به گزارش اقتصادنیوز در این گزارش آمده است: این روزها در فضای سیاسی و افکار عمومی کشور، فردی تبدیل به تیتر یک شده که شهرت و به اصطلاح ترند شدن خود را مدیون جایگاهی است که همسرش در اختیار دارد. سخن از جمیله علمالهدی است، همسر ابراهیم رئیسی که همراه و همگام با او در سفرهای خارجی اخیر بوده، به اجلاس سازمان ملل رفت و با اظهارنظرهای خود ابتدا تمجید اصولگرایان را همراه آورد اما پس از واکنشی که بهعنوان «بانوی اول» نشان داد، هدف انتقاد اصولگرایان قرار گرفته است.
در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و در بین هشت بانویی که همسر رئیسجمهوری ایران بودهاند، سبک و سیاقهای مختلفی مشاهده میشود. اکثریت در همسران رؤسای جمهور ایران، با افرادی است که در دوره ریاستجمهوری همسرشان فعالیتی در محور سیاست و قدرت نداشتهاند؛ این گروه 4 نفر هستند که به ترتیب همسران سیدابوالحسن بنیصدر، آیتالله سیدعلی خامنهای، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی بودهاند. اما در کنار این دسته، دو گروه دیگر هم وجود دارند.
دو نفر از آنها زنانی بودند که سیاسی محسوب میشدند و پس از پایان دوره حضور همسرشان هم به فعالیت سیاسی ادامه دادند. عفت مرعشی (همسر اکبر هاشمیرفسنجانی) و عاتقه صدیقی (همسر محمدعلی رجایی) این دو نفر هستند. اما در کنار آنها، دو چهره دیگر هم وجود دارند که سیاسی نیستند اما پرحاشیهتر از بقیه محسوب میشوند. اعظمالسادات فراحی (همسر محمود احمدینژاد) و جمیله علمالهدی (همسر ابراهیم رئیسی) دو گزینهای هستند که بیشترین شباهت را با هم دارند و تقریباً راهی شبیه هم را طی میکنند. در دوره احمدینژاد همایش زنان دانشمند جهان اسلام در تهران برگزار شد که همسر رئیسجمهور وقت در این همایش سخنرانی کرد، در دوره ابراهیم رئیسی هم کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار و جشنواره خورشید با حضور جمیله علمالهدی برگزار شد. نکته جالب توجه آن است که هر دو نفر در اظهارات خود نکاتی شبیه به هم را مطرح میکنند که پیرامون موضوع جایگاه زن در ایران بوده است.
عذرا حسینی در سال 1340 در همدان با ابوالحسن بنیصدر ازدواج میکند، بنابرآنچه در کتاب خاطرات علی جنتی آمده است، عذرا حسینی در سالهای پیش از انقلاب شخصیت شناختهشدهای در بین مبارزان نامآشنای انقلاب نبوده است. جنتی در کتاب خود به نقل از محمد منتظری درباره حضور هاشمیرفسنجانی در منزل بنیصدر پیش از انقلاب جملهای را بیان کرده که مؤید این موضوع است. او نوشته است: «من به اتفاق آقای هاشمی، روزی در منزل بنیصدر، مشغول گفتوگو بودیم. نزدیک ظهر دیدیم خانمی که حجاب هم ندارد، میز غذا را میچیند. بعد از اینکه میز غذا آماده شد، بنیصدر به ما تعارف کرد که غذا آماده است. برای صرف غذا سر میز نشستیم. همان خانم با لباس بسیار نامناسب و زننده روبهروی ما نشست. آقای بنیصدر گفت ایشان خانم بنده هستند.» البته همین موضوع حجاب عذرا حسینی هم در زمان کاندیداتوری بنیصدر چالشساز میشود. پس از اینکه پیرامون حضور جلالالدین فارسی در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری منع به وجود میآید و حزب جمهوری اسلامی هم نتوانست آیتالله بهشتی را کاندیدا کند، هاشمیرفسنجانی موضوع حجاب عذرا حسینی را به میان میآورد و بهنوعی مخالف انتخاب فردی بوده که همسرش حجاب مدنظر هاشمی را نداشته اما با مخالفت امام خمینی روبهرو میشود.
