این افراد کم‌حرف اما پرتوان هستند

خبرگزاری ایسنا شنبه 08 مهر 1402 - 09:16
سکوت، بخش زیادی از آن چیزی است که یک ناشنوا در کوله‌بار زندگی‌اش به دوش می‌کشد. انسان‌هایی که با محروم شدن از شنیدن صداهای پیرامون، دغدغه ارتباط با همنوعان خود را دارند و از آنجا که اطرافیان ‌هم با زبان اشاره آشنایی کاملی ندارند، برقراری ارتباط مناسب و مطلوب با آنها خیلی سخت می‌شود.

به مناسبت هشتم مهرماه، روز جهانی ناشنوایان به سراغ فرد ناشنوایی رفته‌ایم که توانسته با غلبه بر محدودیت‌ها و با اراده‌ای محکم، توانایی‌های خود را بروز دهد.

«حسن آغاز»، متولد سال ۱۳۶۹ در یکی از شهرهای جنوب خراسان رضوی است و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل داده است، علاقه شدید به ورزش دارد و هنوز هم والیبال بازی می‌کند و با حمایت خانواده‌‏اش در خانه پدربزرگش در کنار همسر و فرزندش زندگی می‌کند، در گفت وگویی که با او انجام دادیم، مادر دلسوز و همراهش به ما کمک کرد تا پای حرف‌هایش بنشینیم.

او در گفت و گو با ایسنا گفت: هرچند در نوزادی، نسبت به صداهای اطراف عکس‌العمل نشان می‌دادم، ولی از هفت‌سالگی متوجه شدند شنوایی‌ام کم است و الان‌هم وقتی با صدای بلند صحبت می‌کنند تا حدودی با لب‌خوانی کلمات را درک می‌کنم.

آغاز با بیان اینکه ۸ سال در کاشمر درس خواندم و از سال ۱۳۸۶ برای ادامه تحصیل به مشهد رفتم و توانستم دیپلم معماری ساختمان را با معدل ۱۸ در مشهد بگیرم، افزود: دوران تحصیل در مسابقات دومیدانی، والیبال و فوتبال شرکت می‌کردم اما بیشتر به والیبال علاقه داشتم.

وی با اظهار تاسف از اینکه حمایت خاصی از ما نمی‌شد، تصریح کرد: متاسفانه در فوتبال، شکستگی پا برایم پیش آمد. در والیبال هم از ناحیه صورت دچار شکستگی شدم، در مسابقات شیراز، ارومیه و کرج و شهرهای دیگر شرکت کردم؛ در مسابقات شیراز اول، مسابقات ارومیه چهارم و در مسابقات کرج سوم شدیم.

وی همچنین بیان کرد: دو بار به تیم ملی والیبال دعوت شدم و از بین ۳۰ نفر، ۱۲ نفر را انتخاب کردند، طی دو سال تمرین‌های فشرده‌ای داشتیم، اما موفق به عضویت نشدم و سال سوم چون فقط تمرین می‌خواستند و مشکلات ما برای آن‌ها اهمیت نداشت دیگر نرفتم.

این افراد کم‌حرف اما پرتوان هستند

 آغاز خاطرنشان کرد: با توجه به وجود مشکلات مالی و از سویی چون کسانی که پول داشتند می‌توانستند به ‌راحتی ادامه دهند به همین دلیل از ادامه ورزش منصرف شدم، به‌گونه‌ای که در مسابقات کشوری از ارومیه پول برگشت هواپیما را خودم دادم، پدرم از نظر مالی مشکل داشت و نمی‌توانست مرا بیش از این حمایت کند.

وی عنوان کرد: حتی برای کنکور ثبت‌نام کرده بودم ولی چون در تمرین‌های تیم ملی حضور داشتم، نتوانستم در آزمون کنکور حضور پیدا کنم. پس از آن چون رشته دبیری تربیت‌بدنی را دوست داشتم و در کاشمر رشته تربیت‌بدنی نداشت، باید برای تحصیل به شهر دیگری می‌رفتم، اما چون هزینه‌هایم زیاد می‌شد نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.

او افزود: در زمان تحصیل طی دوران سه ماه تعطیلی، با استادم عباس مالداران (ناشنوا بود) هنر رابیتس‌‏بندی و جوشکاری داخلی را یاد گرفتم، این کار چون به اندازه‌گیری و ریاضی مربوط است مهارت را کسب کردم و مشغول فعالیت در این هنر شدم.

