به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: دولت سیزدهم به این نتیجه رسید که چون عزم یا توان اعمال اصلاحات اساسی در صنعت خودرو را ندارد، باید افزایش قیمت حاملهای انرژی را از دستور کار خارج کند. اقدامی که نمایندگان مجلس نیز در راستای منافع خود بهویژه با نزدیکی به انتخابات و نه منافع ملی تشخیص داده و از آن حمایت کردند. در برق نیز وزارت نیرو برای مقابله با ناترازی در تابستان اقدام به پرداخت پاداش کممصرفی کرد که به معنی قیمت منفی انرژی الکتریکی است.
شگفتا که چندی پیش در فنلاند و برخی کشورهای اروپایی دیگر قیمت برق بهدلیل فزونی تولید بر مصرف منفی شد و در ایران این بهدلیل کمبود برق اتفاق افتاده است. واقعا باید این اوج تناقضات را دید.
چنانچه برق را کالایی اقتصادی در نظر بگیریم، دادن پاداش برای مصرف کم مثل این است که دولت اعلام کند هرکس امروز تخم مرغ نخورد جایزه میگیرد یا هرکس از چراغ قرمز عبور نکند، پاداش میگیرد.
به عبارت دیگر دولت بدیهیات علم اقتصاد رفتاری را کنار نهاده و مبنا را بهجای جریمه بر پاداش گذاشته است.
اما دولت راه دیگری داشت و میتوانست بهجای انتخاب مسیر کمخطر و البته اشتباه ارائه انرژی مفت، قیمت آن را افزایش دهد و درآمد حاصل را صرف پاییننگاهداشتن کالاهای ضروری از جمله مواد غذایی کند.
درواقع سؤال این است که چنانچه قرار باشد انتخاب بین پایینبودن قیمت انرژی یا ارزاق عمومی باشد، کدامیک به نفع طبقات فرودست جامعه است. با توجه به اینکه میزان مصرف انرژی دهک دهم یعنی قشر مرفه چندین برابر دهک اول است، واقعیکردن قیمت انرژی و ارائه یارانه به همان میزان به ارزاق ضروری بیشتر به نفع قشر ضعیف جامعه خواهد بود. عجبا که ثروتمندان در اولویت قرار گرفته و فقرا به حال خود رها شدهاند و نام دولت مردمی را صدا میزنیم.
مخلص کلام اینکه چند دهه است سیستم یارانهای فلهای اقتصاد کشور را به هم ریخته و دولتها، یکی پس از دیگری، با انکار قوانین مسلم بازار بر کنترل قیمتها با چوب و چماق اصرار میورزند و در این آشفته بازار گویی دست نامرئی آدام اسمیت کنار گذاشته شده و آشکارا دست دولت در مسیر برعکس در کار است. اما چرا؟ چون در یک سیستم اقتصادی مبتنی بر بازار و متکی بر عرضه و تقاضا جایی برای رانت و فساد باقی نمیماند و تنها در سایه انواع محدودیتها، ارز چندنرخی، شبکه بانکی فاسد و بسیاری موارد دیگر است که میتوان به سودهای بادآورده هزاران هزار میلیاردی دست یافت.