آنچه درباره عذرا حسینی میتوان گفت این است که او نه پیش و نه پس از انقلاب و بهویژه در دوران ریاستجمهوری همسرش، فعالیت سیاسی مستقیمی نداشته و پس از عزل بنیصدر و خروج رئیسجمهور معزول، نام عذرا حسینی به میان میآید و همسر بنیصدر بازداشت میشود اما با ورود آیتالله بهشتی به ماجرا دستور آزادی او صادر میشود. آیتالله موسویاردبیلی، دادستان اسبق انقلاب در مصاحبهای که با خبرآنلاین انجام داده، درباره آزادی عذرا حسینی گفته است: «بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسئلهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیدهام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد... شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» نکته مهم دیگر درباره عذرا حسینی این است که ظاهراً او در مقاطعی روی شخصیت سیاسی بنیصدر تاثیر داشته است. بنیصدر در جایی از کتاب «خیانت به امید» درباره عزلش از فرماندهی کل قوا نوشته است: «در من روحیه سیاوش بود. به خانه که آمدم، قیافه تو پر از تصمیم بود، پر از پرخاشگری بود،... قیافه مقاومتکننده پرامیدی بود که ناممکن را ممکن میشمارد، قیافه زن بود. قیافه هنرمندی که در حال ایجاد هنر بزرگی است: ناممکن را داشتی ممکنی بزرگ میساختی... تصمیمم عوض شد. تصمیم گرفتم رستم بگردم و نگذارم بهدستم بند بگذارند.» عذرا حسینی هم درباره آن روز نقل کرده: «سعی کردم خونسردی خود را حفظ کنم و در موقع ورود او چهرهای نشان ندهم که از آن آثار ترس، نگرانی و اندوه خوانده شود. با صورتی گشاده و خندهای بر لب و با آرامش از او استقبال کردم. او را دلداری دادم. اما اضافه کردم که در مقابل تندرویها و یکهتازیها باید ایستاد.»
در بین زنان رؤسای جمهور تاریخ ایران بدون شک نام عاتقه صدیقی، همسر محمدعلی رجایی را میتوان بهعنوان سیاسیترین همسر رئیسجمهور دانست که در مقاطعی از تاریخ جمهوری اسلامی پست سیاسی هم داشته است. او که پیش از انقلاب فعالیت سیاسی داشته و عضو انجمن اسلامی معلمان بوده است؛ در جریان مبارزات منتهی به انقلاب همراه همسرش بود و در ستاد استقبال از امام خمینی هم حضور داشت.
در دورانی که همسرش نخستوزیر و سپس رئیسجمهور شد، فعالیت سیاسی را در قالب همان انجمن اسلامی پیگیری میکرد اما پس از شهادت همسرش، تصمیم گرفت فعالیت سیاسیاش را از حضور در انجمن اسلامی فراتر برده و پا به عرصه سیاسی کلانتر بگذارد. در میان دوره مجلس اول از حوزه انتخابیه تهران راهی مجلس میشود و به مدت 11 سال در دوره اول تا سوم در پارلمان حضور داشت اما برای چهارمین دوره مجلس توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شد تا ادامه فعالیتش در همان انجمن اسلامی خلاصه شود. او هرچند طی سالهای پس از نمایندگی در مجلس دیگر در مناصب قدرت حضور نداشت اما فعالیت سیاسی را ترک نکرد و بهعنوان منتقد وضع موجود اظهانظرهایی را داشت.