 وی در پاسخ به این سؤال که چگونه به شما کار واگذار می‌کنند؟ گفت: با کمک و همراهی پدر، مادر و برادرانم، کارم را برای مشتری‌ها توضیح می‌دهند و پس از قبول سفارش مشغول می‌شوم. با توجه به اینکه خودم نمی‌توانم به‌خوبی تکلم کنم، افراد عادی نمی‌توانند با من ارتباط بگیرند و کلمات را اشتباه می‌گویم و مشتری‌ها به من اعتماد نمی‌کنند، لذا به افراد عادی بهتر کار می‌دهند؛ البته برای اینکه بتوانم هزینه زندگی‌ام را تأمین کنم و خانواده‏‌ام در آسایش و راحتی باشند مشکلات و برخوردها را تحمل می‌کنم.

آغاز با اشاره به اینکه حدود ۱۵ نفر از دوستانم، دیپلم و بسیاری از دوستان ناشنوایم تحصیلات پایینی دارند، ادامه داد: متأسفانه از چند سال قبل به دلیل اینکه دوستانم از نظر مالی وضعیت خوبی نداشتند که بتوانند محلی را کرایه و هزینه‌ها را پرداخت کنند عملاً کانون ناشنوایان تعطیل شد.

وی افزود: فعلاً مجبوریم در خانه‌های یکدیگر جلسات را برگزار ‌کنیم که این امر برای بسیاری از آن‌ها مشکل ایجاد کرده است. لذا تک‌ نفری به بهزیستی می‌رویم و مشکلات خود را بیان می‌کنیم؛ بدون شک اگر کانون داشته باشیم، توانمندتر می‌شویم.

او که در سال ۱۳۹۱ ازدواج کرده‌ و همسرش هم ناشنوا است، گفت: مادرم تأکید داشت، یک خانم شنوا داشته باشم، هرچند نگران این بودم که به مشکل بربخورم، اما ازدواجی ساده داشتیم و حاصل ازدواجمان پسر هفت‌ساله‌ای است که خدا رو شکر سالم است.

آغاز همچنین در خصوص اینکه بیشترین نیاز ناشنوایان چیست؟ اظهار کرد: بی‌احترامی‌ها، من و دوستانم را دلسرد کرده است. از سویی به نسبت تورم موجود یارانه کمی به ما پرداخت می‌شود که جوابگوی بسیاری از هزینه‌ها نیست.                                                            

این افراد کم‌حرف اما پرتوان هستند

 وی خاطرنشان کرد: با اینکه به‌عنوان مددجوی بهزیستی، دارای کارت معلولیت کشوری‌ هستم امکانات ورزشی و تفریحی و... با تخفیف ویژه به ما ارائه می‌شود، اما چون کمتر حمایتی در کاشمر از ما می‌شود از این امکانات نمی‌توانیم استفاده کنیم.

آغاز اظهار کرد: اغلب ناشنوایان، خودشان دنبال کار می‌روند اما نمی‌توانند کار پیدا کنند، اشتغال برای ما به‌سختی فراهم می‌شود و با مشکلات زندگی و اجاره‌خانه و... دست ‌و پنجه نرم می‌کنیم.

وی افزود: هرچند افراد ناشنوا، افرادی توانمند هستند و می‌توانند به‌راحتی در تولیدی‌ها و کارهای بنایی و... فعالیت کنند، اما در کاشمر کمتر کاری برای ما پیدا می‌شود. دوست دارم دوستانم را با خودم سر کار ببرم آن‌ها در بنایی می‌توانند خوب کار کنند، هرچند من مورد حمایت خانواده هستم و کار دارم، ولی دوستانم این‌طور نیستند و به دلیل عدم‌ حمایت خانواده‌هایشان از نظر مالی نیز ضعیف هستند.

آغاز گفت: هرچند از ۳ سال قبل پس از فوت پدر بزرگم در خانه ایشان زندگی می‌کنم، اما این خانه مال من نیست و سهم دیگر برادران و خواهرانم هم هست و با من همکاری می‌کنند. خدا رو شکر که پدر و مادرم در کنارم هستند و حمایتم می‌کنند وگرنه چیزی از خودم ندارم، ولی دوستانم حمایت خانواده را ندارند و در خانه مستأجری با مشکلات فراوان زندگی می‌کنند.

وی در پایان در پاسخ به این سؤال که برای بهتر شدن حال شما به ‌عنوان یک فرد ناشنوا چه اقدامی باید صورت گیرد؟ گفت: از ما بیشتر حمایت شود، همه ناشنوایان شهر که نمی‌توانند برای داشتن شغل و زندگی بهتر به مشهد مهاجرت کنند، کاش با حمایت بیشتر از ما مشکلاتمان در شهرمان حل شود.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.