یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه رشد اقتصادی پایدار نیست، میگوید: رشد پایدار، رشدی است که با اصلاحات نهادی و زیرساختی همراه باشد، اما امروز اصلاح نهادی، زیرساختی یا تغییرات بنیادین در وضعیت مدیریت کشور و رفع چالشهای اقتصادی نمیبینیم.
به گزارش خبر آنلاین؛ رشد اقتصادی کشور در سهماهه اول ۱۴۰۲ معادل ۶.۲ درصد و رشد اقتصادی بدون نفت طی این دوره معادل ۵.۲ درصد شد. این تصویر اقتصاد ایران به روایت آمارهای بانک مرکزی است؛ تصویری که هنوز مردم، آن را در سفره خود لمس نکردهاند و حتی به اعتقاد تحلیلگران، منجر به بزرگ شدن سفره خانوار نشده است.
تحلیلگران اقتصادی معتقدند تا زمانی که رشد تورم کنترل نشود و نرخ بهره حقیقی نیز منفی باشد، به طور قطع تاثیر رشد اقتصادی برای مردم محسوس نخواهد بود؛ ضمن آنکه رشد اقتصادی طی ۱۰ سال گذشته صفر بوده است.
پیمان مولوی، اقتصاددان میگوید: واقعیت این است که رشد اقتصادی تنها معیار سنجش بهبود اوضاع اقتصادی نیست و باید در کنار آن سایر شاخصها را هم در نظر گرفت تا بتوان مقایسه بهتری داشت.
به اعتقاد او، آنچه باید در سفره مردم دیده شود، کاهش نرخ تورم است و تا زمانی که میزان تورم در ایران کنترل نشود، شرایط اقتصادی به همین شکل خواهد بود.
ضمن آنکه رشد تورم هم در ایران براساس راهحلهای این اقتصاددان یا آن کارشناس اقتصادی هم بهبود نخواهد یافت هر چند سه سال قبل یا قبلتر از آن میشد با این نسخههای اقتصادی کاری از پیش برد.
به باور او، امروز برای برونرفت از این شرایط تنها نیازمند یک تصمیم قاطع سیاسی هستیم که اگر این تصمیم سیاسی گرفته شود و سطح تنشها در کشور کمتر شود و تحریمها هم برداشته شود، میتوان این امید را داشت که تغییرات مثبتی در سفرههای مردم هم دیده خواهد شد در غیر این صورت متاسفانه این روند هم تغییری نخواهد داشت.
تحلیلگران اقتصادی معتقدند اگر رشدی هم اتفاق افتاده، به دلیل تحریک بخش نفت بوده و از آنجایی که ظرفیتهای تولید نفت در اقتصاد ایران افزایش پیدا نکرده، به محض اینکه به سقف تولید در بخش نفت برسیم، این رشد متوقف خواهد شد. در همین خصوص کامران ندری، اقتصاددان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره نرخ رشد ۶ درصدی اقتصاد، میگوید: چند نکته را باید در نظر بگیریم. آماری که منتشر شده، با شاخصهای دیگری که در اقتصاد وجود دارد، در تناقض است.
وی میافزاید: شما شاخص مدیریت خرید را در نظر بگیرید، گویای این است که بنگاهها وضعیت مناسبی ندارند و در نتیجه میتوان گفت سفارشها در بنگاهها کاهش پیدا کرده است. آخرین گزارشی که در رابطه با این شاخص وجود دارد، این است که زیر ۵۰ آمده است. وقتی که شاخص زیر ۵۰ میآید، نشاندهنده این است که اقتصاد وضعیت مناسبی ندارد. بر این اساس، میتوان گفت یک تناقضی بین این آمار با سایر آمارهای جانبی در اقتصاد ایران وجود دارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: نکته دوم این است که آمار را به تفکیک رشد ارزش افزوده در بخشهای تولیدی دادهاند. اگر این آمار را به تفکیک هزینههایی میدادند که در اقتصاد صورت میگیرد، شاید ما میتوانستیم تحلیل جامعتری از این آمار رشد اقتصادی داشته باشیم.
ندری متذکر میشود: از زاویه هزینهها نگاه کنیم، تنها اطلاعاتی که وجود دارد، این است که سرمایهگذاری ۲ درصد رشد کرده است. اینکه چه اتفاقی برای مصرف بخش خصوصی افتاده، یا چه اتفاقی برای مخارج دولتی در این فاصله رخ داده و مخارج دولتی چقدر رشد کرده و یا خالص صادرات چگونه تغییر کرده، تا این لحظه به این اطلاعات دسترسی نداشتهایم. اگر اطلاعات مربوط به رشد اقتصادی از این زاویه هم تکمیل شود، تحلیلها میتواند دقیقتر باشد.
وی عنوان میکند: نکته سوم این است که اطلاعاتی که در دسترس داریم، پیشران رشد و موتور محرکه رشد در فصل بهار، مثل دورههای گذشته که شاهد رشد در یک دهه اخیر بودیم، نفت بوده است. الان عمده رشد اقتصادی ناشی از این است که بخش نفت توانسته از ظرفیت بالقوه استفاده کند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: البته این صحبت به معنای این نیست که ظرفیت تولید در بخش نفت افزایش پیدا کرده است. به دلیل تحریمها، بخش نفت از آن جهت که نمیتوانست همه تولیدات را صادر کند یا بفروشد، تولید را متوقف کرده بود. اما الان که به نظر میرسد یک مقدار صادرات نفتی راحتتر شده و مشکلات تحریمی در رابطه با صادرات نفت کاهش پیدا کرده، به طور طبیعی تولید نفت در اقتصاد ایران افزایش پیدا کرده است.
ندری میگوید: از آنجایی که ظرفیتهای تولید نفت در اقتصاد افزایش پیدا نکرده، بههرحال این رشد متوقف خواهد شد. یعنی به محض اینکه به سقف تولید در بخش نفت برسیم، این رشد متوقف میشود.
وی عنوان میکند: نکته بعدی این است که اگر مجددا سیاستمداران در ایران و آمریکا، تغییر موضع دهند، به دلیل اینکه تحریمها به صورت دائمی برداشته نشده و تنها توافقاتی بین ایران و آمریکا صورت گرفته است، بر این اساس احتمال اینکه دوباره نتوانیم صادرات نفت داشته باشیم، حالا ممکن است در کوتاهمدت متصور نباشد، اما در میانمدت و بلندمدت امکان دارد این اتفاق بیفتد.
این اقتصاددان با اشاره به خوشبینی دولت به رشد اقتصادی، میگوید: بالاخره تولید نفت بیشتر شده، وضعیت دولت تا حدودی بهتر شده و مشکلات ناشی از کسری بودجه که در سالهای قبل مواجه بودیم، کاهش پیدا کرده است. وقتی بخش نفت رشد میکند، به تبع روی سایر بخشها نیز اثر مثبت دارد. برای همین شما میبینید که بخش خدمات و صنعت، یک مقداری همبستگی مثبت با بخش نفت داشتند.
ندری میافزاید: با این حال، من معتقدم این رشد اقتصادی پایدار نیست. رشد پایدار، رشدی است که با اصلاحات نهادی و زیرساختی همراه باشد. ما اصلاح نهادی، زیرساختی یا تغییرات بنیادین در وضعیت مدیریت کشور و رفع چالشهای اقتصادی نمیبینیم. به همین خاطر، این رشد گرچه اثر مثبت در کوتاهمدت دارد، ولی در بلندمدت نمیتوان روی آن حساب کرد.