یکی از مشهورترین فعالیتهای سیاسی او طی سالهای اخیر به جریان انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در سال 88 برمیگردد که صدیقی در جمع حامیان میرحسین موسوی قرار گرفت. او ابتدا با انتشار بیانیهای رسماً از میرحسین موسوی حمایت کرد و سپس در برخی تجمعهای حامیان موسوی هم حضور داشت. در بخشی از بیانیهای که 6 اردیبهشت 88 منتشر شد، در انتقاد از وضع موجود نوشته بود: «اینجانب پیش از این نیز در انتخابات سال 84 ریاستجمهوری نگرانی خود را اعلام کرده بودم و اکنون که شاهد قانونشکنیهای کلان و دخالت بخشی از فرماندهان نظامی در سیاست، نامحرم تلقی کردن مردم، غیرشفاف شدن اطلاعات و امنیتی کردن بسیاری از حوزههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی کشور هستیم، بهگونهای مضاعف این احساس نگرانی و خطر را یادآور میشوم.» در همان مقطع هم به تبلیغ برای میرحسین موسوی پرداخت و در همین راستا یکی از مشهورترین جملههای او درباره موسوی، در روز 31 اردیبهشت 88 در سفر به کرمانشاه بیان شد. او گفت: «میرحسین موسوی از نظر تفکر، بینش و مدیریت نزدیکترین و شبیهترین فرد به شهید رجایی است.»
پس از انتخابات 88 هم او هرازگاهی اظهارنظر سیاسی در انتقاد از وضع موجود را بیان کرده که یکی از آخرین آنها فروردین سال جاری بود که در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت: «دو نسل قبل گوشهای خود را گرفتهاند که به حرف کسی گوش ندهند اما اگر نسل جوان به مسائل بپردازند شاید گوش شنوایی باشد.»
براساس آنچه در تاریخ آمده است، پیش از انقلاب و در جریان مبارزات منصوره خجستهباقرزاده، همسر آیتالله خامنهای بهعنوان حامی ایفای نقش کرده و در سالهای مبارزه، زندان و تبعید پشتیبان خامنهای بوده است. او در مصاحبهای که سال 72 با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» داشته، درباره نقش خود در روند مبارزات همسرش گفته است: «فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود. طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خودم و فرزندانم دور نگهدارم. گاهی اوقات که برای ملاقات ایشان به زندان میرفتم از مشکلاتی که داشتیم چیزی به ایشان نمیگفتم و در پاسخ به سوالاتشان درباره وضعیت خودم و فرزندان صرفاً خبرهای خوب میدادم.»
درباره فعالیتهای سیاسی که او انجام داده، میتوان گفت که در مقاطعی پیش از انقلاب فعال بوده است. او در بخشی از مصاحبه با مجله «محجوبه» میگوید در آن سالها فعالیت سیاسی داشته اما این فعالیت چشمگیر نبوده است. او گفته: «من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها،حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلاً قابل ذکر نیستند. در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.»
اما پس از انقلاب فعالیت سیاسی از او دیده نمیشود. خودش در همان مصاحبه درباره عدم فعالیت سیاسی گفته است: «بهعنوان یک زن مسلمان در جمهوری اسلامی ایران، نظیر تمامی خواهران مسلمان دیگر، وظایفی بر عهده دارم و با تمام توانم آنها را انجام میدهم، اما هیچ مسئولیت رسمی بهخصوصی ندارم. ایشان بیش از هر چیزی دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام و شاد و سالم باشد.»
نام عفت مرعشی، همسر اکبر هاشمیرفسنجانی در بین همسران رؤسای جمهور یکی از پرتکرارترین نامهاست؛ بهگونهای که در تمام جلدهای کتاب خاطرات هاشمیرفسنجانی، ردپا و نامی از او وجود دارد؛ بهعبارتی او چهرهای است که هم در دوران ریاستجمهوری و ریاست همسرش بر مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح بوده و هم پس از آن نامش شنیده شده است و هاشمی جان خود را مدیون او میدانسته است. 4 خرداد 58 زمانی که اعضاء گروه فرقان قصد ترور هاشمیرفسنجانی را داشتند، مرعشی خود را سپر میکند و شوهرش را از مرگ نجات میدهد. هاشمی درباره آن واقعه گفته است: «موقع ترور، خود را روی من انداخت و جان خود را سپر کرد و مرا نجات داد.» مرعشی در کتاب خاطرات، خودش را اینگونه معرفی کرده است: «مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال ۱۳۵۸ که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.»
