قابل توجه است در تاریخ ۱۹ سپتامبر تقریبا بعد از سه سال آرامش نسبی در منطقه، حمله نیروهای جمهوری آذربایجان علیه مواضع ارمنی های مقیم در قره باغ باعث شروع منازعه و درگیری جدید شد و توجهات جهانی را به این منطقه بار دیگر معطوف ساخت. در ارتباط با تحلیل چرایی منازعه در این منطقه نیازمند تامل در گذشته سیاسی این منطقه هستیم. به لحاظ تاریخی منطقه قره باغ در زبان مردم جمهوری آذربایجان و آرتساخ( Artsakh) در زبان ارمنی ها در حوزه اقلیم جعرافیایی جمهوری آذربایجان بوده اما به لحاظ جمعیتی اکثریت با ارمنی ها بوده است. به صورت رسمی ۱۲۰ هزار ارمنی در این منطقه سکونت داشتند.
تا زمان اتحاد جماهیر شوروی منطقه به صورت خودمختار تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان اداره می شد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اولین دور جنگ در منطقه آغاز و در این جنگ که در بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ به طول انجامید بیش از ۳۰ هزار کشته و حدود یک میلیون بی خانمان برجای گذاشت. پیروزی ارمنی ها در این جنگ نزد افکار عمومی جمهوری آذربایجان به صورت شکست حیثیتی و نوعی تحقیر سیاسی قلمداد شد و همواره در محافل مطبوعاتی و رسانه ای جمهوری آذربایجان روی موضوع تصرف غیر قانونی قره باغ بحث و گفت و گو می شد.اهمیت این امر از آنجاست که زمینه ذهنی و روانی در میان جمهوری آدربایجان برای بازپس گیری منطقه و جبران شکست فراهم بود.
از نگاه برخی تحلیل گران یکی از فاکتورهای تعیین کننده در نزدیکی و مراودات سیاسی و اقتصادی و نظامی باکو با تل آویو، تلاش جمهوری آذربایجان برای مدرن سازی تجیهزات نظامی و دفاعی در برابر ارمنستان در یک جنگ احتمالی نزدیک بود. این اتفاق در سال ۲۰۲۰ با حمله نیروهای جمهوری آذربایجان آغاز و بخش های مهم از منطقه قره باغ نظیر گنجه، شوشا به کنترل جمهوری آذربایجان به کنترل جمهوری آذربایجان درآمد. ۴۴ روز جنگ و درگیری مستقیم و تن به تن در نهایت به صلح میان طرفین با ابتکار عمل روسیه انجامید. نزدیک به دو هزار صلح بانان روسی در کریدور استراتژیک لاچین جهت اتصال بخش های ارمنی نشین قره باغ به ایروان مستقر شدند. پرسش در اینجاست که چرا با گذشت سه سال از صلح و استقرار نیروهای روسیه شاهد از سرگیری دوباره منازعه در منطقه هستیم. برای این امر چند واقعیت راهبردی مطرح است.
نخست آغاز جنگ در اوکراین اساسا نقطه تمرکز نظامی روسیه را از قفقاز به سمت اوکراین معطوف ساخته است. مساله مهم دیگر لرزان بودن پایه های صلح و ثبات در منطقه و ادامه فضای تخاصم است. پیش از حمله اخیر نیروهای جمهوری آذربایجان، ناظران جهانی از بسته شدن کریدور لاچین و مشکلات انسانی در این منطقه دلیل عدم رسیدن کمک های انسان دوستانه ابراز نگرانی داشتند. این موضوع خود گویای پیچیدگی وضعیت در منطقه دارد و اینکه هنوز مسیر طولانی برای پایداری صلح و ثبات در این منطقه وجود دارد. لازم است در این بستر قدرت های منطقه ای با ایفای نقشی مسئولانه ضمن کنترل شرایط و رسیدگی به وضعیت آسیب دیدگان و نیازمندان، طرفین درگیر را به گفت و گوهای بیشتر و راهبردی تر سوق و هدایت دهند. این موضوع واجد اهمیت اساسی تر برای کشورمان با توجه به برخورداری از مرز مشترک بیش از ۶۰۰ کیلومتری با جمهوری آذربایجان دارد. به خصوص اینکه با آزاد سازی مناطق کوهستانی قره باغ مرزهای جدیدی میان دو کشور شکل گرفته است. در این میان با توجه به طرح کریدور زنگزور که براساس این کریدور جمهوری آذربایجان به دنبال وصل به نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان است. موضوع تغییر ژئوپلیتیک منطقه و مرزهای بین المللی مطرح می شود. در واقع با اجرایی شدن این کریدور مرزهای ایران با ارمنستان و به تبع آن ارتباط با روسیه و گرجستان تحت الشعاع قرار می گیرد.
در این میان فعال شدن ظرفیت های دیپلماتیک کشور با محوریت وزارت خارجه برای حراست از منافع اقتصادی کشور ضرورتی جدی است. چه اینکه امروز حزب عدالت و توسعه در ترکیه از مسیرهای مختلف به دنبال تعامل با ایروان است. گفت و گوی تلفنی هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه با آرارات میرزوان همتای ارمنی اش نشان از برنامه ریزی تدریجی آنکار برای نزدیکی و گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی با ایروان دارد.
۳۱۱۳۱۱