم کار است و مسئولیت خود را به درستی انجام نمیدهد. در واقع هنگامی که قانون، بودجه و نیروی انسانی وجود دارد اما مسئولی کارش را درست انجام نمیدهد باید آن مسئول جابجا شود. بنابراین هزینه پیشگیری بهتر از درمان است.
عامل سوم مؤثر بر فرزندآوری درمان است. فرزندآوری رابطه مستقیمی با رابطه پزشکی فیزیولوژیک دارد. به طور مثال طرحی ارائه شد تا هزینههای ناباروری کاهش یابد که تاکنون در زمینه این عامل اقدامی صورت نگرفت. در حال حاضر افراد زیادی هستند که به دلیل ناباروری در صف واگذاری و دریافت فرزند در سازمان بهزیستی هستند که این نشان میدهد مردم تمایل به فرزندآوری دارند اما مشکل فیزیولوژی دارند که باید رفع شود و این روند درمان باید استمرار داشته باشد تا در طی ده سال این مشکل حل شود.
عامل روانی به عنوان بخش چهارم مؤثر بر فرزندآوری است. اقدامی برای بخش روانی جامعه صورت نگرفت. اگر حدود دو ماه بیلبردهای درون شهرها را از تصاویر زیبا و خبرهای خوب قرار دهیم و محتوای انرژی بخش بگذاریم در این حالت مشکلات روانی رفع خواهد شد. حدود ۱۰ الی ۳۰ سال زمان نیاز است تا یک بحران اجتماعی به فرصت تبدیل شود.
به منظور برگشت به جامعه جوان نیاز به توسعه شادمانی، عشق و لذت در خانواده است که در این حالت فرزندآوری در جامعه افزایش مییابد.