درباره فعالیتهای سیاسی عفت مرعشی هم میتوان از همان سالهای ابتدایی انقلاب رد او را در کنار همسرش مشاهده کرد. در شهریور 1360، هاشمی که رئیس مجلس بود، همراه با خانواده و فرزندانش سفری به کره شمالی داشت و تصویری از دیدار آنها با کیمایلسونگ، رهبر کرهشمالی در پیونگیانگ منتشر شد. در دوران ریاستجمهوری هاشمی، شاهد پررنگتر شدن نقش عفت مرعشی در سیاست بهخصوص در عرصه سیاست خارجی هستیم. یکی از مهمترین ایفاگری نقشهای او در این سالها به برقراری مجدد ارتباط ایران و عربستان در زمان ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی برمیگردد که مرعشی گفته است، در برقراری مجدد رابطه نقش داشته است. او سال 93 در مصاحبه با مجله «مدیریت ارتباطات» گفته بود: «من سال اول خودم تنها رفتم و آقای هاشمی نبود. تقریباً من روابط ایران و عربستان را درست کردم. اولین دفعهای که من رفتم مکه، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت. آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.» او در همین سالها دیدارهای دیگری هم با برخی از مقامات ارشد سایر کشورها داشته که از مهمترین آنها میتوان به سفر به لیبی و دیدار با معمر مقذافی در سال 70 اشاره کرد که هاشمیرفسنجانی درباره سفری که خودش در آن حضور نداشت، نوشته است: «امروز تا عصر، عفت و فاطى مرتباً از لیبى صحبت مىکردند؛ از پذیرایى لیبیایىها راضیاند. خانم قذافى، همه جا آنها را همراهى مىکرده و به خیلى از جاها بردهاند. معمر قذافى رهبر لیبی هم دو بار با آنها ملاقات داشته و استقبال و بدرقه گرم بوده و اخبارشان را مرتب در رسانهها مىآوردند.»
پس از پایان دوره ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی، عفت مرعشی هرچند دیدارهایی در سطح بالا نداشت اما اظهارنظرهای سیاسی از سوی او صورت گرفته است که برای نمونه اعتراض او به نتایج انتخابات ریاستجمهوری دوره نهم در سال 84 را میتوان مثال زد و یا سال 88 بعد از اینکه رای خود را به صندوق انداخت درباره سلامت انتخابات اظهارنظرهای جنجالی را انجام داد. پاییز سال گذشته هم پس از بازداشت دخترش «فائزه» نامهای خطاب به رهبری نوشت که در بخشی از آن آمده بود: «از آیتالله خامنهای میخواهم نه بهعنوان رهبری، بلکه بهعنوان کسی که از ۶۰ سال پیش با او همزیستی و همکاری در مبارزه داشتهایم که از بدرفتاری با زندانیان پرهیز شود، به چه دلیل فائزه نباید بیش از یکماه با خانواده خود ملاقات داشته باشد. هنوز حتی اجازه داشتن وکیل را به او ندادهاند.»
زهره صادقی، همسر سیدمحمد خاتمی و خواهرزاده امام موسیصدر را میتوان در بین افرادی دانست که در دوره ریاستجمهوری همسرش فعالیت سیاسی نداشته است. البته گفته میشود طی سالهای 76 تا 84 او در معدود سفرهای خارجی همراه همسرش بوده، اما در این سفرها فعالیتی مانند عفت مرعشی نداشته است و حضورش تنها در حد دیدار با همسر رئیسجمهور کشور میزبان بوده است.
