طبق گزارش رسمی سازمان ملل متحد، رژیم بعث عراق طی جنگ هشتساله، بیش از هزار و ۸۰۰ تن گاز خردل، ۶۰۰ تن گاز سارین و ۴۰۰ تن گاز تابون را در قالب بیش از ۱۰۰ هزار گلوله و بمب شیمیایی و در بیش از ۳۵۰ حمله، علیه ایران استفاده کرده است. حدود یک میلیون نفر از ایرانیان، در این تهاجم ناجوانمردانه، در معرض گازهای شیمیایی مهلک قرار گرفتند که از این تعداد، بیش از ۱۰۰ هزار نفر، به شدت مسموم شدند و گروه کثیری نیز، بر اثر عوارض ناشی از این اقدام وحشیانه به شهادت رسیدند.
تراژدی حملات شیمیایی علیه ایران، با هجوم وحشیانه به مناطق مسکونی و بیمارستانها، کامل شد. در این بین، سازمانهای بینالمللی تنها نظارهگر این جنایت هولناک بودند و فقط زمانی لب به اقرار درباره صدام و اقدامات جنونآمیزش باز کردند که او، بعد از آتشبس با ایران، به کویت حمله و ائتلاف جهانی، به فرماندهی آمریکا و در راستای دفاع از منافع نفتی در خاورمیانه، به این منطقه لشکرکشی کرد. طبق آخرین آمارها، هنوز در کشور ما بیش از ۶۵ هزار نفر از عوارض حملات شیمیایی رژیم صدام رنج میبرند و این یک حقیقت تلخ و انکارناپذیر در تاریخ ایران و جهان است.
۳۵۰ حمله شیمیایی ارتش بعث، بیشتر در مناطق جنگی صورت گرفت، اما در این بین، شهرها و مناطق مسکونی که هدف تسلیحات شیمیایی قرار گرفتند هم، کم نبودند. زمانی که درصدد یافتن نمونههای مشهور در این زمینه بر میآییم، معمولاً به اسم مناطقی مانند سردشت یا حلبچه بر میخوریم، در حالی که گستره جنایات صدام به همین چند منطقه محدود نمیشود. امروز، ۱۶ مهر، سی و ششمین سالروز وقوع یکی از وحشیانهترین حملات رژیم صدام با تسلیحات شیمیایی به یکی از شهرهای مظلوم ایران در نوار غربی کشور است. صبح روز ۱۶ مهرماه سال ۱۳۶۶، شش فروند هواپیمای بمبافکن ارتش بعث، بعد از ورود به حریم هوایی ایران، از آسمان کرمانشاه عبور کردند و طبق نقشه قبلی، خود را به شهر کوچک سومار رساندند.
سومار، شهری است که در استان کرمانشاه قرار گرفته و با مرز عراق فاصله چندانی ندارد؛ فاصله این شهر تا شهر «مندلی» در خاک عراق، فقط ۱۵ کیلومتر است. هواپیماهای عراقی بلافاصله عملیات بمباران سومار را آغاز کردند. ظاهراً هدف اولیه آن ها، حمله به قرارگاه لشکر ۸۸ زرهی ارتش بود. بعثیها در این عملیات از بمبهای شیمیایی (گاز خردل و عامل اعصاب) استفاده کردند، اما تهاجم تنها به مقر لشکر زرهی محدود نماند. هواپیماها به بیمارستانی صحرایی در سومار نیز، حمله کردند.
در همان لحظات اول، ۱۶۰ نفر از کسانی که در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفته بودند، به طرز فجیعی شهید شدند. آمار مجروحان، تکاندهنده بود؛ نزدیک به هزار و ۵۰۰ نفر مسموم یا مجروح شده بودند؛ در این شهر محشری به پا شده بود؛ محشری که واقعه جانسوز کربلا را به خاطر میآورد. بخش عمده شهدا و مجروحان، کودکان، زنان و اعضای کادر درمان بیمارستان صحرایی بودند. تهاجم آن روز، به دفعات و در قالب تسلیحات شیمیایی و معمولی ادامه یافت. حجم این تعرض چنان گسترده بود که در ایلام، چهار بار آژیر قرمز به صدا درآمد، شهر کاملاً تعطیل شد و مردم به پناهگاه رفته بودند.
حمله شیمیایی به سومار، بخشی از پروژه جنونآمیز صدام برای کنترل رزمندگان ایرانی در محور جنوب و غرب بود. بعثیها که نتوانسته بودند از پس نیروهای جانبرکف ایران برآیند، حمله هوایی به شهرها را در دستور کار قرار داده بودند؛ جنایت سومار با چنین تصوری به مرحله اجرا درآمد. در پی رقم خوردن این جنایت، دکتر علیاکبر ولایتی، وزیر خارجه دولت وقت ایران، در نامهای شدیداللحن خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشت: «مایلم توجه جناب عالی را به این حقیقت جلب نمایم که رژیم جنایتکار عراق یکبار دیگر به استفاده از تسلیحات شیمیایی به مقیاس وسیع علیه جمهوری اسلامی ایران متوسل شده است. این اقدام شنیع و ضدانسانی را که برخلاف کلیه مقررات و کنوانسیونهای پذیرفتهشده بینالمللی است، تنها رژیمهای فاشیست با ماهیت توسعهطلبانه مرتکب میشوند.
جای تأسف است که گفته شود سازمانهای بینالمللی و حتی دولتهای امضاکننده کنوانسیونهای ممنوعیت استفاده از این قبیل تسلیحات مرگبار، قویاً بهکارگیری این قبیل سلاحها را محکوم نکردهاند و بهنوبه خود به حکام عراق جهت تکرار نقض پروتکل ۱۹۲۵ ژنو چراغ سبز نشان داده و وجدان جهانیان را به تمسخر گرفتند.» شاید خیلیها ندانند که تهاجم رژیم بعث به سومار در ۱۶ مهر ۱۳۶۶، نخستین حمله شیمیایی به این شهر نبود. سومار پیش از آن حمله وحشیانه، در دی ۱۳۶۵ نیز، هدف حمله شیمیایی قرار گرفت. به این ترتیب، شهری آباد و زیبا، زیر بار هجوم وحشیانه و حملات شیمیایی رژیم بعثی عراق، کمر خم کرد و امروز جمعیت آن، آنقدر کم است که به سومار لقب کمجمعیتترین شهر ایران را دادهاند. سومار، طبق آمار سال ۱۳۹۵، فقط ۱۸۰ نفر جمعیت داشته است.