به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه؛ کتاب 368 صفحهای «میاندار» به قلم «احمد مصطفایی» خلاصهای از زندگی و فعالیتهای مذهبی، نظامی-دفاعی و فرهنگی و روایتهایی از فرمانده خستگیناپذیر و پرتوان «حاج محمد طالبی» است که یکی از بنیانگذاران تیپ نبی اکرم(ص) سپاه کرمانشاه و یکی از فرماندهان بسیجی تأثیرگذار در دوران دفاع مقدس است. فرمانده بسیجیای مفتخر به اخذ نشان فتح از دست مقام معظم رهبری شده است.
* ابتدا خودتان رو بهطور اجمالی معرفی کنید؟
احمد مصطفایی هستم. متولد 1355، اهل کرمانشاه؛ البته اصالتاً از دیار کهن هرسین و باافتخار روستاییزاده و لکزبان هستم.
* چه شد که به فکر نوشتن کتاب خاطرات رزمندگان افتادید؟
در دوران نوجوانی و درست درزمانی که مثل همه پسربچههای نوجوان کرمانشاهی آن زمان، باذوق ساکت ورزشی را کول میانداختیم و به تمرین کشتی میرفتیم، مرام و معرفت و البته روح حماسی حاج محمد طالبی ما را مجذوب خود کرده بود. سابقه رشادتهای ایشان را از سالها قبلتر از بزرگترها شنیده بودیم و به سلام و علیکی با حاجی طالبی خرسند بودیم. «ببر کوهستان»، «شیر زرد خمینی»، «عقرب زرد» القابی بودند که سالها رزمندهها به وی داده بودند و رفاقت با این کوه حماسه آرزوی ما و بسیاری از جوانان و نوجوانان شهر بود. با محبتهای بسیار ایشان ما روزبهروز بیشتر و بیشتر جذب میکرد و طوری شد که در مقطعی از دوران نوجوانی هرروز خدمت ایشان میرسیدیم؛ کوهنوردی، کشتی، زورخانه، پایگاه، هیئت البته در رأس همه مسجد و نمازهای جماعت و در پایان هم یک وعده غذا در خدمت ایشان مزاحم خانواده ایشان میشدیم. در کنار غذاهای بسیاری که در آن منزل ساده خوردیم اما طعم املتهای معروف منزل حاجی چیز دیگری بود که هیچگاه فراموش نخواهیم کرد.
* چه شد که حول موضوع سردار محمد طالبی کتاب نوشتید؟
حاجی شخصیتی چندوجهی و چهرهای ملی است. این رزمنده میتواند نمادی برای دلاورمردی مردمان این دیار باشد، هرچند ترکزبان بوده و شاید زاده کرمانشاه نباشد، ولی زمانی که بنده با زبان لکی با ایشان گرم صحبت میشود هیچ احساس بیگانگی در لهجه و کلامشان نمیکنم. افرادی مانند من با زبان و گویشهای گوناگون از سرزمین اسلامیمان نیز همین احساس بنده را دارند.
حاجی مردی برای تمام فصول این انقلاب بوده و حاج محمد طالبی همچنان در تاریخ این انقلاب جریان دارد، زلال و روان. راضی کردن این مرد برای مصاحبه و پسازآن تلاش برای بازگو کردن جزییات خاطرات کار بسیار دشواری بود که جز با مدد الهی میسر نمیشد.
منزل این مرد در طول بیش از سی سال که با ایشان رفاقت داشتم همواره موکبی برای پیر و جوان بود که در آن همیشه باز بود و سفرهاش گسترده؛ ساده اما پر از صمیمیت. ما در حال و هوای حماسه و آیین قد کشیدیم و پس از آنکه دستمان به نوشتن گرم شد و چند اثری دانشگاهی را تألیف کردم، تصمیم گرفتیم تا قلم ضعیف خودمان را در خدمت ثبت خاطرات بخشی از تاریخ این مملکت قرار دهیم که شاید تکرار شدنی نباشد. میدانستیم که فرصت کم است و زمان درگذر. با سماجت بسیار و با استفاده از لطفی که حاجی در حق این حقیر داشتند و البته با همیاری دوستان عزیزی مثل حاج مسلم امینی، دکتر عباس خاطری و آقا ارسلان جلیلی مصاحبه با ایشان را آغاز کردیم. به دلیل اینکه حاجی خیلی زمان برای انجام مصاحبه رسمی نداشتند گاه وقتی مجبور بودیم در جریان رفتوآمدهای ایشان به شهرهای اطراف، همراهشان میشدیم و خاطرات را ضبط میکردیم.
* خاطره زیبا و جالبی که در طی تحریر این کتاب برخوردید؟
در جریان یکی از این سفرها من از شدت خستگی در مسیر برگشت از همدان در داخل خودرو خوابم برد و ایشان بامتانت و مهربانی آیسیرکورد را در دست گرفته بودند و ادامه خاطرات را گفته و ضبط کرده بودند. پسازآنکه خودرو ترمز کرد و از خواب پریدم متوجه تواضع کمنظیر و محبت ایشان شدم و البته بسیار خجالتزده.
*دستگاهها و مجموعههای فرهنگی نسبت به کتاب چه حمایتی انجام دادند؟ چرا رونمایی از کتاب برگزار نشد؟
منطقه غرب کشور به فرموده استاد حمید حسام «غرب غریب» است. بهویژه استان کرمانشاه که در طول سالهای پس از انقلاب نسبت به فرهنگ و داشتههای معنوی این منطقه کمتوجهی شده است. این استان جنگ را با تمام وجود خودش لمس کرده؛ کوچه و پسکوچههای شهری مثل کرمانشاه شاهد زخمهای بیشمار جنگ است؛ اما دریغ از تلاش بزرگان، مسئولین و حتی فرماندهان جنگدیده برای تبیین این مهم. رونمایی کتاب هم از این قاعده کلی تبعیت میکند. اینکه کتاب در کرمانشاه رونمایی کامل نشد، بدون شک عنایت خفیه الهی بود تا اگر خدا یاری کند در مکان و زمان مناسبتر به انجام برسد.
* بازتاب کتاب در جمع رزمندگان چه بود؟
از اینکه خاطرات حاجی چاپشده در کل رزمندهها خوشحال هستند اما بسیاری اعتقاددارند که این کتاب تاریخچهای از رشادتهای رزمندهها در منطقه غرب است و حاجی از خودش چیزی نگفته؛ و البته این هم از اخلاق حاجی است که از خودش و رشادتهایش در آن دوران چیزی نگوید و این تکلیفی است بر عهده همرزمان ایشان که باید آستین بالا بزنند و زبان خودشان به بازگویی خاطرات این مرد بزرگ بپردازند.
* آیا امکان تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب وجود دارد؟
تقریظ کتاب آرزوی بنده است و امیدواریم اشتغال بسیار حضرت آقا و ضعف قلم نویسنده کتاب مانعی برای این آرزو نباشد. به نظر حقیر این کتاب اثری بیپیرایه و صادقانه از دفاع مقدس است. از طرفی به اعتقاد برخی از دوستان شاید کامل و موجزترین روایت از دفاع مقدس در کرمانشاه باشد. حافظه قدرتمند و روایتهای دقیق از حوادث از ویژگیهای راوی محترم است.
استان کرمانشاه استان 9 هزار 796 شهید، 21 هزار و 309 جانباز و هزار و 790 آزاده برای پیروزی و سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تقدیم کرده است.
پایان پیام/