آنچه درباره زهره صادقی میتوان گفت این است که او بیشتر به کارهای فرهنگی و اجتماعی میپردازد و به جهان سیاست وارد نشده است. در ابتدای دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی مؤسسهای خیریه را برای کمک به دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان با هدف حمایت از فرزندان ایتام راهاندازی کرد. پس از پایان دوره ریاستجمهوری همسرش، یکی از مهمترین حرکات او در سال 87 رقم زده شد؛ جایی که بهدنبال حملات اسرائیل به نوار غزه، زهره صادقی به همسر امیر قطر نامه نوشت و خواهان فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از غزه شد.
در سالهای ابتدایی ریاستجمهوری محمود احمدینژاد خبری از همسر او در رسانهها و افکار عمومی نبود. به عبارت دیگر، تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در سال 88 اولینبار که نام اعظمالسادات فراحی در رسانهها شنیده شده، پیرامون نامهای بود که او برای همسر حُسنی مبارک فرستاد و درحالیکه دو کشور ایران و مصر رابطه دیپلماتیک با هم نداشتند؛ او از سوزان مبارک درخواست کرد که به همسرش توصیه کند تا از مردم فلسطین حمایت کند.
اما رسیدن انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری موعدی شد تا او به صحنه آمده و فعالیت جدی خود را آغاز کند. شاید حضور زهرا رهنورد در کنار میرحسین موسوی را بتوان عامل تحریککننده او و همسرش در این مورد دانست که منجر به این شد که روی دیگر سکه همسر محمود احمدینژاد وارد عرصه شود. او که در زمان مبارزات انتخاباتی در برخی تجمعات همراه همسرش بود، پس از انتخابات و ادامه فعالیت احمدینژاد در دولت، عرصه فعالیت او گستردهتر از قبل شد و چهرهای را از همسر رئیسجمهور به نمایش گذاشت که پیش از این در ایران سابقه نداشت. علاوه بر اینکه در سفرهای خارجی از جمله سفر به نیویورک، همراه احمدینژاد بود، پس از انتخابات سال 88 به جمع زنان تصمیمگیرنده در شورای فرهنگی اجتماعی زنان (زیر نظر شورایعالی انقلاب فرهنگی) پیوست؛ دیدارهای بینالمللی او اوج گرفت و در برخی مجامع بهعنوان همسر رئیسجمهور ایران سخنرانی میکرد. بهعنوان مثال بهمن 88 همسرش اقدام به برگزاری نشستی در تهران با عنوان «همایش زنان دانشمند جهان اسلام» کرد که در آن فراحی بهعنوان سخنران افتتاحیه حاضر شد و گفت: «حضور زنان عالم و دانشمند در عرصههای گوناگون اجتماعی موتور حرکت جامعه به سوی اهداف متعالی است.» نمونه دیگر از اظهارنظرهای او در دوره دوم ریاستجمهوری همسرش را میتوان در شهریور 90 مثال زد که طی دیداری با برخی از زنان لبنانی گفته بود: «زنان ایرانی و لبنانی میتوانند الگوی مناسبی از زن مسلمان را به جهان ارائه کنند.» روند پیشروی او در دولت تا حدی بود که حتی سفرهای استانی انجام میداد؛ برای مثال فروردین 92 طی سفری رسمی به سمنان رفت و جلسه کارگروه ویژه بانوان و امور خانواده این استان در حضور او تشکیل شد.
صاحبه عربی را هم میتوان در کنار عذرا حسینی، منصوره خجستهباقرزاده و زهره صادقی قرار داد که طی هشت سال ریاستجمهوری همسرش، فعالیت سیاسی و مدیریتی انجام نمیداد و تنها ردی که از فعالیتهای او دیده میشود، حضور در برخی برنامههای فرهنگی و یا خیریه داخلی است که مشهورترین آن، همراهی او با همسران مقامات دولتی و سفیران خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای در برج میلاد بود.
