به گزارش خبرنگار تاریخ رکنا، با فرا رسیدن 27 تیر ماه از بست نشینی مشروطه خواهان در سفارت انگلیس یکصد و چهارده سال می گذرد.
اگر مشروطیت را از دید پلو خوری در سفارت بنگریم و جان فشانی های مجاهدان مشروطیت را نادیده بگیریم، بی انصافی است و اگر نقش انگلیسیان را هم در این میان منظور نداریم ، خلاف واقعیت است.
البته باید بدانیم که مخارج هزینه ی غذای بست نشینان را تجّار و بازاریان تهرانی پرداخت می کردند و دولت انگلستان به کسی پلو نمی داد. آنچه به طور خلاصه می توان در این زمینه بیان کرد این است که روس و انگلیس در ایران به شدت در حال رقابت بودند. تا زمانی که « ناصرالدین شاه » در قید حیات بود، دولت ایران رعایت حال و منافع هر دو دولت را مدنظر داشت. لیکن در زمان « مظفرالدین شاه » به دلیل گرفتاری های بریتانیای کبیر، روس ها در ایران نفوذ بیشتری پیدا کرده بودند، به ویژه پس از مشروطیت و در گذشت «مظفرالدین شاه» و با توجه به تمایلات جانبدارانه ی «محمد علی شاه» از روس ها، انگلستان از ناحیه «محمد علی میرزا» نگرانی هایی داشت و عقیده برخی از تاریخ نویسان این است که ، انگلستان علاقه مند بود که در ایران حکومتی بر سر کار بیاید که تمامی قدرت در دست «محمد علی شاه» نباشد. اسناد تاریخی دیگر نشان می دهد که توپ بستن مجلس شورای ملی به دستور سن پترز بورگ توسط شخص «لیاخوف» فرمانده بریگارد قزاق ، برنامه ریزی و اجرا شده و «لیاخوف» ازبیم آنکه افسران وطن پرست ایرانی قزاق خانه ، از اجرای فرمان توپ بستن مجلس خودداری کنند، خود دستور شلیک به مجلس را داده است و به طور کلی برچیده شدن بساط مشروطه خواهی، مورد علاقه ی تزار روسیه بوده است.
ضمنا ً این نکته عبرت انگیز را نیز باید تذکر دهیم که ضعف دولت مشروطه موجب آن شد که «محمد علی شاه» مخلوع هوس بازگشت به ایران و باز پس گرفتن تاج و تخت خود را داشته باشد و ناتوانی دولت مشروطه در اداره ی مملکت موجب تفرقه و اختلاف میان بختیاری ها و فرماندهان اردوی شمال شد و فاجعه ی اولتیماتوم دولت روسیه تزاری به ایران در سال 1911 (1291 ه.ش) و اولتیماتوم دولت روس به ایران برای بیرون کردن مستشار آمریکایی مالی خزانه داری کل کشور (مورگان شوستر آمریکایی) که منجر به لشکر کشی قشون روس با حضور چند لشکر از ارتش روسیه تزاری در آذربایجان و پیشروی آنان تا قزوین و تهدید و اشغال پایتخت، همگی ناشی از این بود که روس و انگلیس با قرارداد محرمانه 1907، ایران را به مناطق نفوذ خود تقسیم کرده بودند وبا یکدیگر کنار آمده و دیگر از مشروطه خواهان و میهن پرستان ایرانی حمایت نمی کردند و همان کسانی که در سفارت خود برای مجاهدان مشروطیت سفره های رنگین گستردند، وقتی منافعشان ایجاب کرد و ارتش روسیه تزاری استان های شمالی ایران را اشغال کرد و تا نزدیکی های پایتخت پیش آمد، تماشاچی این وقایع بودند و به جای حمایت از ایران، به دولت ایران توصیه می کردند تا اولتیماتوم ظالمانه روسیه تزاری را قبول کنند و چنین شد و بدین ترتیب ایرانِ بی پارلمان، دچار استبدادی شد که به مراتب از استبداد قجری خشن تر بود.
منبع : هستان