همشهری آنلاین-محمد بحرینی:چند سالیست که اصطلاحی تحت عنوان Weaponized Information یا Weaponization of Information مطرح شده است که به معنای استفاده از اطلاعات به مثابه سلاح میباشد. در واقع همانطور که آلوین تافلر گفته بود:
" وقت آن رسیده که توپخانهها جای خودشان را به رسانهها بدهند. "
در سال ۲۰۱۸ کتابی با همین عنوان چاپ شد و در ۲۱ جولای سال ۲۰۲۰ نیز دانشگاه جورج تاون با همکاری چند مرکز امنیتی آمریکایی، کنفرانسی به همین نام برگزار کرد.
همچنین اصطلاح Weaponization of Social Media نیز مطرح شده است. یعنی امروز هر خبر و محتوایی که در رسانهها و یا شبکههای اجتماعی منتشر میشود، میتواند همچون تیری که از یک سلاح شلیک میشود، ذهن انسانها را هدف قرار داده و به آن آسیب وارد نماید. بنابراین تجهیز شدن و ایمنسازی در چنین شرایطی بسیار اهمیت دارد.
بالا بردن سطح دانش و آگاهی، جستجوگری و بررسی جوانب هر خبر، داشتن تفکر انتقادی، اطلاع از ترفندهای فریب رسانهای، افزایش مطالعه، تلاش برای رسیدن به نگاه علمی و دوری از شبه علم، مشورت با افراد اندیشمند و آگاه، عجله نکردن و عدم قضاوت سریع بعد از دیدن هر خبر و ... میتواند ما را از اثابت این گلولههای مدرن و نامرئی نجات دهد. به طوری که بر ذهن ما اثر نکند.
از بازیهای رایانهای به یاد داریم که وقتی به سر ما شلیک میشد، اصطلاحاً هِدشات میشدیم و بلافاصله جان خود را به طور کامل از دست میدادیم. طبیعی است که وقتی مغز انسان که مرکز فرمان دادن به تمامی بخشهاست از کار بیافتد، همه چیز تمام است.
اگر یک گلوله به سر ما برخورد کند، تأثیر خود را به صورت غیرارادی خواهد گذاشت اما وقتی یک خبر یا محتوای رسانهای به سمت ذهن ما پرتاب میشود، ذهن ما این توانایی را دارد که آن را تجزیه و تحلیل کرده و به صورت انتخابی تصمیم بگیرد آن را بپذیرد یا رد کند. بنابراین هر چه دانش و تواناییهای منطقی ما بالاتر رود، به همان اندازه آسیبپذیری ما کاهش مییابد.
شاید ما اطلاع نداشته باشیم اما عده بسیاری از تولیدکنندگان محتوا با همین نگاه محتوای خود را میسازند. ذهن ما را نشانه رفتهاند. مثلاً آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا مرگ بسیاری از انسانها هیچگاه مورد توجه قرار نمیگیرد اما ناگهان مرگ یک فرد مدام مورد بهرهبرداری رسانهها و جریانهای مختلف قرار میگیرد؟ پاسخ ساده است. چون تنها از برخی خبرها میتوان به مثابه سلاح بهره برد نه همه خبرها. برخی خبرها به مثابه شلیک به خود میباشند پس باید سانسور شوند. ماجرا به همین سادگی و در عین حال به همین بیانصافی است و این مسئله تا حد زیادی روند عادی اطلاعرسانی و فعالیت خبری را تحت تأثیر قرار داده است.
وقتی هدف از تولید محتوا، شلیک به ذهن انسانها باشد، همه مفاهیم به نفع هدف مدنظر مصادره میشوند و واژهها سر جای خود استفاده نمیشوند. معانی تحریف شده و مغالطه و فریب جای استدلال را میگیرد.
شاید برای برخی از افراد بهتر باشد اصلاً خود را در معرض محتواهای تسلیح شده قرار ندهند چراکه توانایی انسانها برابر نیست و برخی میتوانند دچار آسیبهای روحی و گرفتن تصمیمات اشتباه شوند.
مختصر آنکه در شرایط مواجه با بمبارانها و شلیکهای همه روزه رسانهها، مجهز شدن و دست و پا کردن سپر دفاعی را فراموش نکنیم.