اگر آغاز فعالیت گسترده همسر محمود احمدینژاد سه سال از حضور همسرش در پاستور زمان برد، جمیله علمالهدی تقریباً یک سال پس از آغاز دوره ریاستجمهوری همسرش فعالیت گسترده خود را آغاز کرد که در حال حاضر فعالیتهای او در حال اوجگیری است. او که سال گذشته کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار را در تهران برگزار کرد؛ از خرداد سال جاری مصاحبه با رسانههای خارجی را آغاز کرد و روندی را در پیش گرفت که عنوان بانوی اول در افکار عمومی برای او شکل گرفت. کلیدواژه مصاحبهها و اظهارنظرهای او یک موضوع است: «حمله به غرب درباره نگاه و جایگاه زن در غرب». او که در جریان سفر به سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا همسرش را همراهی میکرد، خردادماه در مصاحبه با شبکه «تلهسور» گفت: «غرب به نام آزادی از زنان سوءاستفاده میکند.» و یا در مصاحبهای که پایان شهریور در نیویورک با نیوزویک انجام داد، گفته بود: «فرهنگ خشونتطلب فمینیستی غرب در ایران کارساز نخواهد بود.» همچنین در مصاحبهای که با شبکه abc داشت، گفته بود: «پس از مطالعه کتاب همسر اوباما، کتابی در ارتباط با هنر زنانه زیستن نوشتم.»
روند اظهارات او و حمله به غرب شاید در نگاه اول مطلوب اصولگرایان باشد، چنانچه روزنامه همشهری بعد از حضور علمالهدی در نیویورک به تمجید از او پرداخت و با حمله به برخی زنان اصلاحطلب مدعی شد او تصویر جدیدی از زن ایرانی ارائه کرده است اما اوجگیری استفاده از عنوان «بانوی اول» برای او و واکنشی که همسر ابراهیم رئیسی به این موضوع نشان داده بود، باعث شد تا شکل برخوردهای اصولگرایی با او تغییر کند. تغییر این واکنشها پس از این رخ داد که او طی سخنرانیای که در جشنواره خورشید داشت، گفت: «من تازه متوجه شدم که بنده را به عنوان بانوی اول معرفی کردند. لازم است توضیح دهم در ساختار جمهوری اسلامی ایران بانوی اول همسر رهبر معظم انقلاب هستند.» پس از این سخنرانی، کار به جایی رسید که حتی صدای برخی از اصولگرایان هم از اظهارنظرهای او درآمده و نوعی شکاف ایجاد شده است. برای مثال خبرگزاری تسنیم در گزارشی با تیتر «دلسوزانه با خانم جمیله علمالهدی درباره ماجرای بانوی اول» خطاب به او نوشت: «اینکه تصوّر شود با ریاستجمهوری یک فرد در ایران، برای همسر ایشان، جایگاه بخصوصی به لحاظ ساختار قانون اساسی کشور ایجاد میشود، قطعاً خطاست.» و یا اینکه سردبیر سایت اصولگرای مشرق که در صفحه توئیتر خود نوشت: «شما که اول نمیشوید، فقط نفر دوم رو به فنا میدین!» و یا در نمونه دیگر، مالک شریعتی، نماینده مجلس یازدهم در صفحه توئیتر خود نوشت: «براساس اظهارنظر رهبر حکیم انقلاب، عنوان بانوی اول اسلامی، برازنده این دو بانوی فداکار است: خانم ستاره سردشت و خانم حلیمه ربیعیاصل. دو مادری هستند که 9 شهید در دفاع مقدس تقدیم کردند.» روندی که باعث شده است برخی تحلیلها ایجاد شود که ممکن است جمیله علمالهدی با این روند تبدیل به مسالهای در دولت ابراهیم رئیسی شود.