برترینها: سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره حالا دیگر کاملا هواداران خودش را پیدا کرده است، این قسمت اخیر اما چند غافلگیری دلنشین داشت، اول این که شروع قسمت جدید با هجو مضامین انگیزشی موجود در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی بود، چیزی حدود پنج دقیقه دیالوگنویسی درخشان که محتوای همهاش هجو جملات بیسر و ته انگیزشی بود. پایان این قسمت هم که مختص به حبیب و رفقایش بود، بازی دلنشین و مبتکرانه صحت با کاراکترهای سریال لیسانسهها و جابهجاییهایی که بین دو دنیای لیسانسهها و مگه تموم عمر چند تا بهاره اتفاق افتاد، موجی از واکنشهای مثبت را به همراه داشت، در زیر یادداشتی کوتاه از سعید قاضیزاده(منتقد سینما) را آوردهایم به همراه چند واکنش از کاربران شبکههای اجتماعی:
این منتقد سینما در یک رشته استوری در اینستاگرام نوشت: سریال درخشان، عجیب، جسور، و فوقالعاده «مگه تموم عمر چند تا بهاره» یکی از منحصر بفردترین آثار کمدی تلویزیونی است. خیلی قبلترها، تنها مجموعهای که توانسته بود به معنای واقعی کلمه، شگفتزدهام کند، سیتکام افسانهای «ساینفلد» بود. از آثار دیگر لذت بردم اما در نهایت شوخیهای آنان به راحتی با کمی دقت، یادآور ریشههای اصلی، یعنی «ساینفلد» بود. بخصوص سیتکامهای سی سال اخیر!
«فرندز» هم که الگوی ثابت تعدادی از نویسندگان داخل بود برای کپی برداری. حوصله جستجوی بیشتر هم نداشتند! هنوز هم ندارند... بدون اینکه به این نکته توجه کنند، که خود «فرندز» هم یک منبع الهام اصلی داشته تحت عنوان «ساینفلد» که در واقع منبع اقتباس تمام سیتکامهای جهان، در سی سال اخیر بوده است.
با این توصیفات باید به این نکته توجه کرد که در واقع فرار از آنچه «ساینفلد» در کمدی تلویزیونی انجام داده است، نه غیر ممکن، که فوقالعاده سخت است!مگه چند موقعیت ابزورد، یا حتی گروتسک میتوان خلق کرد؟چقدر میتوان در یک موقعیت ساده مثل رفتن به رستوران یا رانندگی یا مهمانی، خنده خلق کرد و گوشه چشمی به ساینفلد نداشت؟
حالا، بیشتر از این سرتان را درد نیاورم، سریال اخیر سروش صحت یک موقعیت ویژه است. در کمدی عجیب و غریب و دیوانه وارش شاید برای تماشاگر عام و «فسیل» بین، آسان نباشد، اما اگر با دقت نگاه کنید، آنقدر سرشار از عجایب است که احتمالا مثل من، قهقهه خواهید زد، یاد در تنهایی خواهید گفت: وای خدا عالیه!
در موسیقی راک دهه هفتاد، چیزی داریم به نام «سایدلیک راک» یعنی راک توهمزا، که اشارهای بود به مصرف قرص و قارچ و کوکایین و فاز نئشگی هنرمندان موسیقی و خلق چیزیهایی که فاز و فضایی متفاوت داشت. چیزی مثل آثار پینک فلوید. حالا باید به این سریال چنین لقبی داد: سایدلیک کمدی! لذت بردم از این سریال، و بعد از پایانش یک ویدئو در یوتیوب منتشر خواهم کرد.
خوب برای توضیحات تکمیلی که دوستان پرسیده بودند، نخست این مجموعه هیچ ربطی به ساینفلد ندارد. اثری مستقل است که تلاش نکرده برخلاف کمدیهای این ایامپلتفرمها، شبیه فرندز و امثالهم باشد. دلیل مثالم از ساینفلد این بود که یادآوری کنم رها شدن از زیر سایه آن اصلان آسان نیست. کاری که سریال اخیر سروش صحت موفق به انجام آن شده است و نکته اصلی و مهم، سریال سروش صحت، یک اثر کاملا ایرانی و اینجایی است، این مهمترین دستاورد این مجموعه است.
علی مولایی همان ابتدا نوشت: پنج دقیقه حضور هوتن شکیبا با کاراکتر حبیب سریال لیسانسهها در کار جدید سروش صحت باعث شد سریال یه مرحله به فینال نزدیکتر بشه. چقدر بانمکه این پسر شدیدا ازدواجی و بگیر
شاهین گفت: سروش صحت این قسمت شاهکار رو کرد. هر قسمت از این سریال رو سه یا چهار بار میبینم و هر دفعه کلی کیف میکنم
۱۹۸۴ نوشت: سروش صحت لیسانسهها رو ریخته تو مگه تموم عمر چند تا بهاره :)) تو دنیای موازی همه سریالهاش به هم راه دارند
نخ و سوزن هم در ادامه نوشت: چقدر کیف کردم ازین قسمت مگه تموم عمر چند تا بهاره، میتونم بارها ببینمش. سروش صحت واقعا خفنه، خیلی این کاری که داره میکنه عالیه
امین پیشنهاد داد: حبیب باید با خانم شیرزاد ساختمان پزشکان ازدواج میکرد یه ترکیب فوق سمی میشد
مائده هم به نکته جالبی اشاره کرد: هوتن شکیبا توو قسمتِ جدیدِ مگه تموم عمر چندتا بهاره ، موهاش هاتف بود، استایل و شخصیتش حبیب :)))